Sunday, Nov 18, 2018

صفحه نخست » وقتی «هوادار» به جای گروه یا شخصیت سیاسی حرف می زند؛ ف. م. سخن

3F29C893-6C1C-406C-AA9B-D3F4065465F3.jpegهیچ گروه سیاسی یا شخصیت منفرد، بدون هواداران اش معنی ندارد. هوادار، تبلور نظر و عمل گروه و شخصیت سیاسی باید باشد.

نقش هوادار، در ایجاد علاقه یا نفرت به/از یک گروه و شخصیت سیاسی، از هر رسانه ای موثر تر است.

یک هوادار می تواند آدمی را به گروه و شخصیت سیاسی جذب کند، یا موجد نفرت نسبت به آن ها شود.

بنابراین گروه و شخصیت سیاسی، باید به همان اندازه که بر تک تک کلماتی که می گوید و روابطی که دارد حساسیت نشان می دهد، نسبت به هواداران واقعی یا دروغین خود نیز حساسیت نشان دهد.

این که فلان گروه یا شخصیت سیاسی، اظهار می دارد ما گرفتارتر از آنیم که بخواهیم به موضوع «کم اهمیت» هواداران نفرت افکن توجه کنیم، و خودِ مردم باید بفهمند که چنین اشخاصی هوادار واقعی ما نیستند به نوعی از سر باز کردن و زحمت خود کم کردن است.

وقتی هواداری به نام فلان گروه و شخصیت فحاشی می کند، تهدید می کند، نظری که نظر گروه و شخصیت نیست بیان می کند، خاصه در این دنیای مرتبط با هم که هر حرف و نظری، بازتابی در سطح وسیع دارد، باید شده به طور مکرر، نسبت به این نوع هواداران و حرف ها و رفتارهای نامربوط شان اظهار نظر کرد و آن ها را به هر ترتیب که هست از دور و پیرامون خود رانْد.

کمبود هوادار گاه باعث می شود، بر کارها و حرف های برخی اشخاص خرابکار چشم بسته شود به خیال این که به هر حال هر کس رفتار و کردار خاص خود دارد و نمی شود همه را عین هم کرد.

همین امر باعث می شود تا خرابکاران حکومتی نیز، با دادن شعارهای تند به نفع گروه و شخصیت، و بر ضد افکار و اهداف آن ها، دست به تخریب بزنند و برنامه های تخریبی خود را پیش ببرند.

ما می دانیم که گروه ها و شخصیت ها، آن قدرها هم که می گویند، گرفتار کارهای انقلابی نیستند و لااقل در خارج از کشور برای تبری جستن از خرابکاران، وقت کافی دارند.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy