ایران وایر - فرامرز داور - «وندی شرمن»، مذاکره کننده ارشد اتمی امریکا با ایران چهره معروفی خارج از واشنگتن دی سی و مجامع دانشگاهی و فکری ایالات متحده نیست اما احتمالا مردم عادی در ایران بیش تر از کشور خودش او را میشناسند. او برای رسیدن به توافق هستهای «برجام»، ۲۲ ماه با مقامهای جمهوری اسلامی ایران، از جمله «محمدجواد ظریف» و معاونان وی، «عباس عراقچی»، «مجید تخت روانچی» و حتی مدتی با حضور «حسین فریدون»، برادر رییس جمهوری ایران نشست و برخاست روزانه داشت.
شرمن حالا در اولین ماههای بازنشستگی، خاطراتش را از دوره کاری خود که عمدتا به ایران اختصاص داده، منتشر کرده است.
کتاب وندی شرمن با عنوان «ترس یعنی شکست؛ درسهایی درباره شجاعت، قدرت و سرسختی»، دربارۀ شهامت مذاکره کردن با هدف به نتیجه رسیدن است. میگوید مذاکره با طرفی که سالها با آن مشکل بنیانی داشتهاید، شهامتی میخواهد که انجامش مناسب افرادی با روحیه ضعیف نیست اما جز روحیه قوی و دانش مذاکره، چیزهای دیگری هم برای موفقیت لازم است.
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
وندی شرمن در این کتاب سعی کرده است نشان دهد چه طور تجربههای شخصی مثل دلیری و شجاعت، مقاومت، پایداری و احساس همدردی و همراهی بر زندگی حرفهای افراد تاثیر میگذارد. نمونه هم آورده است؛ مثلا حضور «جان کری»، وزیرخارجه امریکا و همکارانش در اتاق حسین فریدون بابت درگذشت مادر او و رییس جمهوری ایران: «یک مادر، مادر است؛ چه ایرانی، چه امریکایی.» یا تبادل احساسات وقتی اولین نوههای دو دیپلمات ارشد ایرانی و امریکایی در بحبوحه مذاکرات به دنیا آمدند.
دیپلماتهای ایرانی، مردانی که با زنان دست نمیدهند
هرچند پیش از شروع رسمی مذاکرات اتمی میان ایران و گروه ۱+۵، ایران و ایالات متحده گفت و گوهای محرمانهای را در ویلای «سلطان قابوس»، پادشاه عمان در شهر مسقط انجام داده بودند اما وندی شرمن که آن زمان نفر سوم وزارت خارجه آمریکا بود، در دیدارهای محرمانه حضور نداشت. او فقط در مذاکراتی که امریکا و گروه ۱+۵ با «سعید جلیلی»، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران انجام میدادند، شرکت میکرد؛ درست مثل عباس عراقچی از ایران.
چند روز پیش از اولین دور از مذاکرات وزاری خارجه ایران و گروه ۱+۵ که شامل همه اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان بود، او برای دیداری محرمانه با دیگر دیپلماتهای امریکایی و ایرانیها، راهی عمان شد.
وندی شرمن میگوید اهمیت محرمانه ماندن این ملاقات در عمان به حدی بود که حتی زمان ترک خانهاش در امریکا به سوی فرودگاه، به همسرش هم نگفت عازم مسقط است. سفر او به مسقط از طریق یک پرواز عادی در دبی و با گذرنامه معمولی و نه سیاسی انجام میشد تا جوانب محرمانه بودن آن کاملا رعایت شده باشد.
پس از این دیدار در عمان که جان کری، وزیر خارجه امریکا هم در کتاب خاطراتش آن را روایت کرده است، وندی شرمن به بروکسل میرود تا خبر مذاکرات محرمانه مفصل با ایران را برای اولین بار به مقامهای اروپایی بدهد و سپس عازم نیویورک میشود.
محرمانه بودن مذاکرات تا زمان رسیدن به توافق نهایی، موضوعی بود که ایران و امریکا بر سر آن به تفاهم رسیده بودند. به تعبیر وندی شرمن، این وضع به هر دو طرف اجازه میداد تا با خیال راحت بر روی طرحها متمرکز باشند: «بدون این که در داخل کشورمان در معرض انتقادهای سیاسی و حزبی قرار بگیریم و زمینههای ایجاد توافق مرتبا خراب شود، ایران و امریکا با هم گفت و گو میکردند.»
قرار اولین ملاقات دوجانبه او با مقامهای ایرانی چند روز پیش از اولین نشست وزرای خارجه گروه ۱+۵ در عمان تنظیم شده بود.
«بیل برنز»، معاون وقت وزارت خارجه امریکا که بعد وندی شرمن جایگزین او شد و «جیک سالیوان»، مشاور وزیر خارجه ایالات متحده که از ماهها پیش با فرستادگان جمهوری اسلامی ایران در مسقط دیدار کرده بودند، همراه او عازم اقامتگاه مجللی در پایتخت عمان شدند.
مجمع عمومی سالیانه سازمان ملل شروع شده بود و حسن روحانی در اولین هفتههای ریاست جمهوری خود عازم نیویورک بود. دیپلماتهای ایرانی هم برای تدارک سفر او و شروع علنی مذاکرت، پس از ملاقات با امریکاییها در عمان، به نیویورک میرفتند.
در هتل، عباس عراقچی و مجید تخت روانچی منتظر دیپلماتهای امریکایی بودند. شرمن نحوه لباس پوشیدن دیپلماتهای جمهوری اسلامی، کت و شلوارهای بدون کراوات و پیراهنهای بی یقه، شرکت نکردن آنها در میهمانیهای مرسوم در مذاکرات به دلیل وجود مشروبات الکلی و خودداری مردان دیپلمات ایرانی از دست دادن با زنان را در کتابش شرح داده است.
هرچند برخی از مراجع تقلید شیعه در ایران دست دادن مرد و زن را حرام نمیدانند اما از آیت الله «علی خامنه ای»، رهبر جمهوری اسلامی روایت شده که تا زمانی که زنده است، نمیگذارد مردان مامور حکومتی جمهوری اسلامی با زنان نامحرم دست بدهند.
وندی شرمن این موضوع را عجیب میخواند و میگوید به هنگام برخورد با مقامهای ایرانی، دستش را روی سینه میگذاشته و سلام و احوال پرسی میکرده است.
هفتهها پس از اولین دیدار میان دیپلماتهای ایران و امریکا، او موضوعی را برای عباس عراقچی و مجید تخت روانچی تعریف میکند که به تعبیر خودش، باعث نزدیکی دو طرف و ایجاد زمینهای مشترک میشود. خانم شرمن یک امریکایی یهودی است که در بالتیمور، نزدیک به واشنگتن دی سی بزرگ شده است. او نوشته که به عراقچی و تخت روانچی گفته است دست دادن زنان و مردان در بین برخی از یهودیان هم رایج نیست؛ موضوعی که میتوانست فضای معذب کننده به وجود آمده را بشکند: «من گفتم این که نمیتوانم با شما دست بدهم، برای من خیلی عجیب است ولی در جایی بزرگ شدهام که مردان یهودی ارتدکس با افرادی غیر از همسر، فرزند و مادرانشان، با هیچ زن دیگری دست نمیدادند. این گفتوگو برای من بسیار غیرمعمول بود اما اهمیت فراوانی داشت.»
وندی شرمن جملهای را از «مادلین البرایت»، وزیر خارجه پیشین امریکا در کتاب خود یادآوری میکند: «مادالین آلبرایت، رییس سابق من زمانی به من گفته بود وقتی پشت میز مذاکره مینشینی، دیگر صرفا وندی شرمن یا یک زن و یا یک یهودی امریکایی نیستی بلکه تو نماینده ایالات متحده امریکای هستی و به همین دلیل قدرت داری.»
هرچند عباس عراقچی و وندی شرمن یک دیگر را در گفت و گوهایی که ماهها در بغداد، مسکو، استانبول و آلماتی میان ایران و گروه ۱+۵ انجام شده بود، دیده بودند اما میگوید برای اولین بار در این دیدار بود که متوجه شد عراقچی انگلیسی را به خوبی صحبت میکند. گویا او در جریان مذاکراتی که سعید جلیلی سرپرستی گروه ایرانی را بر عهده داشته است، هیچ وقت به انگلیسی صحبت نکرده بود.
گریه شرمن در برابر عراقچی
یکی از موضوعاتی که دیپلماتهای ایرانی و امریکایی بر سر آن تفاهم کرده بودند، به گفته وندی شرمن، کمک به یک دیگر برای گذر از مشکلاتی بود که مخالفان توافق در دو کشور ایجاد میکردند. او نوشته است که ایرانیها از سختی تصویب و تایید مفاد توافق در داخل ایران میگفتند و امریکاییها از مشکلاتی که کنگره ممکن بود در راه به دست آمدن توافق ایجاد کند برای ایرانیها تعریف میکردند.
به نوشته او، دو طرف تلاش کردند در بده بستانها طوری عمل کنند که با حفظ خواستهها و رعایت خط قرمزهایشان، طرف مقابل را هم در شرایطی قرار بدهند که در داخل بتواند از مفاد و در نهایت نتیجه توافق دفاع کند. هدف ایران، برداشته شدن همه تحریمهای اتمی بود و هدف طرفهای مذاکره هم اطمینان از این که ایران به سوی ساخت سلاح اتمی نخواهد رفت. این همکاری به نوشته وندی شرمن، فضایی بود که در ادامه مذاکرات بر حسب تجربه ساخته شد اما در روزهای اول، وضعیت طور دیگری بود. میگوید انتقادش از گروه ایرانی بابت «تبحر آنها در حیلهگری»، او را در اوایل مذاکرات در موقعیت سختی قرار داده بود.
اشارهاش به اظهارات جنجالی درباره «ژن» ایرانیها است. در جریان یک جلسه استماع در کمیته سیاست خارجی کنگره امریکا، وقتی یکی از سناتورها از وندی شرمن پرسیده بود چه قدر میتوانیم به ایرانیها در متعهد ماندن به وعدههایشان اعتماد کنیم، او گفته بود: «فریبکاری در دی. ان.ای ایرانیها است.»
این اظهارات از سوی مخالفان توافق در ایران بسیار مورد تاکید قرار گرفت. کاریکاتورهایی از وندی شرمن در خبرگزاریهای منتقد دولت منتشر میشد که او را به شکل روباه کشیده بودند؛ اشارهای به موهای جوگندمی و صورت استخوانی وندی شرمن: «همین تصویر و رنگ نقرهای موهای من باعث شد که یکی از اعضای گروه مذاکره کننده امریکا تیشرتهایی برای همه ما تهیه کند که روی آنها نوشته شده بود: تیم روباه نقرهای.»
در مصاحبهای که وندی شرمن با بخش فارسی «صدای امریکا» درباره روند مذاکرات داشت، سعی کرد درباره این اظهاراتش درباره ایرانیان عذرخواهی کند. میگوید به مصاحبه کننده قبل از ضبط گفت درباره آن حرفهایش بپرسد تا فرصت دلجویی از ایرانیها را داشته باشد.
ماهها پس از شروع اجرای توافق، زمانی که «دونالد ترامپ» با وجود پایبندی ایران، از برجام خارج شد، یک بار دیگر حرفهایش را در کنگره امریکا یادآوری کرد و گفت با این که ما ایرانیها را غیرقابل اعتماد میخواندیم، امریکاییها با این کار حالا چه جوابی دارند؟
مذاکره اتمی با عضو پیشین سپاه پاسداران
وندی شرمن میگوید برای امریکا، نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یادآور خاطرات شیرینی نیست. او هنگامی که متوجه شده عباس عراقچی پیش از پیوستن به وزارت امور خارجه ایران، مدتی عضو سپاه پاسداران بوده است، متعجب میشود.
گرچه این رویارویی میتوانست خوشایند نباشد اما وندی شرمن میگوید ما خریدار فرهنگ سیاسی ایران نبودیم: «لازم بود فضا و موقعیت را درک کنیم و در این بین، چسبی لازم داشتیم که فرایند مذاکرات را منسجم نگه دارد.»
این همان کاری بود که امریکاییها در این دوره و البته دیپلماتهای ایرانی موفق به انجام آن شدند و پایدارترین و موفق ترین مذاکرات سطح بالای ایران و امریکا از زمان ریاست جمهوری «جیمی کارتر» را شکل دادند.
وندی شرمن میگوید برای موفقیت در چنین مذاکرات سخت و حساسی، باید با روابط انسانی زمینههای مشترکی ایجاد کرد: «زمانی که من و عباس عراقچی هم زمان مادربزرگ و پدربزرگ شدیم، عکسی از نوههایمان رد و بدل کردیم. این به ما اجازه میداد به یک دیگر نشان دهیم قبل از این که نمایندگان سیاسی کشورمان باشیم، انسان هستیم.»
کتاب شرمن پر از روایت تاثیر تجربههای شخصی او بر مذاکرات است؛ از جمله موضوع شخصی و سادهای مثل گریه کردن: «زنان وقتی که خشمگین میشوند، گریه میکنند. من در طول این سالها تلاش کردم چنین نکنم.»
اما تلاش او برای پرهیز از گریه در زمان مذاکرات اتمی ایران ناکام ماند.
وندی شرمن میگوید طولانی شدن مذاکرات و ۲۷ روز حضور در هتل زیبای «گوبرگ» در وین، آن جا را به زندان شبیه کرده بود. یکی از آخرین بخشهای مذاکرات اتمی، بحث بر سر پیش نویس قطع نامه شورای امنیت بود.
این پیش نویس که با شماره ۲۲۳۱ پس از حاصل شدن توافق برجام، در شورای امنیت به تصویب قاطع اعضا رسید، به همه تحریمهای شورای امنیت علیه ایران پایان میداد.
شرمن نوشته است: «روز بیست و پنجم با ایرانیها نشسته بودیم. هیچ یک از ما به اندازه کافی نخوابیده بود. من کاغذی روی میز گذاشتم که در آن مواردی که فکر میکردم مهم است و باید در قطع نامه شورای امنیت درج میشد، نوشته شده بود. عباس عراقچی گفت که خب، من فکر میکنم این خوب است و من با خودم گفتم پس ما به توافق کامل رسیدیم. اما او گفت فقط یک چیز! این جمله همیشگی ایرانیها است که میگویند "فقط یک چیزی". خشمگین شدم. از احتمال به تاخیر افتادن مجدد و طولانی تر شدن دوباره مذاکرات که برنامه من برای بازنشستگی و بازگشت به دانشگاه "هاروارد" را به تاخیر انداخته بود، ناراحت شدم و شروع به فریاد کشیدن کردم. گفتم شما همه چیز را به خطر میاندازید. نتوانستم جلوی اشکم را بگیرم. همه ساکت شده بودند چون این تصویری از یک وندی شرمنی بود که تا آن وقت ندیده بودند. بعد از آن، عباس گفت بسیار خب، ما هم قبول میکنیم.»
وندی شرمن میگوید: «من هرگز به زنان توصیه نمیکنم که این تاکتیک را در مذاکره به کار ببرند اما این داستان را ذکر میکنم چون میخواهم بگویم ما زمانی در اوج قدرتمان هستیم که خودمان باشیم.»
او میگوید امریکاییها در آینده هم ممکن است با ایرانی مذاکره کنند. بنابراین، به مذاکره کنندگان آینده پیشنهاد میکند به جای تکیه بر «فریبکاری»، به خود با اصالت واقعی، همراه با مهارت هایی که در جریان مذاکرات به وجود میآید، اعتماد و تکیه کنند.