سایت نقطه ـ در سایت ایران وایر مطلبی بر پایه گفتگو با بیژن خواجه پور و نظرات وی چاپ شده است با این عنوان: «رابطه ایرانیان خارج از کشور با رژیم پیچیده شده است». روح این مطلب این را می گوید که شرایط اقتصادی کشور می تواند بسیار وخیم تر از این که هست بشود و احتمال یک دوره رکود اقتصادی بزرگ برای اقتصاد ایران وجود دارد. از این رو یکی از راه های مبارزه با تاثیرات تحریم ها از دید خواجه پور این است که شرکت های خارجی و اروپایی در سرمایه گذاری های اقتصادی مشارکت کنند و توجه به ایران نشان دهند. و برای این امر، مشارکت و علاقه ایرانیان خارج از کشور در سرمایه گذاری و انتقال مهارت و سرمایه به ایران، از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا نوعی فضای اعتماد اقتصادی را نمایانگر خواهد بود و خواجه پور در این زمینه از روند توسعه ی اقتصادی چین مثال می آورد. این نگاه کارشناس اقتصاد ساکن اتریش در راستای این ایده ی جمهوری اسلامی ایران است که طبق طرح خود در بیست سال آینده به بزرگترین قدرت اقتصادی خاورمیانه تبدیل شود. او دلیل این عدم انگیزه ایرانیان خارج از کشور را سیاست های اشتباه دولت برای جذب سرمایه گذاری می داند و اینکه مهاجرین ایرانی از ترس بازداشت شدن به ایران نمی روند.
خواجه پور اما مقصر اصلی برای از بین رفتن انگیزه سرمایه گذاری و مشارکت اقتصادی ایرانیان خارج از کشور را دولت جمهوری اسلامی می داند و مورد «سیامک نمازی» را مثال می زند. ایشان در پایان، این راهکار به دولت جمهوری اسلامی پیشنهاد می کند که دولت در پشت سر قوه قضاییه پنهان نشود و با قدرت از افرادی که قصد خدمت به کشور را دارند دفاع و حمایت نماید.
سیستم هایی که می توانند با هم کار کنند
«سیستم» به مجموعه ای می گوییم که در آن اجزای مجموعه با هم همکاری دارند و سپس از نتیجه ی این همکاری، مجموعه دارای ویژگی هایی برتری می شود که در اجزای آن وجود ندارد. اگر مجموعه ای اینگونه کار کند آن را سیستم می نامیم. بنابرین روش کار سنتی در یک خانواده ی کارگر افریقایی که سال هاست ویژگی های یکسان دارند، دیگر در جهان ما، نماینده سیستم نیست. یا در کشور ما، که هنوز با روش هزاران سال قبل، مردم به کشت و جمع آوری خرما می پردازند، هیچ نشانی از کار سیستماتیک نمی توان دید. این صنعت در یک سری مناطق ایران ابدا پیشرفتی را نشان نمی دهد. یک سیستم را هرگز نمی توان بدون جهان و محیط اطراف آن سیستم در نظر گرفته و بررسی کرد. حتی سیستم های بسته که از تماس با سیستم های دیگر و بیرون از خود، آگاهانه و یا ناآگاهانه، دوری و احتراز می کنند، دلیل احتراز آنها، همان جهان بیرون از سیستم است. در بررسی سیستم ها پس با دو سنجش به سیستم می نگریم؛ کلیّت سیستم و توانایی های اجزای سیستم که سیستم را پیشرفت می دهند.
زمانی که ما از کارکرد دو سیستم با هم سخن می گوییم، چند مورد در «همکاری» سیستم ها را نباید
از یاد برد. دو سیستم زمانی می توانند کار کنند که شرایط زیر موجود باشند:
- نسبت به هم تدافع نداشته باشند
- اجزای دو سیستم ضد هم عمل نکنند
- ماهیت دو سیستم نفی یکدیگر را نکنند
- بتوانند تبادل آگاهی داشته باشند
ـ بتوانند آگاهی های وارد شده را آنالیز بکنند
- بتوانند پس از این آنالیز خروجی داشته باشند
- این ارتباط مهارت آفرین باشد
اگر هر کدام از شرایط بالا برای کار بین دو سیستم وجود و یا اینکه بازده نداشته باشد، پس ا ز مدتی همکاری سیستم ها بیهوده می شود و به اتلاف انرژی می کشد.
مدیران نالایق و بی مهارت
سیستم های سیاسی استبدادی و دیکتاتور از ساده ترین سیستم های اداره کشور ها در زمان ما هستند. بعضی از این سیستم ها آنچنان عقب افتاده اند که حتی امروزه در حد سیستم سیاسی «روم باستان» هم دارای پیچیدگی و مهارت های اجزای یک سیستم نیستند. بر خلاف آنها سیستم های دموکراتیک و باز بسیار پیچیده هستند و تقابل و همکاری بین اجزای سیستم و کلیت سیستم مدام اسباب پیشرفت و تکامل سیستم را موجب می شود. برای همین هم در عالم سیاست این گزاره رایج است که «تا شرایط سیاسی جامعه ای درست و آزاد نباشد هیچ یک از اجزای جامعه مثل اقتصاد، دانش، آموزش، حقوق شهروندی و غیره پیشرفت نخواهند داشت و نمی توانند کارآیی خود را نشان دهند.
سیستم های دیکتاتوری چونکه پاسخ گو نیستند و به جایگاه همه ی اجزای سیستم ارزش یکسان و در خور آنها را نمی دهند، کارشان «ساده» است. اجزای ناراضی را سرکوب می کنند، قوانین کار سیستم را زیر پا می گذارند، اجزای راضی را قدرت می بخشند و در مجموع یک بافت کم چالش را در سیستم حاکم می گردانند. این سیستم ها از ویژگی هایشان «عقب ماندگی» است. دست کم در بخش هایی، سیستم نسبت به جهان خارج و سیستم های باز عقب می ماند. دلیل این عقب ماندگی نیز تنها یک چیز است: مدیریت عقب مانده و سنتی. اتحاد جماهیر شوروی و چین کمونیست بهترین مثال از سیستم های بسته قدرتمند هستند که پس از مشاهده عقب ماندگی شان تن به باز نمودن سیستم دادند و مردم کشور خود را از دشواری ها دور کردند. این دگرگونی بزرگ با دگرگونی در مدیریت سیستم ها آغاز شد. بجای رهبران جزمی و خشک حزب کمونیست، افرادی تعامل گرا و میانه رو در سمت های مدیریت کشور جای گرفتند.
جمهوری اسلامی ایران، هم در کلیت و هم در ویژگی اجزا، جزو سیستم های سنتی و ایدئولوژیک جهان ما به شمار می آید. سیستمی است بنا شده بر فقه کهنه و قدیمی، و قشری نخبه های مذهبی که در تضاد با سیستم های مدرن جهان بوده اند و هستند را بر کشور حاکم گردانیده است. بر خلاف «آیین ها و آموزه های» فقهی خود، بسیار هم بیرحم و آلوده به فساد اقتصادی بسیار بالایی است، به سیستم های خارج از خود هم بسیار بدبین است. جمهوری اسلامی ایران نمونه کامل از یک سیستم بسته سنتی است. در زیر و درون چنین سیستم سیاسی اگر قرار باشد توسعه ی اقتصادی، از جنس آنکه در سیستم های مشابه جمهوری اسلامی، مثل عربستان سعودی و دوبی روی داد، روی بدهد باید دست کم سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی نسبت به سرمایه گذاران خارجی و مهاجرین ایرانی تدافع نداشته باشد؛ جمهوری اسلامی ایران ضد منافع سرمایه گذار خارجی عمل نکند و به نفی ماهیت آن نپردازد.
برای همین هم، با اینکه در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی صحبت از این شد که ایران مدل رشد اقتصادی چین را برگزیند، واقع بینان دنیای اقتصاد ایران، این را امری نشدنی دانستند و همین گونه تفاوت های بزرگ بین سیاست های داخلی و خارجی و نگاه جمهوری اسلامی به دنیای خارج را مانع اصلی بر سر راه توسعه ی اقتصادی ایران دیدند. البته رفسنجانی که از علم سیاست مدرن و اقتصاد مدرن چیزی نمی دانست، نمی فهمید که چه می گوید و چه می خواهد. او نمی دانست که «مدیری» چون او بلا و بدبختی برای کشور است.
امروز هم مشکل اقتصاد ایران تنها قوه قضاییه نیست. مشکل اقتصاد ایران ترس و وحشت مدیران نالایق و بی مهارت از این است که کشور مدرن شود. اینکه در کشور، مهاجران ایرانی تربیت شده در غرب بر سر کار بیایند، کابوس مدیران فعلی است. مدیرانی که مداح، سپاهی جبهه، امنیتی و دارای دکترای ساختگی دانشگاه های داخلی هستند نمی خواهند که زیردستانی لایق و ماهر (مدیران فردا) در کنار آنها قرار گیرند.
در پایان و برای خالی نبودن عریضه این را هم بگوییم که از سویی، گمان نمی رود همه ی ایرانیان وطن دوست موافق شکست خوردن ترحیم های اقتصادی دولت دونالد ترامپ باشند. اگر این تحریم ها این مدیران نالایق را از کشور ما بزدایند، امکان ساختن سیستم های باز و به روز را همه خواهند داشت.