یورونیوز - برخی از کارشناسان استخباراتی و محققان افغانستان میگویند که حدود بیست هزار افغان در لشکر فاطمیون در جنگ سوریه، عراق و تعداد کمی هم در یمن حضور دارند. تعدادی از این گروه و خانوادههایشان در افغانستان زندگی میکنند و با شدت گرفتن حملات داعش علیه شیعیان احتمال رویارویی برخی از سربازان بازگشته از سوریه با داعش وجود دارد.
انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان روز پنجشنبه نشستی با تعدادی از کارشناسان استخباراتی، امنیتی و پژوهشگران در کابل ترتیب داد.
انگیزه مالی بیش از انگیزههای عقیدتی
در این نشست احمد شجاعی، سردبیر مجله خط مشی عمومی جورج تاون در واشنگتن و از پژوهشگران تحقیق «جنگجویان افغان در جنگ داخلی سوریه» از طریق ویدیو کنفرانس به تحلیل نتایج تحقیق خود پرداخت. به گفته وی، افغانستانیهای اعزام شده به جنگ سوریه تحت نام «لشکر فاطمیون» انگیزههای مختلفی از جمله فشارهای اقتصادی، عدم مصونیتهای اجتماعی و دفاع از اماکن مقدسه و حتی ماجراجویی داشتهاند اما انگیزههای مالی بیش از سایر انگیزهها باعث اعزام شهروندان افغانستان به جنگ سوریه شده است.
وی افزود: «طرف دیگر جنگ سوریه را گروه داعش یعنی کسانی تشکیل میدهند که به شدت عقیدتی هستند، به طوری که زندگی مرفه خود را در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی ترک میکنند و آگاهانه به جنگ سوریه میروند.»
در این جلسه همچنین آرین شریفی، رئیس پیشین ارزیابی تهدیدات دفتر شورای امنیت ملی افغانستان گفت: «ما (استخبارات/ اطلاعات افغانستان) از ابتدای شکلگیری فاطمیون، این گروه را به طور دوامدار و سیستماتیک مورد تعقیب قرار دادیم. ما هر سه ماه، یک گزارش تحلیلی در حدود ۷ یا ۸ صفحه به شخص رئیس جمهور دادیم. از اصول تحلیلها و تحقیقات استخباراتی دو بحث مقطعی و دوامدار داریم که ما به طور دائم این را (فاطمیون) تعقیب کردیم، رهبری حکومت به طور مکمل در جریان جزئیات فاطمیون است، هر چند سلسله اقداماتی از سوی حکومت در آن وقت صورت گرفت اما نه به صورتی که کافی باشد و من به خاطر محرمیت (سری) بودن آن اطلاعات، نمیتوانم چیزی در این باره بگویم.»
وی ادامه داد: «پدیده فاطمیون سه نوع تهدید میتواند برای ما داشته باشد، تهدید اول از بعد انسانی است. براساس تخمین ما بین ۱۴ تا ۲۱ هزار لشکر فاطمیون حضور دارند. ۱۴ هزار اتباع افغانستان از بعد انسانی برای ما تهدید کلان است. حدود ۳ میلیون افغانی که در ایران زندگی میکنند، زیر این تهدید قرار دارند که از این پدیده به عنوان فشار علیه آنها استفاده میشود. حتی افغانهایی که در افغانستان هستند، زیر همین تهدید هستند.»
به گفته آقای شریفی، «مراجع (پایگاههای) فاطمیون در کابل دایکندی بامیان و هرات هست و حکومت به طور کامل میفهمد که اینها کجا هستند و چه کار میکنند. تهدید دوم این است که مساله استفاده از شهروندان افغانستان در جنگ سوریه، روی روابط دیپلماتیک ایران و افغانستان نیز تاثیر منفی میگذارد. تهدید سوم موضوع برگشت احتمالی ۱۴ هزار از لشکر فاطمیون، نیروی کلانی است، حتی ۵ هزار سرباز ایدئولوژیک که جنگ دیده باشند و همه از یک قشر مذهبی خاص باشند، برای ما تهدید است. البته هنوز این تهدید بالفعل نشده است بلکه به صورت یک تهدید بالقوه مطرح است.»
موضع حکومت افغانستان
شواهد نشان میدهد که از ابتدای شکلگیری فاطمیون تا زمانی که بحث اعزام شهروندان افغانستان در جنگ سوریه در رسانه های داخلی افغانستان و بینالمللی مطرح شد، حکومت افغانستان اعلام کرد که این مساله را بررسی خواهد کرد اما نتیجه بررسیهای حکومت در پردهای از ابهام باقی ماند.
در سال گذشته پس از آن که مسئول فرهنگی لشکر فاطمیون اعلام کرد که بیش از ۲ هزار نفر از شهروندان افغانستان در جنگ سوریه کشته شدهاند، حکومت افغانستان مخالفت خود را از اعزام شهروندان این کشور توسط ایران در جنگ سوریه اعلام کرد و برخی از نمایندگان پارلمان افغانستان طرح شکایت از ایران به سازمان ملل را مطرح کردند.
در تحقیقی که توسط توبیاس اشنایدر، نویسنده تحقیق «لشکر فاطمیون، جنگجویان افغان در جنگ داخلی سوریه» در اندیشکده خاورمیانه انجام گرفته آمده است که حکومت افغانستان لشکر فاطمیون را یک گروه غیرقانونی اعلام کرده و برای جلوگیری از کشمکش فرقهای و جنگ نیابتی بیشتر در این کشور برای سرکوب و توقف آن اقداماتی انجام داده است.
جنگ فرقهای از امکان تا عمل
رئیس پیشین ارزیابی تهدیدات دفتر شورای امنیت ملی افغانستان در این باره به یورونیوز گفت: «یکی از استراتژیهای مهم داعش در افغانستان، ایجاد جنگ فرقهای است در حالی که تاکنون در افغانستان ما شاهد جنگ فرقهای نبودهایم اما وقتی داعش یا شبکه حقانی به طور مستقیم اماکن مقدس اهل تشیع را مورد هدف قرار میدهند یا اطفالشان را در مکتب (مدرسه) میکشند هدف اساسی آنها این است که جنگ فرقهای را دامن بزنند. در چنین حالتی گروه دیگر مذهبی شیعیان که آموزشهای جنگی را دیدهاند و جنگ را به طور کامل تجربه کردهاند و امکاناتش را هم دارند، خود به خود امکان جنگ فرقهای را بین لشکر فاطمیون و داعش به وجود میآورد.»
شجاعی پژوهشگر این تحقیق در این باره نظر دیگری دارد. به گفته وی، با توجه به تحلیل انگیزههای مهاجران افغانستان به جنگ سوریه میتوان گفت که درباره تهدیدات فاطمیون بزرگنمایی میشود. برخی منابع در دسترس پژوهشگر، دست دوم است اما آنچه واقعیت دارد این است که موثق بودنش قابل شک است، من با دهها سرباز فاطمیون در چندین شهر افغانستان و در ایران صحبت کردهام و با دهها خانواده این سربازان ارتباط گرفتهام. در اینجا بحث اجتماعی و بشردوستانه هم مطرح میشود که تمام اجبارهای اقتصادی و اجتماعی، برخی شهروندان را وادار میکند که برای زندگی به ایران برود و بعد از آن به جنگ سوریه اعزام شود.»
آقای اشنایدر در تحقیق خود نتیجه گرفته است با توجه به این که بسیاری از کهنه سربازان جنگ سوریه به افغانستان بازگشتهاند اما شواهد اندکی وجود دارد که آنها تهدید مستقیمی علیه افغانستان باشند. وی با استناد به گزارش واشنگتنپست گفته است که این سربازان تلاش میکنند خود را با زندگی عادی در افغانستان عیار/ سازگار کنند. با این حال گروههای رادیکال سنی در دو طرف مرز، جوامع شیعه را در تلافی حمایت مفروض آنها از فعالیت شبه نظامی تحت حمایت ایران در سوریه و عراق هدف قرار دادهاند.
سربازگیری و حضور استخباراتی ایران در افغانستان
اجمل بلوچ زاده، معاون پیشین ریاست تجزیه و تحلیل اطلاعات در اداره امنیت ملی افغانستان که به عنوان کارشناس در این نشست حضور داشت. گفت: «در سال ۲۰۱۵ اولین بار که بحث استفاده از شهروندان افغانستان مطرح شد، رئیس جمهور از امنیت ملی افغانستان یک تحلیل درخواست کرد و ما تا آن زمان هیچ مدارک و شواهدی درباره سربازگیری از داخل افغانستان نداشتیم، جز شبکههای اجتماعی.»
وی افزود: «شما بسیار در رسانهها و شبکههای اجتماعی میشنیدید که داعش در افغانستان نمیخواهد کاری کند و تهدید محسوب نمیشود بلکه میخواهد از افغانستان به عنوان یک راه عبور استفاده کند و به آسیای مرکزی و ایران برسد و گروهی که در افغانستان کار میکرد، به دولت خراسان مشهور بود. در این هنگام ایرانیها بخش کلانی از افغانها عمدتا هزارهها را در برابر داعش سربازگیری کرد، در گزارشهایی که ما داشتیم، بخش کلانی از این مردم از فقر، بیچارگی و نداشتن مصونیتهای اجتماعی به سمت فاطمیون و جنگهای سوریه سوق داده شدند.»
حمایت ایران و روسیه از طالبان در جنگ غزنی و ارزگان
به گفته وی، «در آغاز مبارزه با داعش، ایرانیها با روسها برای گسترش نیافتن داعش دو روش در پیش گرفتند: اول از طالبان حمایت کردند و یک سپر دفاعی در شمال افغانستان ساختند و با حمایت از طالبان شهر قندوز سقوط کرد، وقتی آمریکاییها شهر قندوز را از دست طالبان خارج کردند میگفتند ما کمربند دفاعی روسها را شکستیم نمیگفتند که طالبان را شکست دادهایم. بحث دوم به همین لحظه بر میگردد به جنگی که در غزنی و ارزگان جریان دارد. ما شکی نداریم که در این جنگ، دست ایران دخیل است. تحرکات و سلاحهایی که در دست طالبان قرار دارد، از طرف روسیه و ایران تامین میشود. در ضمن این که امروز، طالبان جنگ نیابتی از سوی این را پیش میبرد، به دلایل سکوت درباره جنگ هلمند و شهر لشکرگاه توجه کنید. امروز در شهر لشکرگاه چهار جنگ اساسی را میبینیم؛ جنگ امریکا، انگلیس، پاکستان و ایران که طالبان پیش میبرند.»
حکومت افغانستان و نهادهای سیاسی دیگر بارها از پاکستان به عنوان عمدهترین همسایه و دشمن افغانستان نام بردهاند که طالبان و داعش را تربیت میکند و برای شعلهور شدن جنگ به افغانستان میفرستد. این اولین بار است که درباره نقش ایران، همسایه دیگر افغانستان در شعلهورسازی و فعالیتهای گسترده استخباراتی این کشور در یک نشست رسمی بحث و بررسی میشود.
احمد سعیدی، تحلیلگر سیاسی در گفتگو با یورونیوز به تهدیدهای مهم امنیتی در افغانستان اشاره کرد و افزود: «تهدید لشکر فاطمیون برای ما جدی نیست، چون ما تهدیدهای بزرگتری داریم، امروز با طالبان افغانی، طالبان پاکستانی، لشکر جنگوی، داعش، سرفروشان اسلام و دهها گروههای تروریستی به شمول گروه حقانی مواجه هستیم. فاطمیون نسبت به ضربهای که این گروهها به افغانستان زده است، میتواند گروه کوچکی باشد.»
پس از چندین حمله گروه داعش به اماکن مقدس و اماکن عامه شیعیان افغانستان، ویدیوهایی منتشر شد که در آن گروههایی از شیعیان موسوم به «فاطمیون» اعلام کرده بودند که اگر حکومت توان تامین امنیت شیعیان و اماکن آنها را ندارد، آنها انگیزه و امکانات تامین امنیت شیعیان را در افغانستان دارند.