بهروز مفید - شبکه بیان
پرسشی که این روزها در سطح رسانه های برون مرزی مطرح شده، این است که چرا سخنگوی گروه الاهواز بلافاصله با شبکه های برون مرزی فارسی زبان مصاحبه کرده است.
این پرسش که از جانب برخی افراد پیشتر مخالف و امروز موافق جمهوری اسلامی در انگلستان مطرح شده، اگرچه پاسخی ساده دارد اما جو رسانه ای که ایجاد شده ممکن است برای مدتی برخی از بینندگان تلویزیون ها را دچار سردرگمی کند.
برای مثال یک مصاحبه کننده تلویزیونی به نام علی علیزاده که پیشتر در ظاهر مخالف سرسخت مجموعه جمهوری اسلامی بود این پرسش را مطرح کرده است.
وی مدتی است حاشیه هایی را ایجاد کرده که هدف نهایی آن به نظر می رسد نه فقط افشاگری که سرگرم کردن مردم است.
مدت کمی است که برخی از به اصطلاح فعالین رسانه ای به یکباره رنگ عوض کرده و به مدافعین سرسخت جمهوری اسلامی تبدیل شده اند.
از جمله این افراد می توان به برخی از افرادی که پیشتر در سال 1388 و در پی اعتراضات جنبش سبز از افرادی بودند که به دادگاه های جمهوری اسلامی تحت قضاوت "صلواتی" راه پیدا کرده بودند و پس از خروج از ایران و دست رد خوردن به سینه شان، به صف مدافعان سرسخت حکومت درآمده اند.
حال اتفاقی که می افتد این است که مردم تنها سرگرم حمله افراد به یکدیگر می شوند. یعنی دقیقا همان اتفاقی که در ارتباط با تلویزیون های لس آنجلسی افتاد و مشخص بود از سر نادانی و بی اطلاعی نسبت به اوضاع ایران، تنها کاری که در نهایت می کنند حمله به یکدیگر و تهدیدهای پوچ و توخالی است.
اما علت مشخص اینکه چرا سخنگوی الاهواز با شبکه های برون مرزی مصاحبه کرد این است که رسانه های داخل ایران فضایی برای دفاع در برابر حملات یکجانبه مهیا نمی کنند.
از همان ساعت اول خود سردار رمضان شریف در کنار خبرگزاری های وابسته به سپاه، حادثه را "تروریستی" خواندند و گروه هایی را که نام می بردند "گروه های تروریستی" خطاب کردند. جدا از اینکه این گروه ها تروریست هستند یا خیر، اما اتهام زدن بدون آنکه این گروه ها اجازه دفاع داشته باشند، دلیلی است که آنها به سمت رسانه های برون مرزی بروند یا درست تر اینکه این رسانه ها درخواست مصاحبه می دهند و آنها نیز می پذیرند.
درست است که رسانه های یک کشور، نمی توانند هم به یک گروه تروریستی بگویند و هم آنان را دعوت به مصاحبه کنند اما بخش خصوصی می تواند این کار را انجام دهد. طبیعتا به خاطر عدم وجود رسانه های مستقل در ایران، امکان انجام چنین مصاحبه ای وجود ندارد.
اما از این موضوع که بگذریم، رسانه های داخلی هیچ یک حتی همان مصاحبه رسانه برون مرزی را پوشش نصفه و نیمه هم نداده و یک جانبه بر طبل تروریست بودن آنها می زنند.
حال این چه پرسشی است که اگر یک مصاحبه با یک شبکه صورت گرفت، پس طبیعتا یک ارتباطی بین فعالیت آنها و فعالیت شبکه رسانه ای مذکور وجود دارد؟
پاسخی که در نهایت وجود دارد این است که هر گروه، فرد و ارگانی می تواند با هر رسانه ای گفتگو کند. رسانه ها رکن چهارم دموکراسی هستند و این مردم خواهند بود که انتخاب می کنند چه رسانه ای را ببینند.
این صحبت که اگر یک فرد با یک شبکه مصاحبه کند، پس حتما همسو هستند نگاهی است که صرفا از داخل سیستم های توتالیتری همچون جمهوری اسلامی به رسانه می شود چراکه اصولا مفهوم رسانه را متوجه نشده اند.
از سوی دیگر این پرسش مطرح می شود که اگر افرادی یا ارگانهایی با رسانه های تمامیت خواه و بسته درون کشور مصاحبه کنند، پس نتیجه این است که با یکدیگر همسو هستند؟
البته پاسخ این سوال در این مورد می تواند "بله" باشد چراکه رسانه های داخل ایران به هیچ عنوان صدای مخالف را منعکس نمی کنند و همین امر نشان دهنده این است که هر صحبتی که در این رسانه ها منعکس می شود، طبعا یا به نفع مجموعه ای است که آن رسانه زیر نظر آن فعالیت می کند و یا کاملا با مجموعه حکومت همسو هستند؛ اما این اتفاق غالبا در ارتباط با رسانه های برون مرزی حاکم نیست.
شبکه های برون مرزی بارها اثبات کرده اند که به مدافعان سرسخت جمهوری اسلامی نیز تریبونی برای صحبت می دهند و به راحتی با آنها مصاحبه می کنند.