*منبع : شرق الاوسط
*نویسنده: هدی الحسینی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
- اگر جامعه جهانی بخواهد رژیم ایران را تضعیف کند، باید اول مشکلات خود را حل کند.
کیهان لندن - پس از حمله مسلحانه در اهواز محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، با هشدار شدید به «دشمنان» جمهوری اسلامی، به آنها وعده انتقامی «برقآسا» و نابودکننده داد. در پی این تهدیدهای آتشین روز دوشنبه هفته گذشته ایران شش موشک «زمین به زمین» به سوی مراکز و مواضع «تکفیریها» در شرق فرات در سوریه شلیک کرد که اغلب این موشکها در اطراف کرمانشاه یکی از استانهای غربی ایران سقوط کرد.
رژیم ایران همواره تلاش کرده هر کسی را که در مسیر جاهطلبیهایش قرار بگیرد نابود کند. از همین رو پس از حمله مسلحانه اهواز اعتقاد بسیاری بر این است که رژیم ایران اکنون بهانه خوبی برای گسترش فعالیتهای خشونتبارش در منطقه به دست آورده است. رژیم اسلامی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران تا به امروز همواره از سازمانهای تروریستی در منطقه حمایت کرده و پشتیبانی از این گروهها را سرلوحه طرحها و برنامههای خود قرار داده است به همین دلیل از همه سازمانهای غیرقانونی منطقه خاورمیانه که خواهان سرنگونی رژیمهایشان هستند با همه امکانات مالی و تسلیحاتی حمایت میکند. حمله مسلحانه اهواز و اتهامات مضحک جمهوری اسلامی و واکنشهای متناقض مقامات ایران این واقعیت را ثابت کرده است که این عملیات به آنچه جمهوری اسلامی بینهایت از آن میترسد و نسبت به آن حساس است یعنی امنیت نظام لطمه وارد کرده است.
حمله مسلحانه اهواز زمانی رخ داد که رژیم جمهوری اسلامی سالگرد آغاز جنگ هشت سالهاش با عراق را جشن میگرفت. جنگی که به باور مقامات جمهوری اسلامی در آن پیروز شدهاند. جنگی که در حقیقت مقامات رژیم ایران در آن شکست خوردند خوردهخوردند ند اما میخواهند به مردم ایران اینگونه وانمود کنند که صدام حسین رئیس جمهوری سابق عراق میخواست رژیم انقلابی خمینی را تغییر دهد و چون نتوانست «دولت انقلابی» را سرنگون کند، بنابراین آنها پیروز این جنگ هستند. از یک تاریخنویس غربی پرسیدم آیا صدام حسین در جنگ با جمهوری اسلامی توانست پروسه صدور انقلاب رژیم اسلامی را که آرمان خمینی بود متوقف کند؟ او در جوابم گفت تا حدودی توانست اما نگاه کنید اکنون در منطقه چه حوادثی در حال رخ دادن است، رژیم اسلامی هرگز از توسعهطلبی و ترویج ایدئولوژِی فرقهای باز نمیایستد. آنها بر بخشی از لبنان و تا حدودی در یمن و سوریه و عراق نفوذ پیدا کردهاند و اکنون به مشکلی برای همه کشورهای منطقه تبدیل شدهاند.
عملیات تروریستی اهواز و نحوه آن نوعی سردرگمی، آشفتگی و اضطراب در میان رهبران ایران و فرماندهان سپاه پاسداران به وجود آورده بطوری که یکی از نمایندگان عضو کمیته امنیتی مجلس دستگاههای امنیتی نظام را به سهلانگاری متهم کرد. وی گفت تکتیراندازی که در زمان وقوع حادثه حاضر بود، به مهاجمان شلیک نکرد چون دستور تیراندازی نداشت. پیشتر رژیم ایران رویدادها و حوادث سختتری را پشت سر گذاشته بود. رژیم تهران در سال ۲۰۰۹ توانست از حرکت اعتراضی موسوم به «جنبش سبز» که رهبران ایران را به چالش بزرگی کشیده بود، جان سالم به در ببرد. اگر چه حادثه اهواز در شرایطی اتفاق افتاد که ایران در وضعیت بسیار دشوار اقتصادی قرار گرفته که خطر آن به مراتب خطرناکتر از این حادثه است اما این رویداد و حوادثی مشابه آن به تنهایی رژیم تهران را به زانو درنمیآورند.
به گفته یک همکار رسانهای، اگر جامعه جهانی بخواهد رژیم ایران را تضعیف کند، باید اول مشکلات خود را حل کند. در حال حاضر سه عامل مهم برای تضعیف رژیم تهران به کار گرفته شده است:
عامل اول موضعگیری جدید آمریکا در قبال تهران، دوم عدم توانایی اروپا برای جبران خروج آمریکا از توافق اتمی و سوم اقدامات اسرائیل علیه ایران در سوریه.
توافق هستهای غرب با تهران نوید تقویت اقتصاد ایران را داده بود این نوید قبل از تحقق به خودی خود تأثیری مثبت بر اوضاع داخلی ایران داشت چرا که همه بر این باور بودند که ایران پس از برجام از لحاظ اقتصادی به سوی شکوفایی گام خواهد برداشت و با اعتقاد بر این فرضیه خیلی از سرمایهگذاران خارجی راهی ایران شدند، اما آنچه اتفاق افتاد دقیقا برعکس پیشبینیها بود. ریال ایران در برابر دلار آمریکا سقوط فاحشی کرد بطوری که شهروندان ایران دیگر قادر نیستند حتی نیازهای ضروری زندگی خود را تأمین کنند البته نباید فراموش کنیم که اغلب مشکلات داخلی ایران از جمله اوضاع بد اقتصادی ریشه در سوء مدیریت مسئولان رژیم این کشور دارد. افزایش آمار معتادان، فساد و عصیانهای اجتماعی علیه نهادهای دینی همه ناشی از شکست برنامههای اقتصادی و سیاسی رژیم ایران است.
رژیم تهران علاوه بر این مشکلات ومعضلات داخلی در خارج از مرزهایش یعنی در حوزه نفوذش نیز با مشکلات متعددی روبروست. رویدادهای یک ماه پیش در بصره عراق و آتش زدن کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در این بندر و شعار «ایران از عراق خارج شو» آنهم در شهرهای شیعهنشین، مشکلاتی هستند که بار دشواریها و مشکلات حل نشدنی تهران را سنگینتر می کند.
با همه این مشکلات اما رژیم تهران هنوز به نقطهی خطرناکی که موجودیتش را تهدید کند نرسیده است. تحلیلگری میگوید در سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲ وقتی اعتراضات مردم سوریه در همه شهرهای این کشور به اوج خود رسیده بود همه بر این باور بودند که سرنوشت بشار اسد به پایان رسیده است، اما درباره ماهیت وحشیانه رژیم اسد و اینکه این رژیم وحشی تا چه اندازه حاضر است آدمکشی کند تا بر سر قدرت بماند یا اینکه بتواند روسیه را برای کمک به کشتارهای خود فرا خواند، کسی تحلیلی نداده بود. مردم سوریه نمیدانستند بشار اسد نزدیک یک ملیون انسان را به قتل میرساند، میلیونها تن را از خانه و کاشانه آواره و اغلب شهرهای بزرگ بعد از دمشق را با خاک یکسان میکند تا به حکومت دیکتاتوری خود ادامه دهد.
رژیم ایران که به رژیم اسد شباهت دارد در حال حاضر تلاش میکند به روسیه و چین بیشتر نزدیک شود تا از مشکلات بحرانی خود عبور کند اما حتی اگر چینیها با طرحهای کلان اقتصادی وارد ایران شوند، شاید فقط تا حدودی فشارها را کاهش دهند اما مشکل رژیم ایران حل نخواهد شد.
دونالد ترامپ جنگی تجاری علیه چین آغاز کرده است واشنگتن میتواند مانع انجام طرحهای پکن در ایران شود. اگر آمریکاییها از لحاظ اقتصادی بر چین فشار بیشتری وارد کنند، این کشور دیگر قادر نخواهد بود در ایران سرمایهگذاری زیادی بکند.
روسیه نیز نمیتواند نقش بزرگی را برای حل مشکلات رژیم ایران ایفا کند؛ تنها کاری که مسکو برای رژیم تهران قادر است انجام دهد، فروش سلاحهای پیشرفته است که ایران در شرایط کنونی نیازی به آن ندارد چون تهران مشکل نظامی ندارد. روسها تا کنون نتوانستند حتی مانع بمباران مواضع نظامی ایران توسط اسرائیل در مناطق مختلف سوریه شوند. روسیه از لحاظ اقتصادی نمیتواند خلاء ایالات متحده یا تحریمها اقتصادی غرب علیه ایران را پر کند زیرا خود مسکو همچنان از تحریمهای غرب و مشکلات اقتصادی رنج میبرد.
بنابراین پس از نوامبر سال جاری و با شروع سال ۲۰۱۹، اروپاییان به آسیبهای ناشی از تحریمها و محدودیتهای آمریکا علیه ایران پی خواهند برد. اگر مشکلات اقتصادی در ایران افزایش یابد، ما متوجه خواهیم شد که هر مشکلی باعث ایجاد مشکلات دیگر خواهد شد.
پس از نوامبر ۲۰۱۸، جهان دیگر در انتظار جنگ نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود بلکه دنیا اینبار به تماشای نحوهی انفجار ایران از داخل خواهد نشست زیرا رژیم تهران چنان تضعیف خواهد شد که دیگر جایی برای مداخلههایش در کشورهای دیگر باقی نخواهد ماند.
پس از نوامبر ما شاهد شدت گرفتن اختلافات، بحثها و شاید درگیریهای شدیدتر میان جناحهای داخلی رژیم ایران خواهیم بود. در نظر داشته باشیم که شاید یکی از ابزارهایی که اصولگریان تندرو برای جلوگیری از رسیدن به چنین شرایطی در ایران مورد استفاده قرار خواهند داد، تلاش برای سوق دادن کشور به سوی یک جنگ و رویارویی نظامی است.
اجرای یک عملیات نظامی در سوریه، حمله موشکی به اسرائیل به عنوان واکنشی به اقدامات تلآویو، افزایش تجهیزات وتسلیحات موشکهای زمین به زمین به حوثیها در یمن برای پرتاب به سعودی یا همپیمانان آن و یا پرتاب موشک زمینی- دریایی به کشتیهای حامل نفت از جمله اقدامات ماجراجویانهای است که احتمالا نیروهای تندرو در ایران به آنها دست خواهند زد. چه بسا این اقدامات باعث افزایش تنش موقت در منطقه شود اما رژیم ایران پس از ضعیف شدن مطمئنا برای جلوگیری از فروپاشی کل نظام، با آمریکا بر سر میز مذاکرهای جدید خواهد نشست.