ایرنا نوشت: لغو سخنرانی علی لاریجانی دو پیام سیاسی را مخابره کرد؛ یکی برای همه فعالان سیاسی کشور و دیگری برای خود لاریجانی.
عدهای با پرچم اصولگرایی در کرج برای طوماری امضا جمع کردند و امام جمعه شهر هم پشتشان ایستاد تا اینکه موفق شدند سخنرانی علی لاریجانی را لغو کنند. این اتفاق تنها یک لغو سخنرانی ساده نبود، بلکه یک پیام سیاسی واضح داشت؛ اول اینکه عدهای همچنان تلاش میکنند به ساختار سیاسی و قانونی کشور ثابت کنند توان اجرایی فراقانونی دارند و حد و حدودشان را با آنان که اختلاف نظر دارند، با زبان زور تعیین میکنند.
این منطق لغو سخنرانی و ممانعت از ابراز نظر دیگران، سالهاست از سوی عدهای برای سیاسیون و از جمله نمایندگان مجلس اعمال میشود؛ ولی طی این مدت علی لاریجانی که رئیس مجلس هم بود، جز انتقاد زبانی تلاش موثری نداشت و نتوانست مقابل این اتفاق بایستد.
شاید فکر نمیکرد که روزی دامن خودش را هم بگیرد. هرچند او یک بار طعم خشونت را از سوی برهمزنندگان سخنرانی در قم چشیده است. آنموقعی که جمعی در قم با پرتاب مهر به سمتش تلاش میکردند به او ثابت کنند لاریجانی نباید خلاف مسیر مورد نظر آنان حرکت کند. با این حال هنوز اختلاف لاریجانی به آن مرحله نرسیده بود که از قبل اجازه سخنرانی به او ندهند.
لغو سخنرانی لاریجانی در کرج نشان داد این گروه همچنان بر همان روال سابق خود پافشاری میکنند و با نظر مخالف خود اینگونه برخورد میکنند؛ حتی اگر صاحب آن نظر علی لاریجانی اصولگرا و رئیس قوه مقننه جمهوری اسلامی باشد.
پیام دوم این لغو سخنرانی به خود علی لاریجانی است. لاریجانی از سال 92 که حسن روحانی با حمایت اصلاحطلبان و با شعار اعتدال وارد میدان شد، همکاریهای زیادی با او کرده است. فهرست همکاری سیاسی لاریجانی در مجلس با دولت تدبیر و امید به یک مورد و دو مورد محدود نمیشود. به اذعان بسیاری از نمایندگان و حتی چهرههای نزدیک به دولت، لاریجانی در مواقع حساس از جلسات استیضاح وزرا گرفته تا تصویب لوایح مورد نظر دولت، کمک شایانی به کایبنههای یازدهم و دوازدهم کرده است.
از جمله مهمترین همکاری او با روحانی تصویب برجام در مجلس بود. خیلی از همجناحیهای لاریجانی یعنی اصولگرایان معتقدند اگر لاریجانی در مجلس نبود، برجام یا نمیتوانست در مجلس تصویب شود یا حداقل با آن سرعت تصویب نمیشد. همکاری لاریجانی با رقبای سیاسی اینقدر قوت گرفت که در انتخابات مجلس دهم توانست دو چهره نزدیک به خود یعنی بهروز نعمتی و کاظم جلالی را با فهرست انتخابات مورد حمایت اصلاحطلبان وارد مجلس کند.
اما لاریجانی امروز نتیجه این همه همکاری را از سوی بخشی از اصولگرایان دید. کسی از همحزبیهایش به لغو سخنرانیاش واکنشی نشان نداد. حتی از نمایندگان هم به جز چند مورد، کسی دم نزد. گویی یک اتفاق تکراری رخ داده و تمام. گویی اصلا اتفاق مهمی نیست که عدهای با یک طومار توانستهاند سخنرانی رئیس یکی از قوای جمهوری اسلامی را برای چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب لغو کنند.
پیام روشن است؛ آنان که توانایی مانع شدن از سخن گفتن چهرههای سیاسی را دارند، علی لاریجانی را نهتنها نمیپسندند بلکه خط بطلانی هم روی او کشیدهاند. این پیام بخصوص زمانی اهمیت بیشتری دارد که برخی تحلیلگران معتقدند علی لاریجانی در حال آماده کردن خود برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 است.
لاریجانی همواره با برند اصولگرایی شناخته شده و زیر این پرچم هم حرکت کرده است. همکاری او با اصلاحطلبان و دولت اعتدالی روحانی هم منجر به این نشد که از اصولگرایی تغییر هویت بدهد. بسیاری از چهرههای اصلاحطلب هم وقتی میخواهند درباره انتخابات آینده ریاست جمهوری سخن بگویند، ترجیح میدهند لاریجانی را اصولگرا و رقیب خود بدانند. هرچند ممکن است ترکیب این یارگیری در آینده تغییر کند ولی فعلا هنوز اصلاحطلبان لاریجانی را از خود نمیدانند و او همچنان اصولگرا شناخته میشود. اما لغو سخنرانی کرج نشان داد این سیاستمدار اصولگرا مغضوب طیفهایی است وآینده سیاسیاش در بین اصولگرایان با مخاطره جدی روبهروست.
لاریجانی وارد مرحله جدیدی شده است. او نه دیگر در بین اصولگرایان حمایت حداکثری خواهد داشت و نه هنوز مورد وثوق اصلاحطلبان قرار گرفته است. طی این سالها، عملکرد لاریجانی در مجلس بارها مورد اعتراض اصولگرایان و بویژه اعضای جبهه پایداری بوده است اما او تلاشی نکرده تا بتواند نظر آنان را جلب کند و در نهایت فاصله او به جایی رسیده که حالا مانع از سخرانیاش میشوند. به همین خاطر به نظر میرسد در آینده هم نباید انتظار داشت لاریجانی به سمت خواست منتقدان اصولگرایش حرکت کند. لاریجانی اگر اصلاحطلب نشود حداقل میتوان گفت دیگر لاریجانی دوستداشتنی اصولگرایان هم نخواهد شد.