شد وقت گلفشانی، اردیبهشت آمد
شبنم به روی هستی دُردانه کِشت، آمد
*
سرگشته شد زمانه از شور واز ترانه
با کِلک سرخ گونش، گل راسرشت، آمد
*
هر واژهی نوشته، شد چون ز گل سرشته
بر صفحهی بهاران، شعری نوشت، آمد
*
بر دیو سرد بهمن، کز خشم بُد ز میهن،
این وقت شاعرانه اما چه زشت آمد
*
اورا نماند تابی، از فرط بی جوابی
هر چشمهی پر آبی او را پلشت آمد
*
با دامن سیاهش، وز موسم تباهش
شد غرقهی ملامت وقتی بهشت، آمد
*
میدید روی زردش، بیهوده شد نبردش
چون با ورودسبزه، وقت کـُنشت آمد
*
غم را بهل ز یادت، بر عیش ده نهادت
چون رغم سیل و یغما، اردیبهشت آمد
آری بهشت آمد...
*
ویدا فرهودی
بهار ۱۳۹۸
Friday, Apr 19, 2019