Saturday, Dec 29, 2018

صفحه نخست » احلام: از ایران خارج شدم تا ممنوعیت صدایم را حذف کنم

singer_122918.jpgمحمد تنگستانی - ایران وایر

بعد از انقلاب اسلامی در ایران و حذف موسیقی پاپ و مردمی، تا اواخر دهه ۷۰ شمسی ترانه‌‌ها و آهنگ‌های خوانندگانِ به اصطلاح «لس آنجلسی» در ایران مخاطبان زیادی داشت. اما بعد از به روی کار آمدن دولت «محمد خاتمی»، فضا برای موسیقی پاپ و مردمی اندکی در جامعه باز شد. باز شدن فضای موسیقی در آن زمان، از نظر برخی، جفا و خیانت تفکرات اصلاح‌طلبی به هنر موسیقی ایران بود. زیرا با صدور مجوز کنسرت و آلبوم‌های موسیقی برای خوانندگانی که از فیلتر و سانسور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می گذشتند، حکومت اسلامی در ایران موفق شد با گذشت زمان، سلیقه مخاطب در موسیقی را به سمت تفکرات اسلامی و ایدئولوژی‌های فکری خودش هدایت کند و به قول معروف، موسیقی را به ابتذال بکشاند.

در حال حاضر خوانندگانی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تن دادن به سانسور در ایران فعالیت می‌کنند، بازار موسیقی پاپ و مردمی را در داخل و خارج از کشور در دست گرفته‌اند. اما خوانندگانی که خارج از ایران زندگی و فعالیت می‌کنند، چه سهمی از بازار موسیقی ایرانی دارند و سانسور خوانندگان زن چه لطمه‌ای به موسیقی ایران زده است.

در این پروژه قرار است با نوازندگان و خوانندگان مستقل در حوزه موسیقی گفت‌وگو کنیم. در این بخش به سراغ «احلام»، یکی از خوانندگان موسیقی پاپ رفته‌ایم.


پاپ یکی از محبوب‌ترین ژانرهای موسیقی در جهان است و در ایران هم مخاطب‌های زیادی دارید.

مطالب بیشتر در سایت ایران وایر


احلام متولد سال ۱۳۷۰ در اصفهان است. می‌گوید به دلیل علاقه‌ای که به موسیقی داشته و به خاطر نبود امکان و اجازه خوانندگی در ایران، دانشگاه را رها می‌کند و از کشور خارج می شود تا به آرزوهایش برسد. برخی از کارهای این خواننده جوان در ماه‌های گذشته در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه کاربران قرار گرفته اند. او آهنگ‌هایی مانند «یا هیچکی یا تو»، «چی از این بهتر»، «ای کاش» و «بهترین» را تا کنون تهیه و عرضه کرده است.

حذف صدای زن از موسیقی ایران یکی مهم‌ترین‌ سانسورهای اعمال شده از سوی حکومت جمهوری اسلامی است. احلام در خصوص حذف صدای زن و علت مهاجرتش به دبی می‌گوید: «قبل از انقلاب ۱۳۵۷، فضای سنتی جامعه در حال تغییر بود و زنان خواننده داشتند راه خودشان را ادامه می‌دادند. با وقوع انقلاب، همه چیز در هم شکست و زنان کاملا حذف شدند. سانسور صدای زنان بعد از انقلاب سبب شد که موسیقی ایران تک‌صدایی بشود. برادرم استاد موسیقی من بود اما پدرم به شدت در اوایل مخالف خواندنم بود. این پارادوکس در صوتی شکل گرفته بود که در خانه ما مدام صدای ساز و آواز می‌آمد. حالا شما تصور کنید در خانه‌هایی که کاملا سنتی و مذهبی بودند، اگر دختری می‌‌خواست به سمت موسیقی و آواز برود، چه سختی‌هایی را باید پشت سر می‌گذاشت. وقتی که نسل من وارد اجتماع شد و جهان مدرن، شبکه‌های اجتماعی و امکان انتشار در رسانه‌های صوتی را برای هنرمندان زن فراهم کرد، خوانندگان جعلی هدفمند ظهور کردند. ما قرار بود در موسیقی پاپ وارث خوانندگانی مانند «هایده»، «مهستی» و «گوگوش» باشیم اما شاهد ظهور کسانی بودیم که اصلا هیچ ارتباطی با موسیقی پاپ ایران نداشتند. سبک‌هایی از موسیقی غرب بدون این که ارتباطی با فضای جامعه داشته باشند، وارد بازار موسیقی زیرزمینی شدند. همه این‌ها علتش سانسور موسیقی و حذف قانونی صدای زن بود. اگر ما حذف نمی‌شدیم و اگر سانسور بر موسیقی وجود نداشت، قاعدتا شاهد اتفاقات خوب و مهمی می‌توانیستم باشیم. یک خواننده برای به روی صحنه رفتن فقط نیاز به صدا و تکنیک ندارد، باید درکی از پرفورمنس و لباس و اندام مناسبی هم برای اجرا داشته باشد. به روی صحنه رفتن دقیقا ایفای یک نمایش در فرم و وضعیتی متفاوت است. وقتی یک زن در جامعه‌ای که رشد کرده، همیشه سانسور شده‌ و فقط صورتش، آن هم زیر مقنعه و چادر مشخص بوده است، چه گونه می تواند یک موسیقی و اجرای کامل را به مخاطب عرضه کند؟ ما به روی صحنه، هم باید بتوانیم خوب بخوانیم، هم خوب برقصیم و هم پرفورمنس کنیم. این‌ها نیاز به آموزش دارند و آموزش از کودکی باید شروع بشود که ما نداشتیم. سانسور سبب شد که هیچ نظارتی بر بازار موسیقی زیرزمینی از طرف کارشناسان موسیقی وجود نداشته باشد. هر خواننده‌ای خودش را صاحب سبک می داند و هراتفاق نادرستی که دوست دارد، وارد موسیقی پاپ ایران میکند. سانسور حکومتی سبب تولد و رشد موسیقی زیرزمینی شد. موسیقی زیرزمینی هم تا آن جا که می‌شد، به هر دلیلی به افراد امکان حضور داد. این سبب شد در بین خوانندگان زن صداهای جعلی زیادی به وجود بیاید. صرفا به این دلیل که صدای زن ممنوع و حرام است، در هر آهنگی که یک زن می‌خواند و یا حضور داشت، آن آهنگ از طرف مخاطب پذیرفته شد تا با حکومت مخالفت کرده باشد. در حالی که اغلب آن آهنگ‌ها بی‌هویت و بلاتکلیف بودند. نه موسیقی ایرانی بودند و نه موسیقی غربی. هیچ نظارتی هم از لحاظ کیفیت و اصول هنری بر آن ها نبود چرا که زیرزمینی تهیه و عرضه شده بودند.

شبکه‌های اجتماعی در عمومیت صدای زن چه تاثیری داشته اند؟

ـ شبکه‌های اجتماعی از یک طرف سبب معرفی هنرمندان زن شده اند، از طرف دیگر باعث شده اند دوگانگی ایجاد شود. این روزها در اینستاگرام دخترها و زن‌هایی حضور دارند که صدای خفه‌شده‌ خود را به گوش دیگران می‌رسانند. این خیلی خوب است اما مشکلی که وجود دارد، این است که آن ها تا زمانی که آماتور کار می‌کنند، در ایران هیچ مشکلی برایشان ایجاد نخواهد شد. در خانه یا میهمانی و یا در مکان های عمومی و خصوصی آواز می‌خوانند و گاهی هم همراه با آواز، سازی می‌نوازند. این زنان که به موسیقی علاقه‌مند هستند، در ایران زندگی می‌کنند. حتی شاید دنبال‌کنندگان زیادی هم داشته باشند. اما افرادی مانند من که وارد بازار موسیقی شده‌اند و باز به واسطه همین شبکه‌های اجتماعی، آثارمان در جامعه معرفی و عرضه می‌شود، امکان بودن در کشور خودمان را نداریم. به همان اندازه که شبکه‌های اجتماعی در معرفی هنرمند، عرضه کار‌های هنری و حذف سانسور موثر بوده اند، سبب تبعیض هم شده اند. من در هشت سال گذشته، هر سال ۱۱ ماه در دبی برنامه زنده داشته‌ام. از کشورم و خانواده‌ام دور هستم. هر شب برنامه زنده داشتن کار آسانی نیست. در کلاب هر شب خواندن و با انرژی به روی صحنه رفتن، اصلا کار راحتی نیست. اما می‌بینیم در شبکه‌های اجتماعی از برخی هنرمندان هدفمند حمایت می‌شود. این حمایت هدفمند یعنی تبعیض در معرفی به واسطه شبکه‌های اجتماعی. در نهایت باید بگویم شبکه‌های اجتماعی به همان اندازه که مفید هستند، می‌توانند مخرب هم باشند.

این خواننده ساکن دبی تا کنون آهنگ‌هایی در ژانر پاپ بندری به زبان فارسی و عربی تهیه و عرضه کرده است. از او می پرسیم سانسور چه بخش‌هایی از موسیقی جنوب ایران را حذف کرده است؟

ـ سانسور و خفقان در جامعه، مهم ترین چیزی را که نه تنها از موسیقی جنوب بلکه از موسیقی ایران نابود کرده، رقص‌های محلی بوده است. در جنوب ما رقص‌های زیبایی داشته‌ایم که الان دیگر خبری از آن ها نیست. جدا از رقص‌ها، ملودی‌هایی بوده که ریتم‌هایی زیبا و هیجان‌انگیزی داشته‌اند. من هم به زبان فارسی می‌خوانم و هم عربی. جدا از توهین‌هایی که به دلیل عرب‌ستیزی، توسط حکومت در بخشی از جامعه درونی شده است، می‌بینیم که بخش عمده‌ای از موسیقی محلی ایران نه تنها به دست فراموشی سپرده شده بلکه نابود شده است. اوایل به من می‌گفتند چرا عربی می‌خوانی. در حالی که ما در ایران عرب‌های زیادی داریم. این جمله که چرا عربی می‌خوانی، یعنی چرا بخشی از مردم ایران را می‌بینی.

موسیقی بختیاری و لری ما الان در بازار موسیقی شاید در انتهای جدول فروش باشند. در حالی که این‌ها هویت ملی‌ ما محسوب می‌شوند. وقتی «سیما بینا» در کنسرت‌ها و فستوال‌های برپا شده در اروپا و امریکا مخاطب‌های غیر ایرانی دارد، یعنی این موسیقی می‌تواند در موسیقی ملل با صدای خوانندگان زن جایگاهی با اهمیت داشته باشد اما در کشور خودمان نه تنها جایگاهی ندارد بلکه اصلا وجود ندارد.

احلام، این خواننده اصفهانی نسبت به وضعیت بازار موسیقی زیرزمینی معترض و براین باور است که موسیقی زیرزمینی استاندارهای موسیقی پاپ را از بین برده است. از او
می پرسیم برای مشروعیت بخشیدن به صدای زن در جامعه و استاندارد کردن بازار موسیقی، چه راه کارهایی را پیشنهاد می‌دهد؟

ـ انسان موجودی اجتماعی ا‌ست. در هر اجتماعی، یک سری قوانین وجود دارد. من در زندگی‌ خود سعی می‌کنم به قانون احترام بگذارم. در ایران قانون منع صدای زن وجود داشت، برای همین در نوجوانی از ایران خارج شدم تا ممنوعیت صدایم را از بین ببرم. در دبی یک سری قوانین دیگری وجود دارد و باید به آن ها احترام بگذارم. برای مشروعیت بخشیدن به منع صدای زن باید تلاش کنیم تا قانون کشور عوض شود. اما در مورد استانداردهای موسیقی پاپ، تا زمانی که موسیقی ایرانی در خود ایران سانسور بشود، هیچ کاری نمی‌توان کرد. ما باید بتوانیم استانداردهای موسیقی پاپ ایرانی را با جهان برابر کنیم. موسیقی ایرانی در حال حاضر حامی مالی ندارد. سرمایه گذار زمانی حمایت می‌کند که نسبت به بازگشت سرمایه‌اش اطمینان داشته باشد. ما باید یک نظارت اصولی داشته باشیم؛ یعنی باید شرکت‌هایی به وجود بیایند که کارشان نظارت بر کیفیت موسیقی باشد. منظورم از نظارت، سانسور و ممیزی نیست، منظورم سازمان و یا کمپانی ‌ا‌ست که از لحاظ موسیقیایی و کیفیت اجرا و ضبط بتواند بر آثار نظارت داشته باشد. از همه مهم تر، تا زمانی که قانون «کپی‌رایت» رعایت نشود، نمی‌توانیم استانداردهایی را در بازار موسیقی ایرانی داشته باشیم.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy