رادیو پیام اسرائیل - سیل آمد و قربانیان بسیار به بار آورد و همه چیز را با خود برد،ای کاش حکومت اسلامی ایران را با خود می برد.
ای کاش دزدیها،چپاولها، بی کفایتی ها و بی لیاقتی های آنها را با خود میبرد. در واقع همه کژی ها،پلیدیها، کاستیها و بی کفایتی های حکومت اسلامی ایران را در جریان رسیدگی به مسئله سیل زدگان و علت بروز سیل میتوان یافت.
از یک سو می بینیم که آنها در مملکت داری در حفظ محیط زیست در تعیین هدفها هیچ کفایتی ندارند.
آمدند و همه جنگل ها را بریدند و راه عبور سیل را هموار کردند.
آمدند و در همه مسیل ها ساختند و یا آنها را ویران کردند و هنگامی که باران شدید می بارد و سیل جاری می شود هیچ چیز مانع آن نمی شود.
آنها بی کفایتی خود را همچنین در شیوه کمک رسانی به مردم سیل زده نشان دادند.
علی خامنه ای، برای سیل زدگان شیراز پیام تسلیت فرستاد، آن هم توسط نماینده خود، آخوندی که هیچ کس به او ایمان ندارد، آخوندی که از جریانات مملکتی هیچ چیز نمی داند.
روزها طول کشید تا به سپاه پاسداران و امکانات ارتشی دستور دادند تا به کمک سیل زدگان بشتابند، این مردم بودند و از جمله زلزله زدگان کرمانشاه بودند که بسیج شدند و دست یاری به سوی سیل زدگان دراز کردند.
ولی حکومت اعلام داشت که هیچ نهاد، گروه و سازمانی که وابسته به حکومت نباشد حق گرد آوری کمک برای سیل زدگان را ندارند.
جلوی مردم را برای امدادرسانی گرفتند و خودشان دست به روی دست گذاشته در گوشه ای نشسته اند، گویی سپاه پاسداران، نیروهای انتظامی ،ارتش و بسیج اینها برای نابودی اسرائیل درست شده اند و نه برای کمک رسانی به مردم سیل زده و به هموطنان خود.
درباره اینکه چرا سیل جاری شد سخن بسیار رفته و همه دلایل و شواهد و علل بیان شده است ،ولی یادآوری برخی از آنها می تواند واقعاً نشان دهد که این رژیم از همه جهت فاقد کفایت لازم برای اداره امور مملکت میباشد.
گفتیم که یکی از علل نخستین بروز این سیل ها به ویژه در استانهای شمال شرقی ایران آن بود که جنگلهای طبیعی را یکی پس از دیگری نابود کردند. درختان را بریدند و بر زمین ها مسلط شدند و در آنجا ساختمان ساختند و به مردم فروختند و پول آن را به جیب خود ریختند.
گویی هرج و مرج در حکومت اسلامی ایران چنان شدید است که هر کس سعی میکند در اسرع وقت، بدزدد، بچاپد، بخورد و شاید بخشی از آن را به حساب های شخصی بانکی در کشورهای خارجی منتقل سازد.
دوم آن که گفتیم همه مسیر هایی را که برای هدایت سیلاب و جلوگیری از ورود آن به مناطق مسکونی احداث شده بود از بین بردند و در زمینها ساختمان ساختند.
سوم، آمدند و برای آنکه جیب خود را پر کنند، بی مطالعه در رودخانه های موسمی و مناطقی که نباید سد می ساختند،سد ایجاد کردند.
پیش از آنکه آنان به قدرت برسند در ایران ۷ سد قدیمی و۱۴ سد جدید وجود داشت ولی آنان در ظرف ۴۰ سالی که در قدرت بودند ۶۰۰ سد جدید ساخته اند، بی آنکه مطالعه کافی شده باشد، بیآنکه لزومی وجود داشته باشد و چرا این سدها را ساختند؟ به خاطر این که جیب خود را تحت عنوان سدسازی پر کنند.
در و پیکری در حکومت آنها وجود ندارد، به هر بهانه می دزدند و به هر بهانه غارت می کنند.
بر زمین ها مسلط می شوند، سد می سازند و پول آن را به جیب می ریزند.
ای کاش به جای این سدها می آمدند و جاده احداث می کردند.
ولی گویی در سد سازی می توانند پول های کلان تری را به جیب بزنند.
بارها از خود پرسیده ایم که چرا دیده بان های محیط زیست را گرفتند و آنها را به جاسوسی متهم کردند و قصد اعدام آنها را داشتند؟!
یکی را کشتند و گفتند خودکشی کرده است.
دیگران را فلج کردند و از زندگی بیزار.
هنوز هم پاسخ دقیق این پرسش را نمیدانیم، اما مسلم آن است که آنها نمی خواستند این حامیان محیط زیست در کار سدسازی و اقدامات دیگر آنها دخالتی داشته باشند.
مسلما علتهای دیگری هم وجود داشته است که ما هنوز از آن خبر نداریم.
در شیراز، نشان داده شد و این را خود مقامات حکومتی فاش ساختند که چگونه سپاه پاسداران با خودسری ها و برای تسلط بر اموال ملت آمد و مسیل ها را تصاحب کرد با این عنوان که مسیل ها در کنار پایگاه نظامی سپاه پاسداران وجود دارد و بخشی از آن است و سپاه به آن نیاز دارد.
ولی در این مسیل چه کردند؟
آمدند ساختمان ساختند و به دیگران فروختند و پول آن را به جیب زدند.
این نشان میدهد که مملکت شان در و پیکری برایش باقی نمانده است.
سپاه پاسداران همچنان بر بسیاری از امور اقتصادی کشور مسلط است.
می برد ،می خورد، می دزدد و به کسی حساب پس نمی دهد.
بی لیاقتی حکومت در اداره امور کشور را در جریان امداد رسانی به سیل زدگان دیدیم و این نخستین بار نبود.
در همه زلزله های پیشین هم ما این فاجعه را به چشم دیدیم که حکومت ادعا میکند که میتواند موشک بسازد ولی نمی تواند در اسرع وقت و کوتاهترین مدت به نیازهای آسیب دیدگان و مصیبت زدگان رسیدگی کند و امروز پرسیده می شود که مردم چه میتوانند بکنند و چه باید بکنند؟
در این که مردم آمدند و دست یاری به مصیبت زدگان دادند و شروع به گردآوری اعانه و کمکهای دیگر برای آسیب دیدگان کردند قابل تحسین است.
ولی در همان حال مردم نباید اهمال و کم کاری مقامات حکومتی را در رساندن کمک و امداد به آسیب دیدگان نادیده بگیرند.
باید فریاد اعتراض خود را علیه آنان بلند کنند.
به خیابانها بیایند و نه فقط هنگامی که به جیب شخصی آنها آسیب وارد آمده است.
به خیابانها بیایند و اعتراض خود را فریاد کنند و به حکومت بگویند که ما شما را عریان دیدیم و هنگام آن است که چمدان ببندید و از کرسی حکومت پایین بیایید و اداره مملکت را به دست آنانی بسپارید که توانایی آن را دارند.
رژیم، می کوشد به هر قیمت که شده و با هر گونه تزویر، دروغ و حیله، مدت دیگری در قدرت باقی بماند ولی چگونه میتوانند به چنین هدفی برسند؟!
روز به روز وضع مالی حکومت بد و بدتر می شود.
پرزیدنت ترامپ گفته است که از این پس به هیچ کشوری اجازه نخواهیم داد که بیاید و از حکومت ایران نفت بخرد.
تمام شیوه های دیگر برای فروش غیرقانونی و قاچاق نفت ایران به کشورهای مختلف به هدف نرسیده و نتیجه نداده است.
کشورهای اروپایی نتوانستند و نمیتوانند راهکارهایی بیابند که شاید تا حدودی تحریمهای آمریکا جبران شود.
حکومت ایران ناچار است با کشورهای همسایه و به ویژه با عراق داد و ستد کند ولی عراق چه مقدار از نیازهای واقعی مردم ایران و کشور ایران را می تواند تامین کند؟
کدام ماشین آلات را میتواند به حکومت ایران بفروشد؟!
درست است که چین و روسیه در کنار حکومت ایران قرار دارند اما آنها نیز چه میتوانند بکنند؟!
قدرت آنها نیز کم است و همه نیازهای ایران را پاسخگو نمیباشند.
چین و روسیه از این نیاز،ناتوانی و ضعف حکومت ایران استفادههای کلان میکنند.
گران میفروشند، جنس بد می فروشند و ایران را به وابسته سیاسی و اقتصادی و بین المللی خود مبدل می سازند.
با آن که ایالات متحده اعلام داشته که ورود دارو و مواد غذایی به ایران هیچ محدودیتی ندارد می بینیم که به علت بی کفایتی رژیم در مدیریت کشور حتی دارو هم نایاب شده است.
در واقع دارو همیشه در ایران نایاب بوده است ،حتی وقتی که تحریمها وجود نداشت.
حتی وقتی که درآمد فروش نفت ایران در دوران احمدی نژاد به ۷۰۰ میلیارد دلار رسید.
در آن دوران هم دارو به حد کافی وجود نداشت و بسیاری از داروها فقط در بازار سیاه به صورت قاچاق و با بهای بسیار گزاف در اختیار مردم قرار می گرفت.
بنابراین تنها مشکل پول نیست، مشکل کالا نیست، مشکل مدیریت است و آنها نمیدانند، بلد نیستند مدیریت کنند زیرا سابقه مدیریتی ندارند،تحصیلات مدیریتی ندارند.
قرآن را خوب می خوانند، شاید به شریعت اسلامی و قرآن مجید و دین مبین اسلام آشنایی دارند، ولی جز این هیچ.
آنچه که نمیدانند مملکت داری است.
از سوی دیگر میبینیم که شیرازه امور در ایران از هم گسیخته میشود و نتیجه آن که هرجومرج برقرار میگردد.
به ما گفتند که بسیاری از کارمندان به موقع سر کار خود در ادارات حاضر نمیشوند.
به ما گفتند که هیچ یک از کارمندان آن انگیزه را ندارند که بیایند و تصمیم گیری کنند و مسئولیت خود را به خوبی انجام دهند.
شیرازه امور از هم گسیخته و آنچه که علی خامنه ای در قدرت خود دارد آن است که پیام تسلیت برای مردم آسیبدیده شیراز بفرستد،پاپ اعظم کاتولیکهای جهان نیز برای سیل زدگان ایران پیام تسلیت فرستاد ولی آیا این میتواند آن درد را درمان کند؟!
آیا حکومت می تواند وعده بدهد که اگر باران این نعمت الهی باز هم ییارد از جاری شدن سیل جلوگیری کنند؟!
بی تردید پاسخ منفی است، زیرا بی کفایتی این حکومت را ما در همه زمینه ها در طول ۴۰ سال گذشته دیده ایم و آنچه که علی خامنهای و حسن روحانی وعده میدهند که فردا بهتر خواهد شد، بهتر نخواهد شد.
۴۰ سال ،آنها از بالا شروع کردند و مرتبا به سقوط نزدیک شدند و اوضاع ایران را وخیم تر و بدتر کردند.
بنابراین چگونه می توانند وعده آینده بهتر را بدهند.
امروز ملت ایران بیش از هر زمان دیگر احساس میکند که به تنگنا و بن بست رسیده است و باید تصمیم خود را بگیرد، ملت به چشم خود دیده است که این رژیم و این حکومت و این ساختار اداری و نظامی قادر به حل مشکلات و تامین رفاه مردم نیست اگر بود در ۴۰ سال گذشته این کار را انجام میداد.
اما نه تنها انجام نداد بلکه اوضاع کشور هر روز بد و بدتر شد.
هنگام آن است که مردم تصمیم بگیرند و راه خود را بیابند، راهی که حتما وجود دارد ولی باید تشخیص داده شود،باید مورد قبول قرار گیرد و همگان در آن مسیر پای گذارد و بیتردید ملت ایران بالاخره پیروز خواهد شد.