سایت اصولگرای مشرق در گزارشی نوشت...
روزنامه ایران مطلبی با عنوان «سخنی با امام جمعه تهران» منتشر کرد:
«حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران دیروز در خطبههای نمازجمعه فرمودند: «در روزنامهای که از بودجه بیتالمال تغذیه میکند مینویسند، چون این مشروبات الکلی قلابی بلای جان مردم شده، پس شما بیایید مانند زمان طاغوت مشروبات الکلی را آزاد کنید؛ این یعنی عبور از اسلام؛ من به هیأت نظارت بر مطبوعات میگویم شما باید رصد کنید؛ صبح پرسیدم که آیا هیأت نظارت با این روزنامه برخورد کرده؟ گفتند هنوز نه!».
ارگان رسانهای دولت در ادامه نوشت:
«با کمال تأسف حضرت ایشان که پیگیر برخورد هیأت نظارت بر مطبوعات با روزنامه شدهاند نه تنها آن یادداشت را نخواندهاند که حتی پیام و هدف از انتشار این یادداشت را نیز به طور عکس دریافتهاند...یادداشت آقای عبدی کاملاً روشن بود...ایشان نوشته بود...نگاه ما به موضوع حقوقی و جرم باید مبتنی بر نظر اجتماعی باشد و گناه را باید از طریق دیگری جلوگیری کرد...مسأله محوری این است که قانون باید متکی بر عدالت و فرهنگ جامعه و با هدف تأمین نظم اجتماعی باشد.»
درخصوص فرار به جلوی ارگان رسانهای دولت در دفاع از مشروب خواری چند نکته وجود دارد:
اول اینکه: روزنامه ایران-۲۷ آبان- در یادداشتی به قلم عباس عبدی با عنوان «دوربرگردان فرهنگی»، با ادعای اینکه «در قضیه شبکههای اجتماعی شکست فاحشی خوردیم و هزینههای مادی و معنوی فراوانی ایجاد شد و اکنون مواجه با مساله ای به نام مشروبات الکلی هستی»، به مسمومیت برخی از افراد در اثر استفاده از مشروبات الکلی غیر استاندارد و مرگ چندین نفر اشاره کرده بود و کنایه زده بود که این اتفاق در ماه محرم و صفر رخ داده است. ارگان رسانهای دولت در این یادداشت با سیاه نمایی وضعیت کشور ادعا کرده بود که «آن قدر این پدیده (شراب خواری) در ایران شایع شده است که بسیاری از افراد در حین رانندگی نیز بیش از حد مجاز مصرف کردهاند و تصادفات وحشتناکی در کشور به علت همین عامل رخ داده است. در مقابل در کشورهایی که مصرف آن آزاد است، کمتر شاهد این حد از رانندگی در حالت مستی هستیم.»!
دوم اینکه: ارگان رسانهای دولت پس از سیاه نمایی وضعیت کشور و بغرنج نشان دادن وضعیت شراب خواری در ایران، در ادامه به نظریه فردی مجهول الهویه- که او را آشنا به امور فقهی جا می زند- اشاره کرده بود که تلویحاً خواستار تعطیل کردن برخورد قانونی با شرابخواران و نصیحت اخلاقی و بهداشتی آنان شده و پیشنهاد کرده بود که برای حفظ جان مصرف کنندگان مشروبات الکلی، بهتر است با راهاندازی مراکز تست، جنس مرغوب! و باکیفیت! به دست مصرفکنندگان برسانیم تا دیگر شاهد مرگ و میر آنها بر اثر مصرف جنس نامرغوب نباشیم!
سوم اینکه: ارگان رسانهای دولت در ادامه تاکید میکند که «به طور قطع از نظر نویسنده محترم در ارائه این پیشنهاد نظر خیر وجود دارد»! این یعنی، دهن کجی به احکام اسلام و قوانین جمهوری اسلامی، امری خیر است!
چهارم اینکه: ارگان رسانهای دولت در ادامه یادداشت مذکور پیشنهاد میدهد که برای مواجهه با مسئله شرابخواری از دوران طاغوت الگو بگیریم. این روزنامه در همین رابطه نوشت: «باید قضیه را ریشهایتر حل کرد. نگاه ما به موضوع حقوقی و جرم باید مبتنی بر نظر اجتماعی باشد و گناه را باید از طریق دیگری جلوگیری کرد. همچنان که پیش از انقلاب انجام میشد. این نگاه در همه امور فرهنگی باید جاری و ساری باشد. از هنر و ادبیات و فیلم و رسانه گرفته تا رفتارهای دیگر. مساله محوری این است که قانون باید متکی بر عدالت و فرهنگ جامعه و با هدف تأمین نظم اجتماعی باشد. قانون ابزاری نیست که حکومتها بتوانند هر طور که خواستند از آن استفاده کنند.»
پنجم اینکه: ارگان رسانهای دولت در یادداشت مذکور با زیر سؤال بردن «قانون» نوشته بود: «در جامعهای که شرب خمر حرام و جرم است و مستوجب مجازات و نیز در صورت تکرار حکم آن اعدام است، پس چگونه میشود که رفتاری به این مهمی که مجازات آن حدی است و قابل گذشت هم نیست تا این اندازه رواج پیدا میکند که ظاهراً درصد و میزان مصرف آن بالاست، بطوری که تعداد افرادی که وابستگی به مصرف آن پیدا کردهاند نیز چشمگیر است...متاسفانه برخی افراد میکوشند که راههای میانبر را در جامعه طی کنند. به جای کوشش برای نفوذ در وجدان و ذهن مردم، آن را رها کردهاند و میخواهند با اتکا به قانون همه امور را درست کنند. برندگی ابزار قانون محدود است هنگامی که آن را برای هر هدفی استفاده کنیم، به ناچار از برندگی آن کاسته میشود.» متاسفانه تقصیر و قصورهایی که در اجرای احکام مربوط به شرب خمر مشاهده میشود، سبب شده است که ارگان رسانهای دولت، رویکردهای قانونی را ناکارآمد جلوه داده و پیشنهاد خود را در پوششی انساندوستانه و در قالب دفع افسد به فاسد به اذهان قالب کند؛ اما چنانچه احکام مربوط به شرب خمر به درستی اجرا شود افراد به طور قابل توجهی از این عمل اجتناب خواهند کرد.
ششم اینکه: در شرع مقدس اسلام و قانون مجازات کشورمان برای شرب خمر در مرتبه اول «۸۰ ضربه شلاق» و در صورت تکرار «اعدام» در نظر گرفته شده است، این احکام جزء حدود الهی است و قانونگذار نمیتواند از آن کاسته یا به آن بیفزاید، راه حل کاهش شرب خمر در جامعه این است که در مقام اجرا نیز اغماضهای نابجا صورت نگیرد. قطعاً چنانچه همان مجازات بدنی مرحله اول (۸۰ ضربه شلاق) بدون اغماض اجرا شود کار اغلب افراد به مرحله دوم و اعدام کشیده نخواهد شد.
هفتم اینکه: برخی یک روز با بالا رفتن از دیوار لانه جاسوسی، قهرمان شدند. بعد با رو کردن پرونده عدهای از جمله امیرانتظام، بعنوان سوپر انقلابی، قهرمان شدند. چند سال بعد پشیمان شدند و از دیوار پایین آمدند! لازم به ذکر است که «عباس عبدی» پیشتر به دیدار «باری روزنِ» جاسوس شتافت و از او عذرخواهی کرد تا در حال و هوای غربزده دوره اصلاحات، بازهم قهرمان شود! حالا وی با دهن کجی به احکام اسلام و قوانین جمهوری اسلامی، ژست آزادی خواهی میگیرد!
مقاله کامل در روزنامه ایران:
سخنی با امام جمعه تهران
باید از خطیب محترم نماز جمعه تهران پرسید در کدام فراز از یادداشت آقای عبدی، درخواست «آزادی مشروبات الکلی» استنباط میشود؟ / حضرت آقای خاتمی اگر یادداشت را شخصا مطالعه میکردند، با توجه به سواد حوزوی و فلسفی خود پی به تفاوت «نقل نظر» و «نقد نظر» میبردند.
***
آیتالله سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران امروز در خطبههای نماز فرمودند: «در روزنامهای که از بودجه بیتالمال تغذیه میکند مینویسند، چون این مشروبات الکلی قلابی بلای جان مردم شده، پس شما بیایید مانند زمان طاغوت مشروبات الکلی را آزاد کنید؛ این یعنی عبور از اسلام؛ من به هیات نظارت بر مطبوعات میگویم شما باید رصد کنید؛ صبح پرسیدم که آیا هیات نظارت با این روزنامه برخورد کرده؟ گفتند هنوز نه! امروز میگویند مشروبات الکلی را آزاد کنید؛ فردا میگویند حجاب را آزاد کنید، پسفردا میگویند اسلام را به رفراندوم بگذارید؛ من به شما میگویم آرزوی آن را به گور میبرید؛ این مردم به اسلام رأی دادند و برای دفاع از اسلام تا آخرین قطره خون مقاومت میکنند. من جریانی را پشت این مطلب روزنامه میبینم که میخواهند اسلامستیزی را تئوریزه کنند. مردم ما انقلاب کردند که شرابخواری نباشد؛ بنابراین با هرگونه اقدامی برای عادیسازی این شرایط به شدت مقابله میکنیم.»
اشاره خطیب محترم نماز جمعه تهران به یادداشت آقای عباس عبدی با عنوان «دوربرگردان فرهنگی» است که روز ۲۷ آبان در روزنامه ایران منتشر شد. اما با کمال تأسف حضرت ایشان که پیگیر برخورد هیات نظارت بر مطبوعات با روزنامه شدهاند نه تنها آن یادداشت را نخواندهاند که حتی پیام و هدف از انتشار این یادداشت را نیز به طور عکس دریافتهاند.
یادداشت آقای عبدی کاملا روشن بود؛ ایشان در پاسخ به یکی از پژوهشگران دینی خارج از کشور که معتقد بود «استفاده از این مشروبات غیراستاندارد، واقعیتی خارجی هست. پند و توصیههای اخلاقی-بهداشتی انجام شده و مجازات های گوناگون از شلاق تا جریمه نقدی تجربه شده است. اما در واقعیت خارجی، ناچاریم به شکل دوفاکتو، وجود این مصرفکنندگان را به رسمیت بشناسیم و برای حفاظت از بیماریهای خطرناک و مرگومیرهای ناشی از مصرف مشروبات الکلی غیراستاندارد، بایستی مراکزی را به آزمایش این نوع مشروبات اختصاص دهیم» از آن به عنوان «دوربرگردان فرهنگی» یاد کرده و نوشته: «نگاه ما به موضوع حقوقی و جرم باید مبتنی بر نظر اجتماعی باشد و گناه را باید از طریق دیگری جلوگیری کرد...مسأله محوری این است که قانون باید متکی بر عدالت و فرهنگ جامعه و با هدف تأمین نظم اجتماعی باشد. قانون ابزاری نیست که حکومتها بتوانند هر طور که خواستند از آن استفاده کنند. متأسفانه برخی افراد میکوشند که راههای میانبُر را در جامعه طی کنند. به جای کوشش برای نفوذ در وجدان و ذهن مردم، آن را رها کردهاند و میخواهند با اتکا به قانون همه امور را درست کنند. بُرندگی ابزار قانون محدود است هنگامی که آن را برای هر هدفی استفاده کنیم، به ناچار از بُرندگی آن کاسته میشود. اگر میخواهید به آن طرف بزرگراه فرهنگی بروید بهتر است هزینه کنید و پل بزنید، در غیر این صورت با دوربرگردان فرهنگی مشکلی حل نمیشود.»
آقای عبدی در توضیحی که روز سهشنبه ۲۹ آبان در پاسخ به مطلب روزنامه کیهان در این باره نوشت تاکید کرد: «تیتر یادداشت نشاندهنده محتوای آن نیز هست و آن بخش از مطلب هم نقلقول مستقیمی است که از یکی از آشنایان به امور حوزوی نوشته است و در پی توجیه شرعی شکلی از نادیده نگرفتن صرف مشروبات الکلی بوده است و نوشته من در نقد ورود آن است ولی این افراد بیتوجه به نقلقول مستقیم آن را به بنده منتسب نمودهاند.»
حال باید از خطیب محترم نماز جمعه تهران پرسید در کدام فراز از یادداشت آقای عبدی، درخواست «آزادی مشروبات الکلی» استنباط میشود؟ حضرت آقای خاتمی اگر یادداشت را شخصا مطالعه میکردند، با توجه به سواد حوزوی و فلسفی خود پی به تفاوت «نقل نظر» و «نقد نظر» میبردند. حتما ایشان با مطالعه این یادداشت متوجه نقد نظر یادشده میشدند که حتی در عنوان یادداشت «دوربرگردان فرهنگی» نیز مستتر است.
دیروز شان و جایگاه والای نماز «وحدتآفرین» جمعه، با برداشت غلط عدهای از افراد و انتقال آن به خطیب جمعه و استاد حوزه اینگونه عرصه حمله به روزنامه ایران شد و اینکه در هفته وحدت عدهای اسباب تفرقه میان امت اسلام را مهیا کردند باید ابراز تأسف کرد.
بیگمان حضرت آقای خاتمی با مطالعه این یادداشت نه تنها معتقد به جریان پشت پرده آن مبنی بر «اسلامستیزی» نخواهند شد بلکه بالعکس همراستا و همداستان با این مفهوم و پیام آن خواهند شد که «قانون باید متکی بر عدالت و فرهنگ جامعه و با هدف تأمین نظم اجتماعی باشد» و آشکار است که فرهنگ جامعه هیچ سنخیتی با آنچه ایشان به «ایران» منتسب کردند، ندارد. نویسنده یادداشت «کوشش برای نفوذ در وجدان و ذهن مردم» را ارجح بر دوربرگردانهای فرهنگی با ابزار قانون میداند و طبیعی است یکی از مهمترین این رسالتها برعهده خطبای نماز جمعه و روحانیون کشور است که با مرجعیت تاریخی و صداقت دائمی روحانیت شیعه آثار تلخ این آسیبهای اجتماعی را بزدایند و در اینجا میتوان از ابزار رسانه نیز بهره گرفت و با اعتماد به اعتقاد دینی اصحاب رسانه و باورهای فرهنگی و اجتماعی آنان، پیش از آنکه حکم به اسلامزدایی آنها دهند، با نگاه مبتنی بر حسنظن پیام آنها را پیدا کنند.