حاصل چرخه نامتعادل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران...
شبکه بیان - چهرههای افسرده مردم در خیابانها، اتوبوس و مترو، آمار بالای خشونتهای خانگی و سالانه حدود نیم میلیون نزاع و درگیری همگی حاصل چرخه نامتعادل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران است که جامعه را به بینظمی کشانده و هرساله خسارتهای هنگفتی را به کشور میزند.
به گزارش «شبکه رسانهای بیان» جامعه 85 میلیونی ایران از هر زمان دیگری به شادی و نشاط تشنهتر شده است. فشارهای اقتصاد طی یک سال گذشته به بالاترین سطح خود طی چهل گذشته رسیده و میلیونها نفر در لابهلای چرخ گرانی، بیپولی و بیثباتی اقتصادی در خال خُردشدن هستند.
بحرانهای اقتصادی علاوه بر اینکه سازوکارهای کلان کشور را دچار بینظمی کرده، برای خانوادهها و به ویژه جوانان اندوه، غصه و افسردگی را به همراه آورده و بی انگیزی را به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل کرده است.
موضوع یکصد و چهاردهمین جلسه شورای اجتماعی نیز که امروز 12 اسفند در وزارت کشور برگزار شد، «نشاط اجتماعی» بود. در این جلسه مقرر شدهمه دستگاههای اجرایی «برنامههای درون دستگاهی و برون دستگاهی» خود را ارائه دهند و در شورای اجتماعی مطرح شود.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور گفته است از این پس «کارگروهی به عنوان کارگروه نشاط اجتماعی به صورت دائم این موضوع را پیگیری و گزارشها را جمعآوری خواهد کرد.»
به نظر میرسد نهادهای حکومتی از وضعیت رقتبار جامعه و عمق آسیبهای اجتماعی کاملاً آگاه هستند؛ اما ساختارهای سیاسی و ایدئولوژی حاکم بر کشور اجازه نمیدهد این نهادها به کمک کارشناسان برنامههایی را برای اصلاح امور تدوین و اجرا کنند.
مقاومت حکومت در برابر جامعه هر روز بیشتر میشود؛ بهطوریکه بسیاری از کنشگران سیاسی و اجتماعی که امید داشتند حکومت فعلی اصلاح و فضای جامعه کمی بازتر شود، حالا همه امید خود را از دست دادهاند و چاره کار را فقط در تغییر حکومت میبینند.
اخیراً علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در مخالفت با شادی و نشاط جامعه گفته است «بعضیها خیال میکنند که نشاط یعنی رقاصی، که فلان برنامهی موسیقی را یا فلان برنامه را فلان جا بگذاریم، در تئاتر بگذاریم، در تلویزیون بگذاریم تا مردم نشاط پیدا کنند؛ معنای نشاط این نیست.»
«گزارش جهانی شادی» که هرسال از سوی پژوهشگران سازمان ملل به انتشار میرسد، نشان میدهد ایران در بین 157 کشور جهان، رتبه ناامیدکننده 109 را کسب کرده است.
شادی یا نشاط اجتماعی شامل 6 مؤلفه «سرانه تولید ناخالص داخلی»، «حمایت اجتماعی»، «امید به زندگی سالم در بدو تولد»، «آزادی انتخاب زندگی»، «فعالیتهای خیرخواهانه» و «ادراک فساد»، است. آمارها نشان میدهد ایران حداقل در چهار مؤلفه از این 6 مؤلفه اوضاع بسیار بدی دارد.
بهبیاندیگر، ایران با وجود همه ظرفیتهای قابلتوجهی که دارد، سرانه تولید ناخالصاش نسبت به کشورهای منطقه بسیار پایین است، دستگاههای حکومتی قادر به تأمین رفاه و حمایت اجتماعی از مردم نیستند، آزادی انتخاب در ایران به دلیل تمامیتخواهی حکومت مانند یک رؤیا است و ابعاد فساد اداری و اقتصادی بهگونهای است که چندی پیش سازمان شفافیت بینالملل اعلام کرد که ایران در بین 180 کشور رتبه 138 را در فساد به خود اختصاص داده است.
پژوهشگران اجتماعی معتقدند ساختارها و نهادی سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی به دلیل ناکارآمدی، مرتب در حال تولید نارضایتی و خشم هستند. از دیدگاه آنها جامعه به این دلیل که چشمانداز روشنی را در پیش روی خود نمیبیند و نسبت به آینده ناامید است، نمیتواند شاد باشد.