یورونیوز - جمشید مشایخی بازیگر برجسته سینمای ایران روز گذشته در ۸۵ سالگی در بیمارستان عرفان تهران درگذشت. فرزندانش روی اینستاگرام وی نوشتند که پدرشان روز ۱۳ فروردین در «نهایت آرامش» به سفر ابدی رفت. این یادداشت نگاهی گذرا به زندگی و فعالیت حرفهای وی دارد.
جمشید مشایخی در آذرماه ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد و وقتی ۲۳ سال داشت وارد بازیگری تئاتر شد. مسیر بازیگریاش را با ایفای نقش در چند تئاتر به کارگردانی حمید سمندریان استاد بازیگری ادامه داد. بازیاش در نمایش میراث به کارگردانی بهرام بیضایی یکی از نقشآفرینیهای مهم او بود.
پیش از آنکه وارد دانشکده هنرهای دراماتیک (که بعدها دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر نام گرفت) بشود مدتی کارمند اداره هنرهای دراماتیک وزارت فرهنگ بود.
تحصیل را به شوق هنرپیشگی ناتمام گذاشت و در ۱۳۴۲ با بازی در فیلم کوتاه «جلد مار» اثر هژیر در برابر دوربین حضور یافت و با «خشت و آینه» ابراهیم گلستان نخستین نقشآفرینی سینمایی جدیاش را تجربه کرد.
چهره متین، اندام کشیده و سبیل مردانهاش خیلی زود او را برازنده ایفای نقش مردان پخته کرد و بازیاش در «گاو» اثر داریوش مهرجویی و «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی وی را در این شمایل تثبیت کرد، چنانکه تنها سه سال با بهروز وثوقی اختلاف سن داشت اما در نقش دائی سالخورده او در فیلم قیصر بسیار پذیرفتنی بود.
باید افزود که صدای ایرج ناظریان (هنگام بازی در نقش مردان مقتدر) و منوچهر اسماعیلی (در نقشهای جاافتادهتر) به ساخته شدن کاراکتر سینمایی و تلویزیونی مشایخی کمک کرد.
با وجود توانایی ایفای نقشهای متفاوت، حضور او در سینمای پیش از انقلاب، که بر ستارگان متمرکز بود، به استثنای یکی دو فیلم، به ایفای درخشان «نقشهای مکمل» محدود ماند. گرچه همین امر نقطه قوت بازیگری شد که ذهنی باز داشت و مایل بود در آثاری متفاوت بازی کند.
داریوش مهرجویی (گاو)، بهمن فرمانآرا (شازده احتجاب)، علی حاتمی (سلطان صاحبقران) و ناصر تقوایی (نفرین) کارگردانان جوان و نوگرایی بودند که رویاهای تازهای در سر داشتند و جمشید مشایخی زود جذب همکاری با آنها شد.
انقلاب اسلامی در ایران گرچه برای بسیاری از اهالی هنر و سینما ناکامی و محرومیت به بار آورد اما برای شماری از هنرمندان توانا که در سایه بودند فرصتی شد برای دیده شدن.
نگاه تقی مختار به کارنامه هنری جمشید مشایخی:
در سالهای پس از انقلاب مشایخی و حلقه دوستانش از جمله علی نصیریان، داوود رشیدی، محمدعلی کشاورز، عزتالله انتظامی و شماری دیگر در سینما و تلویزیون خوش درخشیدند.
مشایخی خیلی زود با ایفای نقش رضا تفنگچی در سریال هزار دستان و استاد نقاش در فیلم کمالالملک، هر دو ساخته علی حاتمی در میان مردم محبوبیتی دو چندان یافت.
او که حضور در تلویزیون را با تلهتئاترهای دهه چهل (منطقه جنگی، اسب سفید، گاو، پردهبرداری و ...) آغاز کرده بود همکاری با تلویزیون را در سالهای بعد از انقلاب نیز بیوقفه پیگرفت و در ژانرهای مختلفی اعم از طنز، ملودرام و تاریخی، سیاسی و غیره ایفای نقش کرد.
بازی در فیلم گلهای داوودی و کمالالملک در سال ۱۳۶۳ برایش جایزه سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را به ارمغان آورد و در سال ۱۳۸۵ نیز طی مراسمی از وی به پاس ۵۰ سال فعالیت هنری تقدیر شد.
جمشید مشایخی در طول عمرش در حدود ۱۷۰ فیلم کوتاه و بلند و سریال ظاهر شد که آخرین آنها سریال «در جستجوی آرامش» به کارگردانی سعید سلطانی بود.
مشایخی که تا پایان عمر دست از فعالیت نکشید در سال ۱۳۹۴ از سوی وزارت بهداشت ایران به عنوان «سفیر سلامت» معرفی شد و تندیس سلامت را نیز دریافت کرد.
پرکاری وی سبب شده بود بر او ایراد بگیرند که در انتخاب نقشهایش دقت چندانی نمیکند. اما او که بارها در آثار فیلم اولیها ظاهر شد معتقد بود که شاید با حضورش بتواند به رشد هنرمندان جوان کمک کند.
شاید مشایخی که مسیر بازیگری برایش راه عشق بود نخواست هرگز نگران نام و شهرتش باشد چنانکه وقتی در یک گفتگوی تلویزیونی از وی خواستند در پایان جملهای بگوید این بیت حافظ را زمزمه کرد که:
«گر مُرید راه عشقی فکر بدنامی نکن/ شیخ صنعان خرقه رهن خانهٔ خمار داشت»