Tuesday, Apr 23, 2019

صفحه نخست » آیا ایران توانایی مقابله با دور اخیر فشارهای سیاسی و اقتصادی را دارد؟

042319A_top.jpg

یورونیوز - اعلام عدم تمدید معافیت خریداران نفت از تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران، کمتر از دو هفته پس از قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در لیست سازمان‌های تروریستی آمریکا، طبیعتا این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که جمهوری اسلامی تا چه زمانی و چگونه می‌تواند علیه فشارهای دولت دونالد ترامپ مقاومت کند؟

جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ در ماه نوامبر سال ۲۰۱۸ (حدود پنج ماه پیش) گفته بود که کشورش قصد دارد تا جایی به ایران فشار بیاورد که «صدای فریادشان بلند شود.» ایالات متحده بارها اعلام کرده است که هدف از فشار حداکثری به ایران، تغییر رفتار رژیم حاکم بر ایران است و نه تغییر رژیم.

جمهوری اسلامی ایران در مقابل، دست‌کم تاکنون نشان داده است که در برابر افزایش فشارهای آمریکا نه‌تنها رویکردهای خود در خاورمیانه را تغییر نداده است، بلکه تلاش می‌کند تا با اتکا به شکلی از دیپلماسی فعال با اروپا و شماری از همسایگان (ترکیه، قطر، عراق) و تقویت نفوذ در یمن و سوریه از طریق حمایت از شورشیان و دولت، سیاست‌های واشنگتن را به چالش بکشد. با این حال این پرسش مطرح می‌شود که با افزایش فشارها و کاسته شدن از منابع درآمد دولت، آیا حکومت ایران، برخلاف گفته رهبر جمهوری اسلامی پای میز مذاکره با آمریکای تحت حاکمیت ترامپ خواهد نشست یا نه؟

مذاکره با آمریکا

جمهوری اسلامی خاطره خوشی از مذاکرات پیدا و پنهان با ایالات متحده ندارد. از ماجرای رسوایی مک فارلین گرفته تا معامله بر سر آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان در دوره ریاست جمهوری جورج بوش پدر تا آخرین مورد، یعنی برجام، ایران در چهل سال گذشته بازنده عملی گفت‌وگو با آمریکا بوده است. پس از خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای و در حالی که دست جمهوری اسلامی از برگ‌های برنده برای چانه‌زنی خالی به نظر می‌رسد، بعید است که این کشور، دست‌کم در کوتاه مدت و در موضع ضعف حاضر به مذاکره با ایالات متحده باشد. نگاهی به چهار دهه دیپلماسی ایران نشان می‌دهد که حاکمان جمهوری اسلامی، همواره سعی کرده اند با دست پر یا دست‌کم با داشتن یک اهرم فشار حاضر به مذاکره با قدرت‌های بزرگ شوند. به نظر می‌رسد دولت روحانی، با پذیرش تحت نظارت رفتن کامل فعالیت‌های هسته‌ای ایران در برجام، بزرگ‌ترین اهرم فشار خود را از دست داده است. آنچه در اختیار این کشور می‌ماند، حضور نظامی مستقیم یا نیابتی در منطقه و تهدید متحدان سنتی آمریکا است.

تشدید بحران‌های نظامی در خاورمیانه/غرب آسیا

آنچه عربستان سعودی و متحدانش را بیش از پیش علیه تهران بسیج کرده، افزایش حضور نظامی سیاسی جمهوری اسلامی در سطح منطقه است. ایران از سال ۲۰۱۱ با حمایت از بشار اسد، مانع تحقق شرط بندی‌ دولت‌های عربی و اروپایی برای «سقوط قریب‌الوقوع» حکومت این کشور شد. در یمن، همسایه جنوبی عربستان سعودی، ایران با حمایت از شورشیان حوثی و متحدانشان در ارتش این کشور، مانع از به ثمر رسیدن عملیات «طوفان قاطع» ریاض و ابوظبی و متحدانشان و «بازگشت قریب‌الوقوع عبد ربه منصور هادی» شده است. از سوی دیگر، حمایت‌های تهران از گروه‌های اسلام‌گرا و غیراسلام‌گرای فلسطینی مخالف با به رسمیت شناخته شدن موجودیت اسرائیل، مخالفان سازمان فتح در سرزمین‌های اشغالی نوار غزه و حتی کرانه باختری را در موضع قدرت قرار داده است. به این وضعیت طبیعتا باید تقویت حزب‌الله لبنان در مرزهای شمالی اسرائیل و شبه‌نظامیان شیعه عراقی را هم اضافه کرد. از سوی دیگر افزایش روابط تهران و طالبان در سال‌های اخیر، این دشمن دیرینه جمهوری اسلامی در أفغانستان را هم به یکی از «متحدان» ایران بدل کرده است.

بیشتر بخوانید:تبعات اقتصادی تحریم نفتی کامل ایران؛ دلار تا چه نرخی گران می‌شود؟

به نظر می‌رسد همزمان با تضعیف موقعیت دیپلماسی ایرانی روحانی و ظریف، ادامه حرکت بر خلاف جریان اراده ایالات متحده و اروپا در بحران‌های خاورمیانه (که از چند سال پیش در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی غرب آسیا نام گرفته) به تهران مانند سال‌های پایانی دهه شصت و دهه هفتاد شمسی، امکان برخورداری از اهرم‌های فشار در مذاکرات احتمالی با ایالات متحده را خواهد داد.

با این حال، امکان تهدید منافع آمریکا و متحدان سنتی واشنگتن در خاورمیانه از سوی ایران، امکان رویارویی نظامی میان دو طرف را به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش می‌دهد. تهدیدهای ایران به بستن تنگه هرمز در صورت عدم امکان صدور نفت این کشور، همواره با تهدید متقابل از سوی ایالات متحده پاسخ گرفته است.

افزایش قدرت سپاه و یکدست شدن حکومت

در چنین شرایطی و با بالا گرفتن شدت فشارها از سوی ایالات متحده و ناتوانی عملی اروپا از تضمین تجارت با ایران، احتمال خروج جمهوری اسلامی از معاهده‌ای که بدون ایجاد منفعت، تنها محدودیت برایش به ارمغان آورده بیش از پیش تقویت می‌شود. در این وضعیت، چانه زنی اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها برای پیوستن به معاهده مبارزه با پولشویی (اف‌ای‌تی‌اف) بیش از هر زمان معنی و موضوعیت خود را از دست می‌دهد. ناتوانی میانه‌روهای ایرانی از تحقق وعده‌های «امید» برای شهروندان شهرنشین ایرانی (که از دو دهه پیش به نام طبقه متوسط معرفی می‌شوند)، احتمال قدرت گرفتن دوباره «تندروها» از راه صندوق‌های رای را تقویت می‌کند. جمهوری اسلامی برای مقابله با شرایط ویژه و بحرانی ناشی از افزایش فشار به بخش گسترده‌ای از جامعه، به دولت و مجلسی یکدست و همگام با هسته سخت حاکمیت نیاز دارد. واکنش «مجلس اعتدال» به قرارگرفتن نام سپاه در لیست گروه‌های تروریستی ایالات متحده نشان داد که جناح میانه‌روی جمهوری اسلامی، در برابر تهدید رقیب داخلی چگونه عمل می‌کند.

انتشار گزارش رابرت مولر در ایالات متحده آمریکا و رضایت بخش گسترده ای از جامعه این کشور از عملکرد اقتصادی دونالد ترامپ، امیدهای اصلاح‌طلبان ایرانی برای به قدرت رسیدن دوباره دموکرات‌ها در سال ۲۰۲۰و بازگشت آمریکا به برجام را عملا نقش بر آب کرده است. در چنین شرایطی، حکومت ایران باید خود را برای رویارویی با ایالات متحده تحت حاکمیت ترامپ تا ۶ سال دیگر آماده کند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy