ایران وایر - علی رنجیپور - این سومین بار در شش ماه اخیر است که آیتالله «علی خامنهای»، رهبر ایران ظاهرا در مقام دفاع از «صندوق توسعه ملی» برمیآید. او آذر ماه سال گذشته در اقدامی بیسابقه، کار لایحه بودجه را متوقف کرد و اجازه نداد بودجه پیشنهادی دولت به مجلس شورای اسلامی برود؛ مگر آن که بند الف تبصره یک ماده واحده لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ را مطابق خواسته او اصلاح کنند.
او بار دیگر هم در بهمن سال قبل برای «اصلاحات ساختاری» بودجه مهلت چهارماهه تعیین کرد اما بعد از چند روز کاشف به عمل آمد که منظور او اصلاح ساختاری بودجه با محوریت صندوق توسعه ملی است. حالا هم که در اقدامی کمسابقه، نامه «حسن روحانی» را با این لحن نسبتا تند برگردانده است: «مطلعید که استفاده از صندوق توسعه ملی صرفاً در صورت مسدود بودن راههای دیگر ممکن است...»
اگر تخته اقتصاد و سیاست را لوح پاک فرض کنیم، رهبر ایران به اعتبار این سه اقدام، یک اصلاحطلب تمام عیار به نظر میرسد که کمربند خود را برای مقابله با بیانضباطیهای مالی دولت سفت کرده است. اما اگر عینک سادهانگاری را از چشم برداریم و به زمینه در هم ریخته اقتصاد و جامعه ایران نگاه کنیم، «تردید» خوشبینانهترین و «نگرانی» واقعگرایانهترین واکنش به موضعگیریهای اخیر او است.
انگیزه آیتالله خامنهای با سابقه همدستی در تاراج حساب ذخیره ارزی و نیت او برای دفاع از صندوق توسعه ملی چیست؟ آیا یک حرفی از مشاوران جوان خود شنیده است و قصد اظهار فضل اقتصادی دارد یا قصد او عوامفریبی است و سعی میکند دل آزرده هوادارن اقتصاد آزاد را به دست آورد؟ چهبسا کاسهای زیر نیمکاسه باشد! آیا هدف او زیاد کردن عمق سقوط دولت روحانی است یا فکر روز مبادا و تامین منابع مالی برای جنگهای غیر منظم است؟
هرچه هست، هم سوابق و هم شواهد و قرائن جایی برای خوشبینی باقی نمیگذارند چنانکه بازخوانی آنها سایه سنگین تردید و نگرانی را بیش از پیش گسترده میکند.
چرا دفاع رهبر ایران از صندوق توسعه ملی عجیب است؟
۱- همدستی با احمدینژاد
دفاع رهبر ایران از صندوق توسعه ملی به این دلیل ساده که سابقه حمایت او از بزرگترین تاراج صندوق ذخیره ارزی از یاد نرفته است، عجیب به نظر میرسد. اصلا فلسفه وجودی صندوق توسعه ملی و تغییر ساختار صندوق ذخیره ارزی، جلوگیری از تکرار دستدرازیهای «محمود احمدینژاد» تحت حمایت مطلق رهبر ایران به منابع ارزی بود. در یک قلم، رییسجمهوری وقتِ محبوب رهبری در اوج درآمدهای ارزی ایران،۳۰درصد حساب ذخیره ارزی را برای راهاندازی «صندوق مهر رضا» برداشت کرد.
در آن هنگام، نهتنها آیتالله خامنهای نسبت به این مساله واکنش نشان نداد بلکه در سخنرانیهای متعدد خود تمامقد از آن دفاع میکرد. او آن را جزو نقاط قوت دولت نهم میدانست و از احمدینژاد میخواست صندوق مهر رضا را به مثابه یک دستآورد بزرگ به شکل «هنرمندانه» برای مردم تبلیغ کند: «یک نکته دیگر هم کارهای خوبی است که در زمینه اقتصاد انجام گرفته؛ مثل این "سهام عدالت"، ادامه طرحهای نیمه تمام، نوع عدالت در ارایه تسهیلات بانکی، صندوق مهر رضا و امثال اینها. محتوا و فواید این کارها را با شکل صحیح برای مردم بیان کنید تا معلوم شود این کارها انجام گرفته است. البته ما بارها گفتهایم آمدن و نشستن و پشت میکروفون یا جلوی دوربین حرف زدن، این کافی نیست، یک مقداری برنامهسازی و ارایه مطلب به شکل هنرمندانه لازم است.»
پس از بریز و بپاشهای دولت وقت بود که مجمع تشخیص مصلحت نظام پا به میان گذاشت و بحث تشکیل «صندوق مستقل توسعه ملی» را پیش انداخت. کار تشکیل صندوق تا سال ۱۳۸۹ طول کشید. برای اولین بار در لایحه بودجه این سال صحبت از تشکیل آن به میان آمد و صندوق تشکیل شد.
کار صندوق مهر رضا، پرداخت وام ازدواج و وام به طرحهای زودبازده تعریف شد؛ طرحهایی مطلقا شکستخورده که میزان انحراف از اهداف آن حدود ۸۰ درصد بود. این طرحها زمینهساز آشفتگیهای بزرگ مالی در سالهای آینده شدند؛ هرج و مرجی بزرگ که بخشی از اقتصاد فروپاشیده امروز ایران میراثدار آن است.
فراموش نکنیم که هدف از صندوق مهر رضا، اصلاح نظام وامدهی و تغییر اولویت در پرداخت تسهیلات نبود بلکه دستدرازی به ۳۰ درصد منابع ذخیره شده ارزی بود؛ منابعی که امروز در شرایط ورشکستگی دولت، علی خامنهای اجازه استفاده از آن را نمیدهد و از حسن روحانی میخواهد که کسری درآمد خود را از منابع عمومی بودجه تامین کند.
این البته فقط نقل زمان احمدینژاد نیست، تجربه سالهای اخیر هم نشان داده است که رهبر ایران اصولا مشکلی با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی ندارد.
۲- نهادهای نظامی؛ شکمهای بزرگ، دهانهای باز
علی خامنهای پارسال بر اساس «قانون بودجه» مصوب سال ۱۳۹۷، هنگام بررسی لایحه بودجه این سال، مجلس را وادار به تصویب برداشت ۲.۵ میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی برای تقویت بنیه دفاعی کرد. این در حالی است که نهادهای نظامی در ایران به واسطه سیطره بر اقتصاد کشور، خود صاحب منابع درآمدی مستقل و قدرتمندی هستند که آنها را حداقل از دستدرازی به صندوق توسعه ملی بینیاز میکند. اما طمع مالی و سیاسی رهبر ایران و نهادهای نظامی زیر نظر او حد ندارد چنانکه هر جا فرصت تقسیم غنائم است، نهادهای نظامی جلوی صف قرار دارند؛ از بلعیدن اقتصاد رسمی و غیررسمی تا بودجه عمومی، بودجه متفرقه و منابع صندوق توسعه ملی.
حتی برای بودجه امسال هم در حالی که به دلیل شرایط خاص کشور، دولت پیشنهاد کرده بود قید واریز سهم صندوق توسعه ملی را بزند، آیتالله خامنهای تمام قد ایستاد و به قیمت توقف بودجه، دولت را مجبور کرد لایحه بودجه را آن طور که او میگوید، اصلاح کند.
ظاهرا این کار رهبر ایران، دفاع از صندوق بود اما در باطن و دقت در جزییات نشان میدهد که آیتالله خامنهای عملا با این کار، منابع آزاد شده صندوق در سال جاری را به سمت و سویی که میخواهد، هدایت میکند؛ یعنی از ۴۰ هزار میلیارد تومان آزاد شده با عنوان سقف دوم بودجه، ۲۰ هزار میلیارد تومان (حدود چهاردرصد کل منابع بودجه) مستقیم به حساب ستاد کل نیروهای مسلح برود تا بدون نظارت و بیآن که به کسی جواب بدهد، در هر کجا که خواست هزینه کند.
جالب این که تحقیقات «ایرانوایر» پس از رونمایی بودجه سال ۱۳۹۸ نشان میدهد از ۲۰ هزار میلیارد تومان باقیمانده هم باز چهار هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان دیگر سهم نهادهای نظامی و امنیتی است و چیزی حدود ۳۰۰ میلیارد تومان به نهادهای مذهبی و تبلیغاتی میرسد.