احسان مهرابی - ایران وایر
نامش «سبزوار» بود اما روحالله خمینی در حکم فرماندهی سپاه پاسداران، نامش را «محسن» نوشت و فرماندهان سپاه پاسداران او را «آقا محسن» میخوانند. از ۲۰ سال پیش تلاش دارد بگوید اقتصاددان است، نه فرمانده نظامی اما هیچگاه در داخل حکومت نظراتش جدی گرفته نشده است. همواره خود را یک چهره ملی و فراتر از جناحهای سیاسی خوانده است اما هیچ یک از دو جناح اصلی داخل حکومت این جایگاه را برای او به رسمیت نمیشناسد.
خانواده محسن رضایی از عشایر لر خوزستان بودند و پدرش تصمیم گرفت در مسجد سلیمان ساکن شود و کارگر شرکت نفت شد. محسن رضایی تعریف کرده که در دوره کودکی خود در کنار جاده در حال چوپانی بوده که یک نفر از اتوبوسی پیاده شده و به او گفته است تو باید با این سن در مدرسه باشی. این فرد محسن را به مدرسه شبانه برده و ثبت نام کرده و به این ترتیب زندگیش عوض شده است. رضایی گفته بعدها این فرد را جست و جو کرده اما نتوانسته است او را پیدا کند.
«امیدوار رضایی» گفته که برادرش سال اول در مدرسه شبانه درس میخوانده و سال دوم به دلیل این که نمراتش خوب بوده، به مدرسه روزانه منتقل شده است.
رضایی در دوره نوجوانی و جوانی جزو گروه «منصورون» بود؛ گروهی که علیه شاه مبارزه مسلحانه می کرد. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران شد. خودش گفته که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را تاسیس کرده است.
محسن رضایی در یک سخنرانی گفته بود که در این مقام از تسخیر سفارت امریکا حمایت کرده و به دانشجویان مشهور به «پیرو خط امام» اطمینان داده است که نیروهای سپاه در صورت حمله تفنگداران محافظ سفارت، از آنها حمایت می کنند.
او در حالی که ۲۷ سال سن داشت، ۲۰ شهریور ۱۳۶۰به عنوان چهارمین فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد و طولانیترین زمان فرماندهی را داشته است. درگیری با گروههای مخالف حکومت در استانهای مختلف، از جمله اقدامات سپاه در دوره فرماندهی او بوده است.
محسن رضایی پیش از انتصاب به سمت فرماندهی کل سپاه، در مقام فرمانده اطلاعات سپاه نیز نقش مهمی در سرکوب ناآرامیها در ترکمن صحرا داشت؛ از جمله اتفاقات آن دوره، مناظره او و «ابوالحسن بنیصدر»،رئیس جمهور ایران، با «فرخ نگهدار» و «علی کشتگر»، دو عضو «سازمان فداییان خلق» درباره ناآرامیهای ترکمن صحرا بود. از سال ۱۳۵۸ درگیریهایی در ترکمن صحرا بین نیروهای حکومت و گروههای مخالف رخ داد که سازمان فداییان خلق نیز در آن نقش داشت. در نهایت اما گروههای معترض توسط نیروهای حکومت، از جمله سپاه پاسداران سرکوب شدند.
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
محسن رضایی در مقام فرماندهی سپاه پاسداران، از همان ابتدا با ارتش اختلاف داشت و گفته میشد که برکناری «علی صیاد شیرازی» از فرماندهی نیروی زمینی ارتش در سالهای پایانی جنگ به دلیل این اختلافات بوده است.
رضایی روز ۹ اردیبهشت ۱۳۶۶ از فرماندهی سپاه پاسداران استعفا کرد. «اکبر هاشمی رفسنجانی» در خاطرات خود نوشته است که محسن رضایی با عدم هماهنگی با «علی خامنهای» رییسجمهوری وقت، «حسن روحانی» رییس ستاد قرارگاه مرکزی «خاتمالانبیا» سپاه و نیز ارتش، از سمت فرماندهی کل سپاه استعفا کرده است. این استعفا اما مورد پذیرش آیتالله خمینی قرار نگرفت.
حسن روحانی از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی بود که نشست «مجمع عقلا» در مجلس را برای بررسی پایان جنگ بررسی میکردند. این جلسات با اعتراض محسن رضایی و دستور آیتالله خمینی تعطیل شد.
رضایی و دیگر فرماندهان سپاه پیش از آن نیز خواسته بودند که ارتش زیر نظر سپاه فعالیت کند. براساس برخی روایتها، زمانی هم درخواست کرده بود که به او درجه ارتشی داده شود تا بتواند از موضع بالا امکانات ارتش را وارد جنگ کند.
رضایی همچنین دولت «میرحسین موسوی»، نخست وزیر وقت را متهم میکرد که همه امکانات کشور را برای جنگ اختصاص نداده است. در مقابل، مقامات دولت میگویند که نصف بودجه کشور صرف جنگ میشد.
روز ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، عراق توانست شبهجزیره فاو را که در تصرف ایران بود، پس بگیرد. حسن روحانی گفته بود که خبر وضعیت نامناسب نیروهای ایرانی را به هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ داده است. هاشمی رفسنجانی نیز گفته بود محسن رضایی در تماس با بیسیم، این موضوع را تکذیب کرده و گفته است: «فاو فقط با بمب اتم ممکن است سقوط کند.»
محسن رضایی اما مدعی شده بود که این سخنان را برای تضعیف روحیه عراقیها که احتمالا بیسیمهای ایرانی را شنود میکردند، بیان کرده است.
پس از این شکستهای ایران، شایعه گستردهای درباره فرار محسن رضایی از کشور و بازداشت او منتشر شد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته که محسن رضایی نزد او رفته و به دلیل این شایعهها گریه کرده است: «محسن رضایی ... کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آماده استعفا است. گفتم در سمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبه تلویزیونی داشته باشد که شایعه بازداشت رد شود و برای بچههای سپاه هم روحیه بیشتر بشود.»
نامه مشهور او و درخواست امکانات گسترده برای پایان جنگ که توسط هاشمی رفسنجانی منتشر شد، یکی از دلایل پذیرش «قطعنامه ۵۹۸» از سوی آیتالله خمینی اعلام شده است. روز هفتم مهر سال ۱۳۸۵ و در پی سخنان محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران جنگ، هاشمی رفسنجانی متن کامل نامه آیتالله خمینی درباره پایان جنگ را منتشر کرد.
بر اساس نامه رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، محسن رضایی در نامهای که به وی نوشته، پیروزی در جنگ به مدت پنج سال را غیرممکن دانسته بود. او همچنین خواستار دسترسی به سلاحهای پیشرفته، از جمله تسلیحات اتمی برای مقابله با عراق شده بود.
رضایی در این نامه برای ادامه جنگ تقاضای ۳۵۰ تيپ نيرو ، سه هزار و۵۰۰ تانک ، سه هزار توپ، ۳۰۰ هواپيما و ۳۰۰ هلیکوپتر کرده بود.
پس از جنگ، ساختار «درجه» در سپاه پاسداران شکل گرفت. مخالفان معتقد بودند که اعطای درجه و این گونه تقسیمبندیها ماهیت سپاه پاسداران که بنا بوده است نیرویی متفاوت با ارتشهای کلاسیک باشد را تغییر میدهد. با این حال، این ایده در دوره فرماندهی محسن رضایی اجرا شد.
پس از جنگ و در دوره فرماندهی محسن رضایی، سپاه پاسداران به فعالیتهای اقتصادی ورود کرد. این دوره همزمان با ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی بود که دوره «سازندگی» نام گرفت.
محسن رضایی پس از پایان جنگ، اقتصاد خواند و مدرک دکترای اقتصاد گرفت. در سال ۱۳۷۶، آیتالله خامنهای با استعفای او از فرماندهی سپاه پاسداران موافقت کرد. رضایی گفته بود که سه سال پیش از آن استعفا داده است. او درباره دلایل استعفای خود گفته بود که اقتصاد را مشکل اصلی کشور میدانسته و به همین دلیل از سپاه پاسداران خارج شده است.
رضایی پیش از استعفا، از اقدامات گروه مشهور به «انصار حزبالله» انتقاد کرده و گفته بود که «حسین اللهکرم» از سپاه نیست. یک هفته بعد اللهکرم، عضو شاخص این گروه با لباس سپاهی و درجه سرتیپ دومی درتجمع این گروه حاضر شد.
«محمد پروازی»، از اعضای جدا شده گروه «انصار حزبالله» گفته بود آیتالله خامنهای به این سخنان محسن رضایی اعتراض کرده و گفته است:] گروههای حزبالله[ شمشیر من هستند، آنها را کند نکن.»
پروازی روایت کرده که رضایی پیش از استعفا گفته بود مدیریت سپاه از دست او خارج شده است و عملا «محمدباقر ذوالقدر» و نیز «محمدعلی موحدی کرمانی»، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در این نهاد آن را اداره می کنند. در آن زمان از محمدباقر ذوالقدر به عنوان حامی گروه انصار حزب الله نام برده می شد. دراین دوره، سپاه پاسداران عملا علیه دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و گروههای نزدیک به دولت فعالیت میکرد.
با وجود این روایتها درباره مخالفت محسن رضایی با این اقدامات سپاه پاسداران، او در انتخابات مجلس پنجم علیه نامزدهای حزب «کارگزاران سازندگی» که در آن زمان «لیبرال» خوانده میشدند، موضع گرفت. سپاه پاسداران نیز در آن انتخابات علیه حزب کارگزاران فعالیت میکرد.
رضایی پس از استعفا از سپاه پاسداران، تشکیلاتی به نام «خانه دانشجو» ایجاد کرد و گفت که هدف او، تاسیس یک «جبهه فرهنگی» از جریانهای سیاسی داخل نظام است. با این حال، این تشکیلات از سوی گروههای سیاسی و دانشجویی موثر آن زمان جدی گرفته نشد.
در آن سالها، خروج «احمد رضایی»، پسر بزرگ محسن رضایی از کشور و سخنانش علیه حکومت بازتاب گستردهای داشت و این موضوع در مصاحبهها و سخنرانیهای مختلف از او سوال میشد.
احمدرضایی سال ۱۳۷۷ از ایران خارج شد و سخنانی را علیه مقامات جمهوری اسلامی بیان کرد. او در سال ۱۳۹۱ در هتل «گلوریا» در دوبی فوت شد.
پلیس دوبی دلیل فوت او را مصرف بیش از اندازه داروی ضد افسردگی اعلام کرد. براساس این گزارش، احمد رضایی با استفاده از یک گذرنامه امریکایی، به نام مستعار «تام جی اندرسون» وارد این کشور شده بود.
محسن رضایی اما گفته که پسرش یک هفته قبل از مرگ، با نیروهای وزارت اطلاعات ایران در مالزی دیدار کرده و به آنها گفته بود اسراییل به دنبال پیدا کردن تاسیاست موشکی ایران است. رضایی مدعی شده که پسرش توسط «موساد» به قتل رسیده است.
«مهدی احمدی»، داماد محسن رضایی نیز برادر عروس «محمدباقر قالیباف»، شهردار سابق تهران است. داماد رضایی سال ۱۳۹۳ و در دوره شهرداری قالیباف به عنوان عضو هیات مدیره معاون ارزی و بینالملل «بانک شهر»، وابسته به شهرداری منصوب شد.
محسن رضایی در انتخابات مجلس ششم نیز نامزد شد و رایزنیهایی هم برای حضورش در فهرست حزب «جبهه مشارکت» انجام شده بود اما در نهایت در فهرست این گروه قرار نگرفت و از راهیابی به مجلس باز ماند.
محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ نامزد شد. او در دوره انتخابات، تدوین «سند چشمانداز ۲۰ ساله ایران» و «سیاستهای کلی نظام» و دستورات رهبر جمهوری اسلامی درباره اصل ۴۴ «قانون اساسی» برای خصوصی سازی را از جمله اقدامات خود در مقام دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان میکرد؛ اقداماتی که اکبر هاشمی رفسنجانی نیز درباره اجرای آنها مدعی بود. رضایی در آخرین ساعات قانونی از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری استعفا داد. اما در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ دوباره نامزد شد و در مناظرهاش با «محمود احمدینژاد»، مانند میرحسین موسوی و «مهدی کروبی» و البته با ادبیاتی ملایمتر، آمار او را دروغ خواند.
یکی از استدلالهای معترضان به نتیجه انتخابات برای تقلب، کاهش آرای محسن رضایی در مراحل بعدی اعلام آرا توسط وزارت کشور بود اما رضایی تنها اعتراض خود را از طریق شورای نگهبان پی گرفت.
او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ نیز نامزد شد. نامزد شدن وی در انتخابات متعدد، تمسخر کاربران فضای مجازی را به دنبال داشت.
محسن رضایی اما دو سال بعد و پس از ۱۸ سال، بار دیگر لباس رسمی سپاه را برتن کرد. او گفته که برای اصلاح وضعیت اقتصادی از سپاه خارج شده بود اما پس از سالها، از آن جا که وضعیت اقتصادی کشور درست نشده و از سوی دیگر، به دلیل جدی شدن تهدید «داعش»، لباس نظامی پوشیده است.
فرمانده سپاه پاسداران در دوره جنگ پس از فوت اکبر هاشمی رفسنجانی و در دوره بیماری «محمود هاشمی شاهرودی»، به قدرت اصلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام بدل شد. اینک اما انتصاب «صادق آملی لاریجانی» به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند نقش او را به حاشیه ببرد.
محسن رضایی درجنگ، سیاست و اقتصاد همواره شکست خورده است اما نزدیکانش با وجود همه شکستهای او در سیاست، امیدوارند که درآینده بار دیگر نقش ویژهای در سیاست ایران داشته باشد.
سرقت در مراسم تشییع جمشید مشایخی!