مسعود نقرهکار:
۱
خبر این است: " رضا خندان (مهابادی) و بکتاش آبتین از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، و کیوان باژن که در دورهی قبل عضو هیئت دبیران بود، به اتهام "تبلیغ علیه نظام" و "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" روز هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸ محاکمه میشوند. مصداق این اتهامها بنا برکیفرخواست، کتاب "پنجاه سال کانون نویسندگان ایران" است که در چهار جلد تدوین شده و مربوط به فعالیتهای کانون طی پنجاه سال تاسیس آن است. این کتاب انتشارعام نداشت و سی دوره برای اعضا چاپ شده بود. در خرداد ماه سال جاری ماموران وزارت اطلاعات همهی نسخهها را زمانی که قرار بود به یکی از اعضای کانون تحویل شود، توقیف کردند و با خود بردند. شاکی پرونده وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ست. این سه نویسنده بارها در ساختمان مرکزی وزارت اطلاعات پیرامون فعالیتشان در کانون بازجویی شدند و سرانجام در مرداد سال جاری بازپرس شعبهی هفت دادسرای اوین ایشان را احضار و اتهام "تبلیغ علیه نظام" را به آنها تفهیم کرد. با تامین قرارصادرشده که کفالت پنجاه میلیون تومانی بود هر سه آزاد شدند؛ ولی دو ماه بعد مجددا بازپرس پرونده آنها را احضار کرد. این بار سه اتهام به آنها منتسب شد: "تبلیغ علیه نظام"، "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" و "تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا". میزان قرار کفالت نیز به یکصد میلیون تومان برای هر یک افزایش یافت که با تامین آن تا برگزاری دادگاه آزاد شدند؛ اما در کیفرخواستی که در دادگاه روز دوم بهمن قرائت شد اتهام سوم برداشته شده بود. " (۱)
۲
آقایان! خبربرای ما اهل قلم نه تازگی دارد و نه تعجب برانگیزاست.
چهل سال است قلم نویسنده را شکستهاید، او را ترور شخصیت کردهاید، مورد ضرب و شتم و توهین و تحقیر قراردادهاید، آثارش را سانسورکردهاید یا اجازه انتشارندادهاید. چهل سال رذیلانه ترین اتهامها را به نویسندگان زدهاید، تبعیدشان کردهاید، زندانی و شکنجهشان کردهاید، اعدامشان کردهاید، به شکلهای گوناگون آنها را به قتل رساندهاید، خفهشان کردهاید و...و شما در این چهل سال قاتل بیش از ۳۰ نویسنده، شاعر و پژوهشگر بودهاید. (۲)
تشکل آنها، تشکل نویسندگان روشنفکررا ممنوعه اعلام کردهاید و در راه فعالیتاش زبان چرک و دشنه خونین نشاندهاید، واعضای فعال کانون را هنوز تهدید و زندانی و شکنجه میکنید.
براستی کی میخواهید بفهمید آقایان! که آنها نویسندهاند و دست از سرشان بردارید؟ اینان رهروان راهِ نویسندگانی هستند که آنان را با اعدام و خفه کردنشان منتشرکردهاید.
آقایان! سخن از نویسنده است و کانون نویسندگان ایران، یعنی یکی از پابرجا ترین، فعال ترین و تاثیر گذارترین تشکلهای روشنفکری ِ تاریخ جنبش روشنفکری ایران.
بگذارید این چند واژه را برای چندمین بار، و بسیارخلاصه تعریف کنیم، شاید شیرفهم شوید.
۳
کانون نویسندگان یک تشکل صنفی و دموکراتیک است، تشکلی مستقل، فرهنگی و غیر انتفاعی که اهداف آن تلاش در راستای تحقق آزادی اندیشه، بیان و قلم، اعتلای فرهنگی جامعه، حمایت از حقوق صنفی اعضاء و همه نویسندگان است.
" ...کار نویسنده " بیان" است. او اندیشه و تخیلاش را بیان میکند. پس واحد صنفی مربوط به او در عین اینکه خواستار رفع موانع از سر راه کار خود است، خواستار آزادی بیان است، یعنی اگر کار نویسنده خلاقیت و نوشتن و تحقیق و ترجمه و...است، پس هر گونه مانعی که بر سرراه انجام کار او به وجود آید، و مانع تبادل دستاورد کاراو شود، امنیت شغلی و معیشتی او را از بین میبرد.... " (۳)
" ...خواست صنفی اولیۀ کانون نویسندگان ایران تحکیم آزادی بیان و رفع هرگونه سانسور است.... کانون همه وظیفهاش محدود و منحصربه دفاع از آزادی بیان یا مخالفت و مبارزه با سانسور نمیشود، پرداختن به مسائل صنفی و مادی اهل قلم و رابطهشان با ناشرو یا پخشیها، با خودشان، با دولت، با رسانههای گروهی و با وزارت آموزش وپرورش، با وزارت علوم و با تمام نهادهایی که به هرحال به نحوی با اهل قلم و با نویسندگی ارتباط دارند نیز جزء وظایف کانون است..." (۴)
۴
نویسندگان نیزخود را تعریف کردهاند، آقایان!:
ما نویسندایم: "
اما مسائلی که در تاریخ معاصر در جامعهٔ ما و جوامع دیگر پدید آمده، تصویری را که دولت و بخشی از جامعه و حتی برخی از نویسندگان از نویسنده دارد، مخدوش کرده است؛ و در نتیجه هویت نویسنده و ماهیت اثرش، و همچنین حضور جمعی نویسندگان دستخوش برخوردهای نامناسب شدهاست. از اینرو ما نویسندگان ایران وظیفهٔ خود میدانیم برای رفع هر گونه شبهه و توهم، ماهیت کار فرهنگی و علت حضور جمعی خود را تبیین کنیم.
ما نویسندهایم، یعنی احساس، تخیل، اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان - اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیز ترجمهٔ آثار دیگر نویسندگان جهان - آزادانه و بی هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهای، در صلاحیت هیچکس یا نهادی نیست. اگرچه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه دربارهٔ آنها بر همگان گشودهاست.
هنگامی که مقابله با موانع نوشتن و اندیشیدن از توان و امکان فردی ما فراتر میرود، ناچاریم بهصورت جمعی-صنفی با آن روبرو شویم، یعنی برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و نشر و مبارزه با سانسور، به شکل دستهجمعی بکوشیم. به همین دلیل معتقدیم: حضور جمعی ما، با هدف تشکل صنفی نویسندگان ایران متضمن استقلال فردی ماست. زیرا نویسنده در چگونگی خلق اثر، نقد و تحلیل آثار دیگران، و بیان معتقدات خویش باید آزاد باشد. هماهنگی و همراهی او در مسائل مشترک اهل قلم به معنای مسئولیت او در برابر مسائل فردی ایشان نیست. همچنان که مسئولیت اعمال و افکار شخصی یا سیاسی یا اجتماعی هر فرد بر عهدهٔ خود اوست.
با این همه، غالباً نویسنده را، نه به عنوان نویسنده، بلکه به ازای نسبتهای فرضی یا وابستگیهای محتمل به احزاب یا گروهها یا جناحها میشناسند و بر این اساس دربارهٔ او داروی میکنند. در نتیجه حضور جمعی نویسندگان در یک تشکل صنفی-فرهنگی نیز در عداد احزاب یا گرایشهای سیاسی قلمداد میشود. دولتها و نهادها و گروههای وابسته به آنها نیز بنا به عادت، اثر نویسنده را به اقتضای سیاست و مصلحت روز میسنجند و با تفسیرهای دلبخواه حضور جمعی نویسندگان را به گرایشهای ویژهٔ سیاسی یا توطئههای داخل و خارج نسبت میدهند. حتی بعضی افراد، نهادها و گروههای وابسته، همان تفسیرها و تعبیرهای خودساخته را مبنای اهانت و تحقیر و تهدید میکنند. از اینرو تأکید میکنیم که هدف اصلی ما از میان برداشتن موانع راه آزادی اندیشه و بیان و نشر است و هرگونه تعبیر دیگری از این هدف، نادرست است و مسئول آن صاحب همان تعبیر است.
مسئولیت هر نوشتهای با همان کسی است که آن را آزادانه مینویسد و امضا میکند. پس مسئولیت آنچه در داخل یا خارج کشور به امضای دیگران، در موافقت یا مخالفت با ما نویسندگان ایران منتشر میشود، فقط بر عهدهٔ همان امضاکنندگان است.
بدیهی است که حق تحلیل و بررسی هر نوشته برای همگان محفوظ است، و نقد آثار نویسندگان لازمهٔ اعتلای فرهنگ ملی ماست، اما تجسس در زندگی خصوصی نویسنده به بهانهٔ نقد آثارش، تجاوز به حریم اوست و محکوم شناختن او به دستاویزهای اخلاقی و عقیدتی خلاف دموکراسی و شئون نویسندگی است. همچنان که دفاع از حقوق انسانی و مدنی هر نویسنده نیز در هر شرایطی وظیفهٔ صنفی نویسندگان است.
حاصل آنکه
حضور جمعی ما ضامن استقلال فردی ماست، و اندیشه و عمل خصوصی هر فرد ربطی به جمع نویسندگان ندارد. این یعنی نگرش دموکراتیک به یک تشکل صنفی مستقل. پس اگرچه توضیح واضحات است، باز میگوییم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناس. " (۵)
۵
این نویسندگان بخشی از روشنفکران سرزمین مان هستند.
یعنی: انسان هائی پرسشگروپرسنده، نقاد، آینده نگر، تولید کننده ایده و گفتمان هستند، یعنی آزاد اندیش و آزادی خواه هستند.
کانونشان، یعنی کانون نویسندگان ایران نیز ویژگیهای یک تشکل روشنفکری اهل قلم را داراست:
۱- بیش از ۲۵۰ روشنفکرو روشنگراهل قلم، یعنی دو نسل از روشنفکران میهنمان از هنگام تولد این کانون تا به امروز، شکل دهنده و از فعالین این کانون بوده و هستند.
۲- اساسنامه کانون، اساسنامهای دموکراتیک است. این اساسنامه با اتکا به خرد جمعی اعضا در دهها " ماده و تبصره"، مسایلی همچون عضو گیری، حقوق و تکالیف اعضا، ارکان کانون و چگونگی امر انتخابات، منابع مالی و.... نحوهی حیات درونی کانون را روشن کرده است. این اساسنامه امکان پرسش اعضا در باره فعالیت کانون و نیز پاسخ مسئولان، و همچنین نقد و بررسی عملکرد کانون را مهیا ساخته است. کانونیان تلاش کردهاند چه در درون کانون و چه در سطح جامعه، دید انتقادی و پرسشگرانه در باره مسایل فرهنگی وهنری، اجتماعی و سیاسی را گسترش دهند.
۳- حضور پلورالیسم فکری- فرهنگی و هنری موجود در این تشکل و تنوع چشمگیر اعضای کانون از ویژگیهای دموکراتیسم این تشکل است.
۴- برنامه وهدفهای کانون که در بیان نامهها و سایراسناد کانون انعکاس یافته، اینها بودهاند:
" منشور" کانون نویسندکان ایران، که تبلور بیان نامهها و اسناد برنامهای کانون است در ۱۰ بند با توجه به روحِ عمومیِ بیانیهیِ اولِ کانون (اردیبهشتِ ۴۷) و «موضعِ کانونِ نویسندگانِ ایران» (مصوبِ فروردینِ ۵۸) و با استناد به " متن ۱۳۴ نویسنده " (مهر ماهِ ۱۳۷۳)، به تاریخِ هیجدهمِ شهریورماهِ ۱۳۷۵ منتشر شد، این ویژگیها را نشان میدهند:
- آزادیِ اندیشه و بیان و نشر در همهیِ عرصههایِ حیاتِ فردی و اجتماعی بی هیچ حصر و استثنا حقِ همگان است. این حق در انحصارِ هیچ فرد، گروه یا نهادی نیست و هیچکس را نمیتوان از آن محروم کرد.
- کانونِ نویسندگانِ ایران با هر گونه سانسورِ اندیشه و بیان مخالف است و خواستارِ امحایِ همهیِ شیوههایی است که، به صورتِ رسمی یا غیررسمی، مانعِ نشر و چاپ و پخشِ آرا و آثار میشوند.
- کانون رشد و شکوفاییِ زبانهایِ متنوعِ کشور را از ارکانِ اعتلایِ فرهنگی و پیوند و تفاهمِ مردمِ ایران میداند و با هر گونه تبعیض و حذف در عرصهیِ چاپ و نشر و پخشِ آثار به همهیِ زبانهایِ موجود مخالف است.
- کانون با تک صدایی بودنِ رسانههایِ دیداری، شنیداری و رایانهیی مخالف است و خواهانِ چندصدایی شدنِ رسانهها در عرصههایِ فرهنگی است.
- حقِ طبیعی و انسانی و مدنیِ نویسنده است که آثارش بی هیچ مانعی به دستِ مخاطبان برسد. بدیهی است نقدِ آزادنه حقِ همگان است.
- پاسخ کلام با کلام است، اما در صورتِ طرحِ هر گونه دعوایی در موردِ آثار، ارایهیِ نظرِ کارشناسی در صحتِ ادعا از وظایفِ کانونِ نویسندگان ایران است.
- کانون از حقوقِ مادی و معنوی، حیثیتِ اجتماعی و امنیتِ جانی، حرفهیی، شغلیِ نویسندگانِ ایران دفاع میکند.
- کانونِ نویسندگانِ ایران مستقل است و به هیچ نهادی (جمعیت، انجمن، حزب، سازمان و...)، دولتی یا غیرِ دولتی، وابسته نیست.
- همکاریِ نویسندگان در کانون با حفظِ استقلالِ فردیِ آنان بر اساسِ اهدافِ این منشور است.
- کانونِ نویسندگانِ ایران با اشخاص و نهادهایی که همکاری با آنها با اصول و مواضعِ کانون مغایر نباشد در
زمینهیِ حقوق، اهداف و آرمانهایِ مندرج در این منشور همکاری میکند. "
۵- تلاش این تشکل و تک تک اعضایش، کار فکری و قلمی برای درک و شناخت مقولهی آزادی، و برداشتن گامهای عملی در راه تحقق و نهادی کردن خواستهای بر شمرده است.
۶- در متن " ما نویسنده ایم" برای نخستین بار بخشی از روشنفکران میهنمان همراه با ارایه تعریف دقیق از خود و مشخص کردن حوزه فعالیتهایشان خواستهایشان را طلب کردند و اعلام داشتند: "..... هدف اصلی ما از میان برداشتن موانع را ه آزادی اندیشه و بیان و نشر است و هر گونه تعبیر دیگری از این هدف، نادرست است و مسئول آن صاحب همان تعبیر است.... "
۷- کانون مستقل از دو حکومت پهلوی و اسلامی عمل کرده است و در تمامی دوران فعالیتاش وابستگی سیاسی، فرهنگی و هنری و مالی به این دو حاکمیت نداشته است. کانون شجاعانه و به قیمت جان عزیزانش در برابر آزادی ستیزی این حکومتها ایستاده است، و به همین دلیل نیزحکومتها و دولتها تلاش کردهاند به اشکال مختلف مانع فعالیتهای این تشکل شوند.
۶
آری آقایان! نویسندگان آزاد اندیش و آزادیخواه از تکرار آنچه که هستند و آنچه که میخواهند وجان و جهانشان را درراه تحقق آن گذاشتهاند، خسته نخواهند شد.
"ما نویسندهایم، یعنی احساس، تخیل، اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان - اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیز ترجمهٔ آثار دیگر نویسندگان جهان - آزادانه و بی هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهای، در صلاحیت هیچکس یا نهادی نیست. اگرچه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه دربارهٔ آنها بر همگان گشودهاست".
آقایان! دست ازاتهام زنیهای رذیلانه، توهین و تحقیرو تهدید و تحدید نویسندگان بردارید. اینان نویسندهاند و مینویسند درباره انسان، عشق، آزادی، عدالت و... شکنجه گاهی که برای این عاشقان انسان و آزادی و عدالت برپا کردهاید:
" .......
دستی به نیمه تن خود میکشم
چشمهایم را میمالم
اندامم را به دشواری به یاد میآورم
خنجی درون حنجرهام لرزشی خفیف به لبهایم میدهد
نامم چه بود؟
این جا کجاست؟
دستی به دور گردن خود میلغزانم
سیب گلویم را چیزی انگار میخواسته است له کند
له کرده است؟
در کپه ذغاله به دنبال تکهای آینه میگردم
چشمم به روی دیواری زنگار بسته میماند
خطی سیاه و محو نگاهم را میخواند:
"آغاز کوچههای تنها
و مدخل خیابانهای دشوار
تف کرده است دنیا در این گوشه خراب
و شیب فاضلابهای هستی انگار این جا
پایان گرفته است".
............" (۶)
****
منابع:
۱- "فیس بوک" کانون نویسندگان ایران
https://www.facebook.com/کانون-نویسندگان-ایران-kanoon-nevisandegane-iran-857199194364867/
۲-نام نویسندگان و شاعران اعدام شده در حکومت اسلامی- مسعود نقره کار
http://jebhemelli.net/?p=1507
۳- محمد مختاری، بخشی از تاریخ جنبش روشنفکری، جلد۳
۴- محمد جعفر پوینده، بخش از تاریخ جنبش روشنفکری، جلد ۳
۵- متن " ما نویسنده ایم".
۶- محمد مختاری، جستجو
وحشی ها در ایران چه می کنند؟ محمد نوریزاد