Saturday, Mar 30, 2019

صفحه نخست » واکاوی مناسبات ایران و اعراب در سال ۱۳۹۸؛ کار ایران و عربستان به کجا می‌کشد؟

7826285C-56EC-487F-81FC-3ACD12B3424F.jpegفرارو

برخی از کشور‌های عربی، خصوصا عربستان و امارات، در سال جاری از کارزار فشار حداکثری اقتصادی آمریکا بر ایران حمایت می‌کنند. پیش‌بینی می‌شود که این کشور‌ها در حذف نفت ایران از بازار‌ها با آمریکا همکاری کنند.

به گزارش فرارو، روابط میان ایران و همسایگان عرب خود در سال ۱۳۹۷ شاهد فرازونشیب‌هایی بود. عراق، که یکی از نزدیک‌ترین کشور‌های عربی به ایران است، از سوی آمریکا برای پایبندی به تحریم‌های ایران تحت فشار است. کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس هم دیدگاه مشترکی درباره روابط با ایران ندارند. در حالی که عربستان، امارات و بحرین از کارزار فشار حداکثری آمریکا بر ایران حمایت می‌کنند، قطر، عمان و تا حدودی کویت در همراهی با فشار‌ها علیه ایران تردید دارند.

در پی اعدام شیخ نمر النمر، جمعی از ایرانیان در محکومیت این اقدام در دوم ژانویه ۲۰۱۶ به کنسولگری عربستان در مشهد و سفارت آن در تهران حمله کردند و آن را آتش زدند. یک روز بعد عربستان، ضمن محکوم کردن این اقدام، روابط دیپلمکاتیک خود را با ایران قطع کرد و برخی از کشور‌های عربی هم به تبعیت از عربستان، یا روابط شان با ایران را قطع کردند یا سطح این روابط را کاهش دادند. پس از واقعه سفارت، روابط ایران و عربستان هرگز خوب نشد.

به لحاظ گستره نفوذ، عربستان در حال حاضر مهمترین کشور عربی است. سایر کشور‌های عربی یا مانند مصر درگیر مشکلات داخلی هستند، یا اینکه تمایلی به رقابت‌های ژئوپولتیک منطقه‌ای ندارند. عربستان به دلیل درآمد‌های هنگفت نفتی و ثبات اقتصادی داخلی، همواره تلاش می‌کند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد، اما با افزاش نفوذ ایران در برخی کشور‌های عربی، نفوذ آن به چالش کشیده شده است.

در سال‌های اخیر، عربستان و ایران، به طور غیرمستقیم در کشور‌هایی مانند سوریه، یمن، لبنان و عراق روبروی یکدیگر قرار گرفته‌اند. مقامات ریاض همواره ادعا می‌کنند هدف اصلی حمله نظامی آن‌ها به یمن، جلوگیری از قدرت‌گیری متحدان ایران، یعنی انصارالله (حوثی‌ها)، است.

دولت دونالد ترامپ، مهمترین عامل در تاثیرگذاری بر روابط کشور‌های عربی با ایران در سال ۱۳۹۸ خواهد بود. استراتژی اعمال فشار حداکثری اقتصادی آمریکا بر ایران، تاثیر مهمی روی این روابط خواهد گذاشت. عراق، خصوصا در دوره نخست‌وزیری حیدر عبادی و عادل عبدالمهدی، تلاش کرده است که نوعی موازنه منفی در روابطش با ایران و متحدان عربی آمریکا در پیش گیرد. به این معنی که در رقابت میان ایران و عربستان بی‌طرف بماند. در سطح منطقه‌ای، عراق موفق شده است از نزاع‌های منطقه‌ای دور بماند. برهم صالح، رئیس‌جمهور عراق، و دیگر رهبران این کشور، در یک فاصله زمانی کوتاه، هم به ایران و هم به عربستان سفر کردند و از اهمیت روابط کشورشان با ایران و عربستان سخن گفتند. اما با تشدید فشار‌های آمریکا بر ایران، این موازنه دیگر کارآمدی چندانی نخواهد داشت. چرا که به گفته محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، آمریکایی‌ها عراق را مجبور کرده‌اند که گزینه خود را انتخاب کند. ظریف در سفر اخیرش به عراق طی گفتگویی با شبکه بی‌بی‌سی‌عربی در بغداد اعلام کرده ایران دشمنی‌اش با آمریکا را به عراق منتقل نکرده است بلکه این آمریکا بوده که عراقی‌ها را به انتخاب کردن مجبور کرده است.

عبدالمهدی تاکنون موضع واضحی در خصوص پایبندی یا عدم پایبندی کشورش به تحریم‌های آمریکا علیه ایران اتخاذ نکرده است. او تمایلی به تبعیت از این تحریم‌ها ندارد، اما در عین حال، مایل نیست به خاطر این تحریم‌ها در برابر آمریکا ایستادگی کند. مضاف بر این، او مدام تاکید می‌کند که عراق دوست همه است و در هیچ محوری وارد نمی‌شود. در سفر سه روزه اخیر حسن روحانی به عراق، توافق‌نامه‌ها و تفاهم‌نامه‌های اقتصادی و تجاری متعددی میان دو طرف امضا شد. هنوز معلوم نیست که عراق چگونه ممکن است این توافق‌نامه‌ها را بدون تخطی از تحریم‌های آمریکا اجرایی کند. احتمالا آمریکایی‌ها فشار‌ها بر عبدالمهدی را جهت کاهش یا قطع روابط اقتصادی با ایران افزایش دهند. به دلیل تحریم‌های آمریکا، روابط اقتصادی ایران و عراق در سال ۱۳۹۸ آزمون سختی خواهد داشت.

اما این سال، برای عربستان و متحدان آن، سال تحقق آرزوهاست. از زمانی که سلمان بن عبدالعزیز، و ولیعهدش محمد بن سلمان، زمام قدرت را در ریاض به دست گرفتند، روابط با ایران وارد مرحله جدیدی شد. تیم جدید، احتیاط قدیمی پادشاه سابق، ملک عبدالله بن عبدالعزیز، را کنار گذاشت و علیه ایران اقدامات تهاجمی انجام داد. آن‌ها، با ادعای مقابله با ایران، به یمن حمله کردند، به درخواست کاخ سفید، قیمت نفت را پایین آوردند، برای تاسیس ائتلافی نظامی علیه ایران - ناتوی عربی- آماده می‌شوند و حتی به منظور مقابله با ایران، روابط با اسرائیل را بهبود بخشیدند.

اما فراتر از همه اینها، منبع اصلی دلگرمی عربستان، دونالد ترامپ است. سعودی‌ها، به امید اینکه فشار حداکثری ترامپ بر ایران به نتیجه دلخواه برسد، تمایلی به بهتر کردن روابط با ایران نشان نمی‌دهند. در هفته‌های اخیر، چندبار مقامات دولت ایران اعلام کرده‌اند که تهران خواستار بهبودی روابط با ریاض است. اما عربستان پاسخی به سیگنال‌های ایران نمی‌دهد. ظریف، چند هفته پیش در گفتگو با خبرگزاری الفرات‌نیوز عراق، در خصوص امکان گفتگوی ایران و عربستان گفت: «من همیشه آمادگی‌ام برای انجام گفتگو با همسایگان را اعلام کرده‌ام. اما متاسفانه همسایه‌مان عربستان تمایلی به گفتگو ندارد. من آماده‌ام به منطقه و عربستان سفر کنم.»

به نظر می‌رسد که سعودی‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که امیدی به بهبودی روابط با ایران نیست. از مجموع اظهارات سیاستمداران سعودی می‌توان دو دلیل را برای عدم تمایل عربستان به اصلاح رابطه با ایران برشمرد: نخست آنکه ظاهرا سعودی‌ها دولت ایران را فاقد توان بهبودی روابط با کشورشان می‌دانند. به عنوان نمونه، شاهزاده بندر بن سلطان، اخیرا طی گفتگویی با بخش عربی روزنامه اندیپندنت گفته است: «درست است که در آنجا (ایران) انتخابات و (نهاد) ریاست‌جمهوری وجود دارد، اما ارزشی ندارد.» این شاهزاده یک بار به ملک عبدالله گفته است که در ایران، «آن‌هایی را که ملاقات می‌کنیم، مهربان و ملایم هستند، اما هیچ اختیاری ندارند و آن‌هایی که همه کاره هستند، تمایلی به دیدار با ما ندارند.» درست که شاهزاده بندر در حال حاضر سمت مهمی در دولت عربستان ندارد، اما او یکی از شخصیت‌های نزدیک به قدرت در ریاض است و دخترش، ریما، به تازگی به عنوان سفیر عربستان در آمریکا تعیین شده است.

دلیل دوم، دیدگاه محمد بن سلمان، درباره ماهیت ایدئولوژیکی نظام جمهوری اسلامی ایران است. ولیعهد سعودی در اوایل ماه می ۲۰۱۷، طی گفتگویی با تلویزیون دولتی عربستان، تفاهم با ایران را غیرممکن دانست. زیرا از دیدگاه او نمی‌توان با نظامی به تفاهم رسید که برای ظهور امام مهدی (ع) زمینه‌سازی می‌کند. بن سلمان در این گفتگو، در پاسخ به این پرسش که آیا در آینده گفتگوی مستقیمی با ایران انجام خواهد شد، مدعی شد: «چگونه با فرد یا نظامی به تفاهم برسم که اعتقاد راسخ دارد که نظامش بر اساس یک ایدئولوژی افراطی استوار است. این ایدئولوژی در قانون اساسی آن وجود دارد.» این مقام سعودی در ادامه مدعی شده که ایران طبق این ایدئولوژی معتقد است که باید بر جهان اسلام سیطره کند تا زمینه ظهور امام مهدی (عج) فراهم شود.»

در حال حاضر، بین ایران و عربستان روابط دیپلماتیک وجود ندارد. نکته قابل توجه در مورد این دو کشور این است که اصلاح روابط آن‌ها تابو نیست و اگر اراده‌ای در دو طرف ایجاد شود، می‌توان ظرف مدت نسبتا کوتاهی روابط را به طور کامل عادی کرد. اکنون، ظاهرا طرف سعودی تمایلی به احیای روابط با ایران ندارد و ترجیح می‌‎دهد که تا پایان دوره ترامپ صبر کند تا ببیند که کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران به کجا می‌رسد. بنابراین، در سال جاری احتمال بهبودی روابط ایران و عربستان، اندک است. چرا که نمی‌توان این روابط را موضوع جداگانه‌ای از تنش‌های کنونی بین ایران و آمریکا دانست.

این تنش‌ها بر روابط ایران با لبنان و سوریه هم سایه خواهد انداخت. یکی از انتقادات دولت ترامپ از توافق هسته‌ای ایران این بود که به نفوذ منطقه‌ای ایران نمی‌پردازد. نفوذی که آمریکا آن را بی‌ثبات‌کننده می‌داند. دولتمردان آمریکا، خصوصا مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، معتقدند که کشور‌های عربی باید نقش بیشتری در مقابله با فعالیت‌های ایران در منطقه بازی کنند. پومپئو، برای تاسیس اتحاد استراتژیک خاورمیانه - معروف به ناتوی عربی- به چندین کشور عربی سفر کرده و در اواخر ماه مارس به لبنان و کویت و نیز اسرائیل سفر می‌کند. بنا به گفته مقامات آمریکایی محور اصلی سفر‌های پومپئو به خاورمیانه، مقابله با ایران است.

وزیر خارجه آمریکا در لبنان به دولت این کشور فشار می‌آورد تا فشار‌ها بر حزب الله را بیشتر کند. اما بعید است که آمریکا بتواند حزب الله را به طور کامل از سپهر سیاسی لبنان حذف کند. چرا که این حزب چند وزیر در دولت لبنان دارد. با این حال، محدودیت‌های آمریکا بر ایران و لبنان مشکلات مالی حزب الله را افزایش داده است.

در ماه‌های اخیر، حزب الله نشان داده است که از آرامش در مرز لبنان و اسرائیل حمایت می‌کند. حتی زمانی که اسرائیل مدعی شد تونل‌های حزب الله را در مرز لبنان و اسرائیل منهدم کرده است، حزب الله خویشتنداری کرد و از تشدید تنش‌ها امتناع ورزید. چنین رویکردی احتمالا در سال ۱۳۹۸ ادامه پیدا خواهد کرد. خصوصا که ماموریت حزب الله در سوریه هنوز به پایان نرسیده است.

نتیجه نهایی جنگ هشت ساله داخلی سوریه کم و بیش مشخص شده است. مدت‌هاست که آمریکا و متحدانش در منطقه از ضرورت کناره‌گیری بشار اسد حرفی نمی‌زنند. آن‌ها تقریبا پذیرفته‌اند که اسد حداقل در کوتاه مدت، در قدرت باقی خواهد ماند. از لحاظ نظامی، نیرو‌های اپوزیسیون شکست خورده‌اند و گروه‌های تروریستی هم نفس‌های آخر خود را می‌‎کشند. در سال ۱۳۹۸، نبرد در سوریه بیش از آنکه نظامی باشد، اقتصادی است. نبرد برای گرفتن سهمی در پروژه‌های بازسازی ویرانی‌های گسترده جنگ داخلی.

آمریکا و اروپا، مشارکت در بازسازی سوریه را به راه حل سیاسی بحران سوریه مشروط می‌کنند. در حال حاضر، آن‌ها تقریبا بقای اسد را پذیرفته‌اند، اما اصرار می‌کنند که در پایان راه حل سیاسی، اسد باید به نحوی از قدرت کنار برود. این در حالی است که ایران، روسیه، چین و شاید برخی کشور‌های عربی محدودیتی برای ورود به پروژه‌های بازسازی ندارند. برخی ناظران حتی از رقابت میان این کشور‌ها در سوریه سخن می‌گویند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy