Thursday, Oct 18, 2018

صفحه نخست » پیمان مودت شاهنشاهی و برجام اسلامی، پیام دریابی

payamDaryabi.jpgپیام دریابی - مدیریت سایت روزپرتال

در تاریخ وقایعی اتفاق می افتند که نه در زمان خود ، بلکه در زمانی دیرتر باید به آنها نگریست ، آنها را بررسی کرد و از آنها درس آموخت چرا که مشکل تحلیل‌های آنی و شتابزده اشراف احساسات زودگذر بر آنها می باشد.

پس از رسانه ای شدن حکم اخیر دادگاه لاهه در مورد شکایت ایران از آمریکا به علت اعمال تحریم های جدید، این دادگاه در حکم نهایی خود به موضوع پیمان مودت (!) میان ایران و آمریکا اشاره شد. ایران با استناد به این پیمان نامه بود که شکواییه خود را به آن دادگاه داد و حکم نهائی نیز بر مبنای اصول آن پیمان صادر شد.

این دادرسی در شبکه های اجتماعی واکنش‌های متعدد و جالبی را به دنبال داشت. جالب ترین این واکنش ها اما دو واکنش بود. آمریکایی بودن یکی از قضات و دیگری, وجود پیمانی بین ایران و آمریکا به نام پیمان مودت!!

آمریکایی بودن این قاضی و رای مثبت وی به نفع ایران اگر چه برای سیستم قضائی پیچیده و پر تناقض ایران و آنچه عموم ایرانیان به ان عادت دارند عجیب بود ولی کار وی یک حرکت عادی در سیستم های قضائی مستقل دنیا محسوب میشود.

ولی آنچه توجه بیشتر مخاطبان ایرانی و درمواردی غیر ایرانی را به خود جالب کرد, وجود پیمانی به نام پیمان "مودت" بین ایران و کشوری بود که برای رژیم ایران در طول چهار دهه گذشته نامش با نام شیطان بزرگ مترادف بود. کشوری که صرف وجودش توجیه مستقیمی بود برای تمام ناکارامدی های ایران در تمامی صحنه ها.

یک سوال!

چند نفر از تا دو ماه پیش از وجود پیمانی به نام پیمان مودت میان ایران و آمریکا اطلاع داشته اند ؟

یک سوال دیگر!

چند نفر در سیستم دولتی آمریکا از وجود چنین پیمانی آگاهی داشته اند ؟!!

پیمان مودت چیست؟

معاهده موسوم به «پیمان دوستی، روابط اقتصادی و حقوق کنسولی» در سال 1955(1334)بین ایران و آمریکا امضا شد و تا قبل از خروج آمریکا از آن معتبر بود. برابر آن پیمان نامه زیر پا گذاشتن هر یک از مفاد به طرف مقابل این اجازه را میداد که موضوع را به دادگاهای ذیصلاح کشانده و در خواست دادرسی کنند.. پیمان مودت 2 سال بعد از کودتای 1332 که توسط آمریکا علیه دولت دکتر مصدق طراحی شده بود با هدف گسترش سرمایه گذاری آمریکا در ایران امضا شده است. در تبصره دوم از بند 21 این پیمان در مورد دادگاه قضایی بین المللی آمده است: «هرگونه اختلافی بین طرفین معظم متعهد در تفسیر یا اجرای این پیمان، که از طریق دیپلماسی به نحو رضایت بخشی حل و فصل نشود، باید در دادگاه قضایی بین المللی مطرح شود، مگر آن که طرفین معظم متعهد بر راهکار های مسالمت آمیز دیگری توافق کنند» .

بر خلاف تصور بسیاری مفاد این قرداد بارها در طول چهار دهه گذشته مبنای دعواهای حقوقی دو طرف قرار گرفت, مواردی چون حمله به سفارت آمریکا و ماجرای هدف قرار گرفتن ایرباس ایران.

برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) چیست؟

پس از بالا گرفتن تنش های ناشی از برنامه هسته ای و تنگ تر شدن حلقه فشار های جهانی بر رژیم ایران، دولت معتدل حسن روحانی به توافقی با 5 قدرت بزرگ جهانی دست یافت که به برجام مشهور شد. در این توافق ایران متعهد شد که ذخایر اورانیم غنی شده متوسط خودش را پاکسازی کرده و ذخیره‌سازی اورانیوم با غنای کم را تا ۹۸ درصد کاهش دهد. ایران همچنین پذیرفت که تعداد سانتریفیوژها را تا حدود دوسوم برای حداقل ۱۵ سال کاهش می‌دهد. ایران موافقت کرده‌است که تا 15 سال، اورانیوم را بیش از ۳٫۶۷درصد غنی‌سازی نکند یا تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم جدید یا رآکتور آب‌سنگین جدیدی را نسازد. فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم به مدت ۱۰ سال به یک تک ساختمان که از سانتریفیوژهای نسل اول استفاده می‌کند محدود خواهد بود. دیگر تأسیسات نیز طبق پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اجتناب از خطرهای تکثیر سلاح‌های اتمی تبدیل خواهند شد. برای نظارت و تأیید اجرای توافق‌نامه توسط ایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) به تمام تأسیسات اتمی ایران دسترسی منظم خواهد داشت. در نتیجه این توافقنامه که تاییدیه پایدار متعهدین آن را به همراه دارد، ایران از تحریم‌های علیه ایران شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده (تحریم‌های ثانویه) بیرون خواهد آمد.

دو پیمان نامه برای دو فصل

مودت و برجام تنها یک نکته مشترک با یکدیگر دارند, هر دو توافقنامه و پیمان هستند. به لحاظ ماهیتی اما, این دو بیش از آنکه به هم شبیه باشند با هم متفاوت هستند. این تفاوت ها در واقع آینه تمام نمائی هستند از نحوه نگاه دو دولت یا سیستم حکومتی به نوع و کیفیت ارتباط ایران با دنیای خارج.

در نگاه اول یا نگاه شاهنشاهی, نگاه رژیم ایران و دولت آمریکا, نگاهی بود ملی و هدف نگهبانی از منافع ملی و ارتقاء آن در هر دو سو بود. هر دو سو آشکارا و بدون تعارف هدفی را دنبال میکردند که کمابیش سود متقابل در بر داشت. الزامی نبود که سود و منافع ۵۰ :۵۰ تقسیم شوند. در هیچ پیمان نامه ای با چنین ماهیت نمیتوان به سهم سود برابر رسید ولی هر دو طرف به سودی میرسیدند.

ولی در مورد دوم یا همان برجام نگاه دولتمردان ایران نگاهی یکپارچه ایدولوژیک بود و دیدگاه طرف مقابل مهار این نگاه ایدئولوژیک. تلاش دو طرف برای مهار ضرر و آسیب بود و نه الزاما رسیدن به سود مشترک.

در مورد پیمان مودت تلاش دو طرف رسیدن به اهدافی بود که از ماهیتی مشخص, تعریف شده و قابل اندازه گیری برخوردار بود. به بیانی دو طرف به دنبال رسیدن به آرمان های فرضی نبودند ولی در مورد برجام نگاه طرف ایرانی, نگاهی بود ایدئولوژیک برای آرمانهائی که نه واقع گرایانه بودند و نه حتی قابل توجیه یا اندازه گیری. سوی مقابل هم توجهش معطوف به مهار این آرمانهای ناهمخوان با واقعیات امروزی بود.

در پیمان مودت مبنا ی کار اعتماد محتاطانه و متقابل بود, امری که شرط لازم و اساسی در تمام پیمان نامه های مدرن و معتبر میباشد, در حالی که در برجام هیچ یک از دو طرف نه تنها کمترین اعتمادی به یکدیگر نداشتند بلکه فضا, فضا ی بی اعتمادی محض بود, بماند اعتماد که مدت زمانی است که برای ایران واژگان غریبی شده است.

چنین است که پیمان مودت علیرغم عمر طولانی آن بسیار کار آمد تر از برجامی بود که نیامده از راه باید رخت سفر ببندد.

مودت ریشه در واقعیات کوتاه و دراز مدت داشت ولی برجام ریشه در توهماتی داشت که هیچ کدام از دو سوی مذاکره به آن ها اعتقادی نداشتند. مودت و برجام آینه تمام نما و خلاصه ای است از آنچه میباید میبود و آنچه هست. مودت و برجام درس هایی هستند که گران به دست آمده اند ولی دریغا که شاگردان مکتب زمام داری ایران امروز کماکان سر در گریبان آرمان هایی دارند که کیفیت بهتر آن را خود در کانادا جستجو میکنند.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy