ابوالفضل زرویی نصرآباد در ۴۹ سالگی از دنیا رفت.
ناصر فیض با تایید خبر درگذشت این طنزپرداز و پژوهشگر به ایسنا گفت: امروز (شنبه، دهم آذرماه) متوجه شدهاند که آقای زرویی از دنیا رفته است. زمان دقیق فوت هنوز مشخص نیست اما علت مرگ ظاهرا سکته بوده است.
سعید بیابانکی هم به ایسنا گفت: آقای زرویی مدتها بود که بیماری دیابت داشت و قلبش را هم دو سال پیش جراحی کرده بود. قبل از ماه محرم در جلسات حوزه هنری میدیدمش اما چند وقتی از او خبر نداشتیم. خبر درگذشتش برایمان شوکآور بود.
تعدادی از طنزپردازان و دوستان زرویی نصرآباد در پی شنیدن خبر درگذشت او به منزلش در احمدآباد مستوفی رفته اند.
*****
روایت محمد زرویی نصرآباد از مواجهه با پیکر بیجان برادرش
برادر مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد میگوید وقتی به خانه او رفته با پیکر بیجان برادرش روبهرو شده است:
عصر شنبه به خانه مراجعه کردم و پس از چند بار صدا کردن پاسخي دریافت نكردم، وارد خانه شدم و ایشان را پشت میزشان دیدم، سریع با دکتر تماس گرفتیم که متاسفانه متوجه شدیم ایشان در گذشته است.
*****
احمد ابوالفتحی:
ابوالفضل زرویی نصرآباد حالا دیگر فقط از تهران نرفته، از جهان رفته است. سال ۹۱ گفته بود:
یکی از علل رفتنم از تهران فقر بود. به این رسیدم که تهران دیگر جای ماندن نیست. از این جهت که کار ثابتی برای انجام دادن نداشتم و نیز زندگی من استیجاری بود، فکر میکردم دارم برای چیزی هزینه میکنم که هیچ لزومی ندارد.
با رفتنم از تهران به نوعی از فضای فرهنگی قهر کردم؛ قهری که همچنان نیز ادامه دارد؛ چون احساس کردم معتبرترین آدمها در اطراف ما حتی وقتی میمیرند، سختترین کاری که از دوستان ما در رسانهها برمیآید، پاک کردن نام آنان از فهرست شماره تلفنشان است.
حالا سال ۹۷ است و او فکر کرده است در این چهل و نه سال برای چیزی هزینه کرده بوده که هیچ لزومی نداشته است. حالا او از این جهان رفته است. دوستانِ رسانهای میتوانند نامِ او در دفاترِ تلفنشان پاک کنند.
ابوالفضل زرویی نصرآباد متولد ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۷، با نامهای مستعاری همچون ملانصرالدین، چغندرمیرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیزممتقی، میرزا یحیی و عبدل طنز مینوشت.
از کتابهای او به این آثار میتوان اشاره کرد: «تذکرة المقامات»،«افسانههای امروزی»، «پقایعنامه طنز ایران» (همکاری با فریبا فرشادمهر)، «بامعرفتهای عالم» (کتاب گویای طنز)، «رفوزهها» (مجموعه شعر طنز)، «حدیث قند» (مجموعه مقالات طنزپژوهی)، «غلاغه به خونهش نرسید» (مجموعه افسانههای طنزآمیز)، «ماه به روایت آه»، «خاطرات سر پروفسور حسنعلیخان مستوفی»، «یک بغل کاکتوس: صد شعر طنز»،«اصل مطلب: مجموعه شعر طنز»،«اندر حکایت شیرین بیمه، «این مرد مشکوک».