تصمیم اخیر ترامپ بحثهای بسیاری برانگیخته است. داستان را باید از نزدیک حلاجی کرد و قدم اول این کار، روشن کردن معنای تروریسم است.
تروریسم تا یازدهم سپتامبر و اعلان جنگ رئیس جمهوری قبلی آمریکا که در هوشمندی دستکمی از شاغل فعلی این مقام نداشت، منحصراً به عملیاتی اطلاق میشد که توسط افرادی بدون داشتن اونیفرم نظامی و وابستگی رسمی به ارتشی که موجودیت رسمی و دولتی داشته باشد، صورت میگرفت، از ضربه زدن به نیروهای نظامی و انتظامی گرفته تا کشتن مردم عادی و ترور شخصیتها و... عملیات یازدهم سپتامبر از همین قماش بود. مبارزه با تروریسم هم، اصولاً کار نیروهای انتظامی و اطلاعاتی بود.
تفاوت اصلی ارتش با گروه تروریست، در کاری نیست که میکنند، در موقعیت رسمی نیروهایی است که وارد عملیات میشوند. به همین دلیل است که اگر نظامیان اسیر بشوند، حقوقی دارند و اگر کار خطایی بکنند، مطابق قوانین جنگی محاکمه میشوند. تروریستها نه حقوقی دارند و نه حق درخواست محاکمه. اگر در صحنۀ جنگ اسیر شوند، بدون محاکمه تیرباران میشوند و اگر، در جنگ یا صلح، جز این با آنها رفتار میشود، ارفاقی است پسندیده.
بعد از عملیات تروریستی یازدهم سپتامبر، جرج بوش جنگ با تروریسم را برنامۀ کار خود اعلام نمود و به هشدارهای مکرر متخصصان که میگفتند این کار نظامیان نیست، توجهی نکرد و جنگ راه انداخت. او با کاربرد کلمۀ تروریسم، دو هدف را تعقیب میکرد. اول توجیه عملیات نظامی آمریکا در سراسر جهان و دوم رها کردن این عملیات از هر قید و بند قانون بین المللی و خارج کردن کسانی که آمریکا هدف ضربات خود قرار میداد و نه فقط تروریستها، از حفاظهای این قوانین و در صدر آنها کنوانسیون ژنو در بارۀ اسرای جنگی. مشروعیت بخشیدن به شکنجه در قوانین آمریکا قدم اول این کار بود و نتایجش را در سراسر جهان و نه فقط عراق و افغانستان، شاهد بودیم و هستیم. سیاستمداران جنگ طلب آمریکا نیز شاد شدند که بعد از پایان جنگ سرد و از اعتبار افتادن اتهام «کمونیست»، این جایگزین برایش پیدا شده تا بشود هر کسی را دشمن خواند و تحت این اتهام از هر حقی ساقط نمود.
کار بی سابقه نبود. کوشش در محروم کردن اسرای جنگی از حقوقشان، در تاریخ آمریکا پیشینه داشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، آیزنهاور اسرای آلمانی را «دشمنان خلع سلاح شده» نامید نه «اسرای جنگی» تا در رفتار با آنها دست باز داشته باشد. با همین ترفند بود که شمار بزرگی از این اسیران را برای بیگاری، مین روبی و... به دیگر کشورهای متفق تحویل داد تا از آنها استفاده بکنند. عبارتی هم که بوش برای نامیدن اسرای جنگ با تروریسم، حتی در قبال ارتش رسمی عراق، انتخاب کرد، تفاوت چندانی با مورد قبلی نداشت.
صاحبنظران معتقدند که آنهایی که ترامپ را با اصرار به این سو سوق دادهاند، میخواهند به هر ترتیب هست، جنگی با ایران راه بیاندازند و چون مستقیماً نمیتوانند این کار را بکنند، به طور غیر مستقیم به هدف خود برسند. معلوم نیست که این کار انجام بپذیرد، ولی نقداً، کاربرد عبارت «تروریست» توسط ترامپ، گذشته از همان تبلیغات نخ نما و نیز جلب رضایت اسرائیل در مبارزۀ تبلیغاتی با ایران که هدفش تشدید هر چه بیشتر حملات به ایران است و بازگشت ناپذیر کردن دشمنی با این کشور، یک پیامد عمده خواهد داشت: بیرون بردن اعضای سپاه پاسداران که ارتشی رسمی است، صاحب نشانههای شاخص نظامیگری و در خدمت دولتی که در تمامی جهان به رسمیت شناخته شده است، از شمول کنوانسیون ژنو ـ همینطور با چشمبندی.
گذشته از بی معنی بودن اطلاق عنوان تروریست به گروه اخیر، شمشیر البته دو لبه است و برای همین هم هست که از ابتدای طرح این فکر توسط نو محافظه کاران هوادار اسرائیل، هم پنتاگون و هم وزارت خارجۀ آمریکا با آن مخالفت کرده بودند. در این وضعیت، نظامیان آمریکا هم، در مقابله به مثل، از شمول کنوانسیون ژنو بیرون خواهند رفت ـ میبینیم که جمهوری اسلامی موضعی مشابه حریف اتخاذ کرده است. نگرانی نظامیان آمریکایی از این است و بسیار هم بجاست، چون اگر برخوردی بین نظامیان دو طرف صورت بگیرد، از حساب و کتاب معمول خارج خواهد شد. تشدید خشونت دو طرف، الزاماً تغییری در سرنوشت جنگ احتمالی نخواهد داد، ولی میتواند به طرزی بیفایده، بر خشونت آن بیافزاید.
برخی تصور میکنند که حد نگه داشتن در جنگ، اختراعی خاص عصر جدید است و اصلاً با تصویب کنوانسیون ژنو شروع شده است، در صورتی که این مسئله به قدمت خود جنگ است. از دوران باستان، بر همگان روشن بوده است که ترتیب رفتار با غیر نظامیان و اسرای جنگی، رفت و برگشتی است و از هر دست که بدهید، از همان دست میگیرید. این یکی از ترمزهای اصلی خشونت در جنگ است. قانون بین الملل به یاری این درک بدیهی و ابتدایی آمده و به کار صورت معقول داده است و ترتیبات حقوقی و چارچوب رسمی برای آن عرضه کرده است ـ اختراعش نکرده.
کسی بخواهد این تمهیدات را خنثی کند، باید بداند که خودش هم مشمول حکم خود، خواهد شد و جا برای شکایت نخواهد داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این مقاله در سایت [ایران لیبرال] منتشر شده است.
آری بهشت آمد...، ویدا فرهودی
اگر حکومت دیوانگی کند...، کوروش گلنام