در حال خواندن خبر مربوط به حذف تسهیلات صدور ویزای فرودگاهی برای اتباع کشورمان در تانزانیا بودم، که خبر رسید، یگان های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در روز هفتم آبان، که روز گرامیداشت کوروش کبیر است، قرار است در پاسارگاد رزمایش برگزار کند!
من تصور می کنم، اگر داستان روح و حیات ابدی واقعیت داشته باشد، روح جناب کوروش، از این همزمانی بسیار تعجب خواهد کرد، و به خود خواهد گفت:
ما در این سرزمین پهناور، این همه جا برای برگزاری رزمایش داریم، آن وقت شما ای پاسداران اسلام، عدل آمده اید بیخ گوش ما رزمایش برگزار نمایید؟! بعد با لهجه ی بچه های تهرون خواهد گفت: این دیگه چه جور شه؟!
ما، به کوروش عزیز عرض می نماییم که: پادشاها! بزرگوارا! شما خُلق ات را تنگ نکن! پاسداران عزیز اسلام، دیده اند که شاه فقید ایران، در کنار آرامگاه شما و به افتخار شما، جشن های دو هزار و پانصد ساله برگزار کرده، این ها هم خواسته اند، به مدل خودشان، مراسمی در رقابت با آن مراسم برگزار کنند، و با به رخ کشیدن توان نظامی شان، به جناب عالی که شاه شاهان و امپراطور بزرگ ایران بوده اید، نشان بدهند که اگر شاه کرد، ما هم بلدیم بکنیم! او رژه ی لشگر های نمایشی را در مقابل شما برگزار کرد، ما، رژه ی لشگرهای واقعی را در مقابل تان به نمایش خواهیم گذاشت، تا شما، به ما هم افتخار کنید!
واقعا جای تعجب است که چرا، حکومت اسلام، هر کاری انجام می دهد، مورد اعتراض مخالفان قرار می گیرد. پاسداران عزیز می خواهند به کوروش گرامی بگویند، ما هم در حال ایجاد یک امپراتوری بزرگ هستیم که یک سرش در ایران است و سر دیگرش در سوریه که ان شاءالله از این هم عبور خواهیم کرد و به تل آویو خواهیم رسید. محمدرضا شاه پهلوی حرف می زد، ما عمل می کنیم. این هم شیوه ی رزم و مبارزه ی ما! بفرما تماشا کن و حالش رو ببر!
اما متاسفانه، پاسخی از طرف کوروش مثل صاعقه تووی سرِ اینجانب، به عنوان مدیوم فرود آمد و آن این بود که:
ای سخن! به پاسداران اسلام و حاکمان کشور من بگو، شما نمی خواد در کنار قبر من رزمایش بر پا کنی! شما کاری کن که تانزانیا، اجازه ی ورودِ اتباع کشور مرا به آن جا بدهد، امپراتوری درست کردن، پیش کش تان!
به نظرم کوروش جان زیاد هم بد نمی گوید. تا نظر شما چه باشد!
