گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی - تهران
دیپلماسی ایرانی - دیروز (چهارشنبه) بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در جریان سفر به روسیه با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور در خصوص تحولات منطقه خاورمیانه و آن چه که تهدیدهای ایران در غرب آسیا خواند، دیدار و گفت وگو کرد. دیپلماسی ایرانی برای بررسی اهداف و برنامه های تل آویو به منظور سفر به روسیه، آن هم همزمان با حضور بشار اسد در تهران، گفت و گویی با بهرام امیر احمدیان، کارشناس ارشد مطالعات اوراسیا و تحلیلگر مسائل روسیه و قفقاز ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
دیروز (چهارشنبه) شاهد سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به مسکو و دیدار وی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بودیم. در سایه تحولات منطقه ای خاورمیانه اهداف این سفر مقامات تلآویو به مسکو چیست؟
همان گونه که اشاره کردید اکنون تحولات منطقه ای خاورمیانه به خصوص سوریه به یکی از مهمترین دلایل دیدارها و مناسبات منطقه ای و حتی فرامنطقهای بدل شده است که یقیناً بخشی از آن در روابط بین اسرائیل و روسیه متجلی است. اما در این خصوص باید یک نکته را مطرح کنیم و آن ناظر بر این واقعیت است که روسیه و شخص پوتین درچند سال چند سال اخیر سیاست پراگماتیک منعطف و البته آشکاری را در مناسبات دیپلماتیک خود پی گرفته است. به عبارت دیگر کرملین سعی می کند بدون دخالت جریان های ایدئولوژیک، آن چه که منافع روسیه را در مناسبات دیپلماتیک به همراه دارد پیگیری کند. از این رو سعی میکند با یک سیاست و دیپلماسی منطقی و جدی با همه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، نفوذ خود را در میان تمامی این کشورها افزایش دهد. لذا همان گونه که مناسبات بسیار پررنگ با ایران، ترکیه و دولت دمشق دارد، از آن سو به فکر حفظ مناسبات و افزایش روابطش با اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و در لایه های بعدی کاهش تنش با آمریکا است تا بتواند شرایط را برای افزایش حضور و نفوذ خود را بیشتر کند. با این وصف یقیناً مسکو مناسبات خود را به صورت ویژه و البته در بُعد دوجانبه و بدون تحت تاثیر قرار دادن دیگر روابط پیگیری میکند. در این راستا اگر چه ما ما دیروز (چهارشنبه) شاهد سفر کوتاه بنیامین نتانیاهو به روسیه و دیدارش با پوتین بودیم، اما این مسئله یقیناً روابط ایران با این کشور را تحت الشعاع قرار نخواهد داد، همان گونه که روسیه برای روابط خود با اسرائیل از ایران نیز اجازه ای نخواهد گرفت.
ولی آیا تحولات چند هفته اخیر مانند برگزاری نشست ورشو و عدم حضور روسیه در لهستان و همچنین برگزاری نشست سوچی که با حضور سران ایران، ترکیه و روسیه در خصوص تحولات سوریه انجام گرفت بر این دیدار و سفر نتانیاهو به روسیه اثر گذار نبوده است؟
یقیناً تحولات منطقه ای تاثیرات خود را به طور نسبی بر دیدارهای اسرائیل و روسیه داشته است کما این که تا کنون نیز چنینی بوده است، به خصوص این که یکی از نقاط حساس تلآویو به تحولات سوریه و جولان ایران در ندیکی مرزهای اسرائیل باز می گردد. لذا مطمئناً تاثیرات وتبعات برگزاری نشست همزمان سوچی و ورشو می تواند بخشی از گفت و گوی کوتاه نتانیاهو با پوتین را نیز به خود اختصاص داده باشد. اما در خصوص نشست ورشو نیز باید این نکته را بگویم اگر چه روسیه با حضور در نشست ورشو مخالفت کرد، اما این بدان معنا نیست که مسکو در سایه حمایت از ایران در لهستان حضور پیدا نکرده است، بلکه مسکو به دلیل تحریکات واشنگتن برای ایجاد ائتلافی در کشورهای بلوک شرق که یکی از حساسیت های روسیه به شمار می رود و همچنین این که اهداف، دستور کار و مواضع نشست ورشو در افق منافع کرملین تعریف نشده، در نشست ورشو شرکت نکرده است. از سوی دیگر انتخابات پارلمانی اسرائیل نیز در سفر نتانیاهو به روسیه موثر بوده است، چرا که دیگر رقبای نتانیاهو بر جایگاه و نفوذ روسیه در تحولات سوریه اشراف دارند. از این رو نتانیاهو و هر شخص دیگری که نخست وزیر آتی اسرائیل شوند به گسترش روابط خود با روسیه احتیاج دارند. از طرف دیگر یقیناً تداوم روابط تل آویو و مسکو نیز می تواند تا اندازه ای وزنه دیپلماتیک نتانیاهو را در آستانه انتخابات در درون سرزمین های اشغالی افزایش دهد. مضافا این که اسرائیل و شخص نتانیاهو به دنبال موازنه قوا بین واشنگتن و مسکو است؛ به بیان دیگر همان گونه که ترامپ مناسبات عمیقی را با نتانیاهو بر قرار کرده است، از طرف دیگر نتانیاهو نیز می خواهد از جایگاه مسکو و پوتین برای مدیریت تحرکات ایران در پرونده سوریه استفاده کند. افزون بر این مطالب نباید جایگاه و نفوذ شهروندان اسرائیلی روس تبار را نیز فراموش کرد که میتوانند نقش مهمی در انتخابات پیش روی اسرائیل داشته باشند.
نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد همزمانی تقریبی سفر بشار اسد به ایران و سفر بنیامین نتانیاهو به روسیه است. آیا می توان بین این دو سفر یک ارتباط معنایی و یا جانبی پیدا کرد؟
به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. اتفاقاً سفر بنیامین نتانیاهو به روسیه و قبل تر از آن حضور بشار اسد در تهران بخشی از یک پازل دیپلماتیک و سیاسی این بازیگران برای آینده سوریه به شمار می رود. چون هر یک از این کشورها و بازیگران نگران آینده تحولات سوریه هستند. به هر حال باید بپذیریم که اکنون پرونده نظامی و امنیتی سوریه در سایه تنش و جنگی 7 ساله با همه کش و قوس های باقی مانده اش مانند سرنوشت ادلب و نیز شرق فرات کردها رو به افول است. بنابراین اخیرا بخش اعظم تحرکات بازیگران دخیل در این پرونده 7 ساله بر حوزه دیپلماتیک تمرکز پافته است. در این راستا اخیراً شاهد حضور برخی کشورهای عربی و بازگشایی مجدد سفارت خانه های آنها در سوریه بودیم که خود نشانه ای از درک واقعیت کشورهای عربی بر این مسئله است. از طرف دیگر نشست سوچی، ورشو و حتی شرم الشیخ مصر نیز تا اندازه ای بر آینده سیاسی، به خصوص اقتضائات قانون اساسی سوریه تأکید جدی داشت. پس تمامی این نکات ناظر بر این واقعیت است که اکنون همه تحرکات از جمله حضور اسد و در ایران و سفر نتانیاهو در روسیه برای وزنکشی سیاسی در آینده سوریه است. چون یقیناً ایران، روسیه و ترکیه یکی از عمده ترین بازیگران در آینده تحولات سوریه هستند و تهران از طریق اسد و نتانیاهو از طریق پوتین و مسکو به دنبال شکل دهی قانون اساسی است که بیشترین منافع و امنیت را برای هر یک از این بازیگران در پی داشته باشد.