مجتبی واحدی - دیدگاه نو
تحلیل اظهارات، اقدامات و انتصابات رهبر جمهوریاسلامی، چندان ساده نیست. زیرا اولا اطلاعات صحیح در اختیار افکار عمومی قرار نمیگیرد. ثانیا اکثریت تصمیمات و اقدامات او، نه بر منطق استوار است نه در راستای منافع ملی. اما با نگاهی به شیوه رهبری سید علیخامنهای در سیصد و پنجاه و نه ماه گذشته، رفتار تهاجمی و عقب نشینیها، درشت گویی و کوتاه آمدنهای تریبونیها ، احساس قدرت و ضعفها، زهرخند و گریهها و در یک کلام واکنشهای ارادی و غیر ارادی رهبر جمهوری اسلامی میتوان در خصوص رفتارهای او، گمانهزنیهایی داشت. آخرین اقدام او یعنی برکناری ناگهانی عزیز جعفری از فرماندهی سپاه و انتصاب حسین سلامی به اینمسئولیت نیز از این قاعده مستثنی نیست. معمولا خبر انتصابهای رهبر از مدتی قبل به صورت غیر رسمی منتشر میشود اما در مورد تغییر فرمانده سپاه نه تنها هیچگونه گمانهزنی قبلی وجود نداشت بلکه صدور ابلاغ از سوی عزیز جعفری برای یک جابجایی بسیار مهم در سطح فرماندهان ارشد - فرمانده سپاه حفاظت - که کمتر از بیست و چهار ساعت قبل از برکناری فرمانده کل سپاه انجام گرفت نشان میدهد حتی خود او در جریان تصمیم رهبر نبوده است. پس با اطمینان زیاد میتوان گفت بر خلاف آنچه در ابلاغیه رهبر جمهوری اسلامی آمده، تغییر فرمانده کل سپاه موضوعی فراتر از علاقه عزیز جعفری برای ایفای نقش فرهنگی بوده است. اما بر اساس قرائن و شواهد، چه دلیلی میتوان برای این جابجایی تصور کرد؟ اینیادداشت به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش است.
از زمان روی کارآمدن دونالد ترامپ در امریکا، او و دستیارانش شیوه تقابلِ فزاینده با جمهوری اسلامی را انتخاب کردهاند و هر مقام رسمی که با این شیوه هماهنگ نبوده، دولت ترامپ را ترک کرده یا توسط رئیس جمهور از کار برکنار شده است. به طوری که هم اکنون میتوان ادعا کرد از واشنگتن صدای متحد علیه حاکمان جمهوری اسلامی شنیده میشود. خروج از برجام، پر سر و صداترین و درخواست از سایر کشورها برای به صفر رساندن خرید نفت از ایران در یک بازه زمانی مشخص، مهمترین اقدام عملی ترامپ برای نشان دادن شیوه تقابلی بود. پس از آن نیز اعضای بلندپایه دولت آمریکا به ویژه وزیر امورخارجه، با اظهارات خود عزم جدی برای پیگیری سیاستهای اعلام شده از جمله شروط دوازده گانه را به نمایش گذاشتند. در مقابل، جمهوری اسلامی به جای اجرای وعده رهبرِ نظام مبنی بر آتش زدن برجام، سیاست گفتاردرمانی و وقت کُشی را در پیش گرفت. بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که جمهوری اسلامی در خوش بینانهترین حالت ، استیضاح و برکناری ترامپ به دلیل اتهامات انتخاباتی را انتظار میکشد و در بدبینانهترین سناریو، به رای نیاوردن او در دور دوم ریاست جمهوری چشمدوخته است. نمایشِ نخنمای دو دستگی بر سر باقی ماندن در برجام یا خروج از آن و نیز شعارهای تند تریبونی علیه لوایح چهارگانه افایتیاف به جای تعیین تکلیف آنها در مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهم تریننشانه های وقت کُشی توسط جمهوری اسلامی بود. البته رفتار جمهوری اسلامی در سی و چند سال گذشته ثابت کرده گاه شعارهای تریبونی با آنچه در پشت پرده صورت می گیرد تفاوت فاحش و حتی تناقض کامل دارد. آخرین نمونه از این نمونه را می توان در سخنرانی های رهبر جمهوری اسلامی در تابستان و پاییز سال نود و یک مشاهده کرد. روز بیست و یکم تیرماه نودو یک، علی خامنهای در دیدار با گروهی از بانوان، ضمن حملات شدید به آمریکا در خصوص تحریمهای اعمالی امریکا علیه ایران اظهار داشت: " تحریمها شکست خورده و تحریم کنندگان، ملت ایران را به واسطه تحریمهای سی سال اخیر در برابر هر تحریمی واکسینه کردهاند." این رجزخوانیها در حالی ادامه داشت که بعدها رهبر جمهوری اسلامی به کارآمدی تحریمها و اعطای امتیاز به تحریمکنندگان برای رفع تحریم اعتراف کرد. علی خامنهای روز دوازدهم شهریور ماه نود و چهار در دیدار با اعضای مجلس خبرگان اظهار داشت : " اگر ما در مذاکرات در برخی موارد کوتاه آمدیم و برخی امتیازات را دادیم عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته شود و گرنه چه لزومی به حضور در مذاکرات بود".
از تابستان سال نود و یک تا روز بیست و دوم خرداد سال نود و دو ، حملات تریبونی رهبر به آمریکا و کسانی که به دنبال مذاکره با آمریکا بودند ادامه داشت. او روز بیست و دوم خرداد همان سال در حالی که کمتر از چهل و هشت ساعت به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده بود در دیدار با گروهی که " اقشار مختلف مردم " نامیده میشدند اظهار داشت : "گاهی به خاطر مصلحت، بعضی حرفها را قبول کردیم، اما دشمن پا روی حرف خودش گذاشت و با جسارت بیشتر جلو آمد. بنابراین باید در مقابل خواستههای نامشروع بیگانگان باقدرت ایستاد." کمتر از سه سال بعد مشخص شد در تمامدوره حملات تریبونیِ خامنه ای به امریکا، نمایندگانی از جمهوری اسلامی با اجازه مستقیم رهبر و دور از چشمرئیس جمهور وقت، مشغول مذاکره با امریکا در عمان بوده اند. وبسایت خبرآنلاین نزدیک به علی لاریجانی روز دهم فروردین نود و پنج، متن گفتگوی مفصل با علی اکبر صالحی - آخرین وزیر خارجه در دولت احمدی نژاد- را منتشر کرد که در بخش هایی از آنآمده بود : " پیش از مذاکرات آلماتی یک، مذاکرات محرمانه با آمریکا شروع شده بود و این از سال ۹۰ مقدمه چینی شده بود. در سال ۹۱ عملا مذاکرات دوجانبه در عمان شروع شد....آن زمان دوره آقای مدودوف بود و روابط روسیه و آمریکا هم خوب بود.... مذاکراتی که ما با آمریکایی ها داشتیم دو نوع بود. یکی مذاکرات حضوری که افراد ما با نفرات آنها در مسقط به گفتگو می نشستند و معاون وزیر در گفتگوها حضور داشت. یا مذاکره از طریق واسطه عمانی به صورت مکتوب و یا شفاهی انجام می شد. ما این را به صورت شفاهی از طریق واسطه عمانی به آمریکایی ها اعلام کردیم که اگر می شود شما به نماینده تان، خانم شرمن بگویید انعطافی نشان دهد....من احساس کردم هیچ همراهی از سوی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی صورت نمی گیرد و من همه مسئولیت را باید خود می پذیرفتم و کسی پشت سرم نیست. من فقط اجازه مقام رهبری را داشتم، ولی دیگر نمی شد برای تک تک مراحل از ایشان اجازه بخواهم یا بگویم همراهی نمی شود....".
با توجه اینتجربیات، میتوان حدس زد رهبر جمهوری اسلامی علیرغم اشتلمهای تریبونی در سالهای اخیر، به دنبال راههایی برای کاهش فشارهای آمریکا بوده است. تعلیق و تعویق درگیری با آمریکا از راه بلاتکلیف نگهداشتن برجام و افایتیاف به امید ایجاد تغییرات در هیئت حاکمه آمریکا، یکی از امیدهای رهبر برای رسیدن به هدف خود بوده است. در عین حال بر این باورم در همین مدت نمایندگان رهبر، از تلاش برای مذاکره - با واسطه یا بیواسطه - با آمریکا نیز دست نکشیدهاند . اما به نظر میرسد نه تنها پاسخ مثبتی از طرف آمریکایی در یافت نکردهاند بلکه برخی اتفاقات ، آنها را از " واسطهتراشی" نیز ناامید ساخته است . علیخامنهای روز دوم تیرماه سال نود و چهار در تشریح مذاکرات محرمانه سال نود و یک با آمریکا اظهار داشت :" متقاضیِ این مذاکرات آمریکاییها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهی هستهای را با ایران حلّوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم." این محترم منطقه. کسی نبود جز سلطان قابوس پادشاه عمان. اما این بار نه تنها جمهوری اسلامی نمی تواند روی وساطت او حساب کند بلکه در اوج لفاظی های نخست وزیر اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ، سلطان قابوس در کاخ خود پذیرای نتانیاهو شد و تصاویر دیدار صمیمانه این دو در سراسر جهان مشاهده گردید.
به باور نگارنده ، آنچه در بالا آمد بعلاوه ناامیدی جمهوری اسلامی از استیضاح و برکناری رئیسجمهور آمریکا، اطمینان نسبی از انتخاب مجدد ترامپ و افزایش فشارهای آمریکا بر جمهوری اسلامی ، رهبر جمهوری اسلامی را قانع ساخته که بایستی به جای تلاشهای بی حاصلِ پشت پرده، طرحی نو در اندازد و خود را آماده تقابل و مقابله بهمثل با آمریکا نشان دهد . البته این طرح ، تاثیری بر تعامل واقعی بین دو دولت نخواهد داشت و اراده دولت ترامپ را تغییر نخواهد داد. اما برای سرگرمیسازی در داخل و حفظ روحیه عناصر تندرو داخلی، میتواند به صورت موقت کارساز باشد. گمان میکنم واسطه هایی که رهبر جمهوری اسلامی برای تغییر، تعدیل یا تعویق شیوه تقابلی آمریکا انتخاب کرده بود، قبل از اعلام علنی تصمیم ترامپ برای لغو کامل معافیت واردات نفت از ایران، خبر را به اطلاع علی خامنه ای رساندند و موجب ناامیدی کامل او شدند. . تعجیل رهبر و برکناری ناگهانی عزیز جعفری می تواند مرتبط با همین اطلاع رسانی باشد. از برخی منابع موثق داخلی شنیده امجعفری مخالف تغییر رویه ایران و انتقال به فاز تقابل بوده است و اشاره خامنه ای به " ابراز ضرورت تغییر فرمانده سپاه از سوی جعفری" ناظر به همیناختلاف دیدگاه است. از سوی دیگر حتی به فرض آمادگی او برای همراهی با شیوه مورد نظر رهبر، جعفری از توان کافی برای رجزخوانی های مطلوب برخوردار نیست. اما اظهار نظرهای حسین سلامی که تنها مصرف داخلی و تریبونی دارد او را به شخصیت محبوب رهبر برای سرگرمسازی نیروهای داخلی و پیروان خامنه ای تبدیل کرده است. در واقع انتخاب سلامی نه برای ورود سپاه به تقابل واقعی با امریکا بلکه با هدف استفاده از توان رجزخوانی هایِ رهبر پسند او تا پیدا کردن راه حلی اساسی یا تصمیمبرای نوشیدن جام زهری دیگر انجام شده است. تا آن روز می توان با توصیه های گوریل انگوری وار سلامی، روحیه برخی نیروهای داخلی را حفظ کرد. اما هر چه باشد گمان میکنم برکناری جعفری و انتصاب فرمانده رجز خوان ، ناشی از اراده رهبر برای ورود ظاهری رهبر به فاز تقابل با امریکا بوده و پس از آنصورت گرفته که اطلاع رسانی واسطه ها، رهبر را از امکانکنار آمدن با آمریکا ناامید کرده است. برای پی بردن به اطلاعات بیشتر در این مورد، به زمان زیادی نیاز نیست.