Sunday, Sep 23, 2018

صفحه نخست » تحلیلی متفاوت بر عملیاتِ تروریستی اهواز؛ آیا نظام دست داشت؟ ماشاالله عباس‌زاده

Mashallah_Abbaszadeh.jpgبدگمانی به نقشِ حکومت جمهوری اسلامی در ارتکابِ حادثه تروریستی اهواز، نخستین انگاره ذهنی‌ پیکره‌ای از ایرانیان است که بروز و ظهور عملیات تروریستی اهواز و سایر وقایع مشابه را کار بخشی از حاکمان برای اهدافی‌ مشخص میدانند. بیشین شما مخاطبان عزیز نیز از این مظنه زنی‌‌ها و بدگمانی‌ها در چرخه افکارِ عمومی‌ ایران اگاهید

راقم این سطور، که سالیانی در دولت محمد خاتمی در وزارت کشور، کلیدی‌ترین وزارتخانه سیاسی -امنیتی به عنوان یک مسول و کارشناس کار میکردم، از نزدیک شاهد ترتیبات و تمهیدات امنیتی و حفاظتی جایگاه ‌ها و صحن‌های اینچنینی بودم. در این‌ نگاشته با ذکر ادله و مصادیقی میکوشم تا نشان دهم که امکان عملیات تروریستی در چنین سطحی از یک مراسم از پیش تمهید شده با ملاحظه همه‌ مکانیسم‌های تامین امنیت، از سوی گروه‌های بیگانه و تروریستی نا ممکن است‌

مهمترین سطحِ تامین امنیت و حفاظتِ امنیت برای شخصیت‌های عالیرتبه و مسئولین طراز اول نظام‌ اعمال میشود، که این لایه‌های امنیتی پس از مقام رهبری ایران و ریاست جمهوری بعضا شامل بعضی‌ از وزرا با کارکرد امنیتی نیز میشود. بطور نمونه چنانچه رئیس جمهور وقت (محمد خاتمی) - که اینجانب در آن ایام از نزدیک مشاهده مینمودم - اگر میخواست روز شنبه در ساختمان وزارت کشور حضور یابد، از یک هفته قبل گروه‌های چک و خنثی به بازرسی تک تک اتاق‌های کارِ کارکنان می‌‌پرداختند و از روز چهارشنبه ساعت ۵ عصر، درب تمامی دفاتر و اتاق‌های کار کارکنان را قفل و مهر و موم میکردند

این رویه در سفر‌های استانی برای شخص وزیر کشور به گونه‌ای دیگر در دفاتر استانی مثل استانداری، و فرمانداری در شهرستان‌ها نیز اعمال میشد. تا جاییکه یک گروه تامین امنیت یک هفته پیش تر به استان مورد نظر اعزام میشدند که موسوم به «گروه پیشرو» بودند. این مهم در برخی از استانها که ضریب امنیت از منظر حافظان امنیتی، شکننده تر بود به شیوه‌ای شدیدتر اعمال میشد

بطور نمونه‌ در حوالی تایباد خراسان (که هنوز خطر عملیات ایذایی باقیمانده طالبان پیشبینی‌میشد) ‌شاهد این صحنه بودم که از گروه‌های سپاه وارتش با انواع ماشین الات جنگی سبک و سنگین، منطقه و بعضا شهری را تحت پوشش میگرفتند و با کاتیوشا، وزیر مورد نظر را اسکورت میکردند. بطور میانگین ۱۷ نفر محافظ با ویژگیهای جسمانی‌ بدنیِ تعیین شده برای گروه حفاظت، وزیر کشور را محافظت شبانه روزی میکردند. این رویه برای وزیر اطلاعات و دیگر وزرایی که از منظر کارکردی برای جمهوری اسلامی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است نیز اعمال میشود

در نمونه‌ای دیگر صحنه‌ای را شاهد بودم که در یکی‌ از شهر‌های کم خطر آنهم پس از دوم خرداد که فضایی نسبتا آرام و بی‌ خطر بر پهنه ایران به لحاظ اقدامات تروریستی حاکم بود، وقتی‌ یکی‌ از پدران شهید خواست حلقه گلی‌ به وزیر کشور وقت اهدا کند چنان با لگد محافظ ارشد که از ذکر نام می‌‌پرهیزم مواجه شد که با سر به زمین خورد و خون از سیمایش جاری شد. که مبادا این شخص مشکوک باشد و شیی مشکوک بر وزیر اندازد. بدین روی امکانِ هرگونه عملیات ایذایی، تروریستی و مورد مشابه برای اشخاص عالیرتبه‌ای اینچنین نیز ناممکن است

اما چگونگی ‌صحنه آراییِ صحن، جایگاه و‌سن‌‌های سان‌ و‌ رژه نیروهای مسلح؛

از انجاییکه وزیر کشور به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی‌ در مراسم مختلف حکومتی و بعضا مراسم صبحگاه، به جایگاه و صحن رژه دعوت میشود، چند باری همراه با وزیر از نزدیک شاهد صحنه آرایی امنیتی صحنِ سان بودم. در این مقال با ذکر نمونه‌هایی‌ اشاره می‌کنم که امکان اقدام تروریستی در اطراف و حوالی جایگاه ناممکن است

صحن و جایگاه که مقامات عالی‌ نظامی، سیاسی و بعضا امنتیتی در آن قرار میگیرند پس از بررسی‌ها و بازرسی‌های دقیق و موشکافانه امنیتی توسط تیمی از شورای امنیت در پایتخت و تیمی‌ از اعضای شورای تامین استانی در استانها، نقطه یابی‌، مکان یابی‌ و سپس تدارکات لوجیستیکی آغاز میشود همه این مراحل تا آخرین لایه‌ها همچون آوردن قران ویا معرفی قاری قرآن، نیز با شدت تمام کنترل شده و هیچ شخص ناشناس و بیگانه‌ای را بر آن محوطه راهی‌ نیست

حتی بعضا اگر کسی‌ را حسب گزارش‌های پیشینیِ حراست و امنیت، صلاح نبینند که در معیت یک مقام در صحن قرار بگیرد به پایین میکشانند که نمونه آش برای شخص اینجانب پیش امده بود.

از انجاییکه مراحل تامین امنیت در سن و جایگاهِ ویژه مسئولین عالی‌ سیاسی، امنیتی و نظامی با بالاترین میزان تمهیدات امنیتی «حلقه بسته» اعلام میشود و از ۴۸ ساعت قبل تمامی‌ مکان و محیط زیر نظر ناظران نامحسوس و محسوس قرار می‌گیرد، ورود چهار تروریست با لباس مبدل از پشت جایگاه و شلیک به سربازان از منظر مولفه‌های امنیتی جای ابهام دارد

رویکرد دوم‌

اما این بدگمانی وجه دیگری نیز دارد که میتوان نقش عوامل خود سر نظام جمهوری اسلامی را در تحقیق و تحققِ " ارعاب" و " ارهاب" در شرایط شکننده کنونی تقویت کند. همواره ارکان نظام حاکم که به نحوی " نظامِ نظامیان" با ترکیبی‌ از " کاست فقها"ست، در هنگام تشدید"بحران مشروعیت" داخلی‌ و خارجی‌ دست به اقدامات ناگهانی و به زعم خود مهارگرانه می‌‌زنند. قطعا افکار عمومی‌ ایران از یاد نبرده است که همین نظام مبتنی‌ بر فقه شیعه، حرم امام هشتم شیعان را بمبگذاری کرده بود که پس از افشای قتل‌های زنجیره‌ای اعلام واعلان رسمی‌ رسانه‌ای شد. نیز، قتل چند کشیشِ اصفهانی را خود انجام داده بودند که مدت مدیدی چند دختر وابسته به سازمان مجاهدین خلق را به عنوان قاتلان به میز محاکمه کشاندند و ماه‌های زیادی نیز افکار عمومی‌ ندامت و اعتراف‌های تلویزیونی‌شان را به تماشا می‌نشستند. در سوی دیگر خواه ناخواه هسته اصلی‌ وسخت یک رژیم که با سینما سوزی بر ساخته شد و کماکان نیز خشونت را مشروع و خصومت را فراگیر میخواهد، امکان ارتکاب چنین اعمالی، دور از ذهن نیست.

وجود بحران گسترده در تمامی ارکان نظام، زمزمه‌هایی‌ از نزأع نو ظهور طائب‌ و سردار جعفری، فساد سیستمی‌ فراگیر، زمزمه‌هایی‌ از احتمال فروپاشی تمامی سامانه اقتصاد و سیاست ایران، رویش تشکل‌های نو پدید سیاسی در قامت آلترناتیو‌‌، خیزش مستمر معترضان داخلی‌، نبرد عیان و نهان لایه‌های مختلف در سطوح قدرت، موج افشاگری‌ها علیه یکدیگر در دو سوی قطب قدرت، و همچنین‌وجود بحرانِ جهانی‌ و منطقه‌ای رویارویی رژیم منزوی شده حاکم، از جمله عوامل مهمی است که قربانی سازی ‌و یا کشتن ۲۰ تا ۳۰سرباز و شهروند و کودک در راستای تئوری" بقا به هر قیمت" و پروژه مظلوم‌ نمایی ‌‌ و مشروعیت خرینی را موجه می‌کند. در این مسیر آمران و عاملان مامور به حفظ بنیان نظام به هر قیمت چنین کردوکاری را هزینه‌ای مهم و زیادی نمیداند. چرا که شاکله نظام ایدئولوژیکی چون جمهوری اسلامی حسب فرموده بنیانگذار و رهبر حاکم با خون، روییدن می‌گیرد و صریحا آنرا برکت انقلاب اسلامی میدانند.

شاید به ذهن و زعم خوانندگان، این بخش از کلامِ، لسانی تفسیری بوده و ار میزان لازم برای استناد سخن دور ماند، که در پایان با سطوری از استدلال و استناد، مجددا به " بدگمانی" افکار عمومی‌ به نقش حکومت جمهوری اسلامی در ارتکاب عملیات تروریستی مرقد خمینی و یا همینک اهواز پرداخته و‌سخن را به پایان میبرم.

حسب همه مطالبِ پیش گفته در سطور آغازین، مبنی بر تمهیدات امنیتی وسیع برای صحن و سن و جایگاه‌های ویژه رژه، و نیز پیشینه آشکار ارتکاب لایه‌هایی‌ از نظام جمهوری اسلامی موسوم به «عوامل خودسر» در اقدام و ارتکاب عملیات‌های تروریستی همچون بمب گذاری، و یا قتل‌های زنجیره‌ای، نیز آسیب ندیدن هیچ یک از بالا نشینان و سران اصلی‌ نیروهای نظامی و سیاسی سن، جز سربازان در حال رژه، و از همه مهمتر دوگانگی آنی دو گروه فروپاشیده موسوم به داعش و یا جنبش الاهواز، که سخنگویش بسیار آشفته در تلویزون ایران اینترنشنال سخن گفت و محو شد، باید برای روشن شدن ابعاد پنهان و نهان این واقعه نیز منتظر ماند تا در یک نزأعی نوظهور میان مردان قدرت ‌‌عناصر اصلی و‌هسته سخت قدرت حاکم، تازه‌هایی‌ از این جنایت به بیرون درز کند

ماشاالله عباس‌زاده
کارشناس ارشد وزارت کشور در دولت اصلاحات

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy