"یکصد میلیون نفر متحدند تا برای کشورشان جان را فدا کنند". این شعار رسمی دولت ژاپن در اواخر جنگ دوم جهانی بود. کشوری که برای ماشین جنگی خود حتی سوخت نداشت و کشتیها و هواپیماهایش تقریبا به طور کامل زمینگیر شده بود چرا که چاههای نفت جنوب شرقی آسیا که در اوان جنگ تصرف شد، از دست رفته بود و کار ژاپنیها به تولید نوعی سوخت مصنوعی از ریشه درختان رسیده بود که البته بدرد هم نمیخورد. یک ملیگرایی کور و احساسی که عدهای مجنون در رأس قدرت بدان دامن میزدند و در این میان بازنده مردم بینوا و مملکت بودند.
پایان کار را هم همه میدانیم، ژاپن تسلیم شد و اینبار ملیگرایی را با خرد ترکیب کرد و با کمکهای آمریکا تبدیل به غولی شد که میبینیم و مردمانش هم آمریکا را شیطان بزرگ نمیدانند.
دیوانهبازیهای جمهوری اسلامی کار را به جایی رسانده که میبینیم. اگر سرنوشت ژاپن صنعتی و قدرتمند در آن دوران، بدان گونه رقم خورد تکلیف ایران زیر سلطه جمهوری اسلامی که معلوم است با این فرق که اصلا نیازی به خشونت هم نیست. مملکتی تکمحصولی که حیات و مماتش به چاههای نفت خوزستان بسته است را با نخریدن نفتش به خاک سیاه مینشانند.
در تروریست بودن سپاه پاسداران تردیدی نیست و این را هم میدانیم که تحریم سپاه یعنی فلج شدن همه چیز در ایران ولی این تقصیر حکومتی است که همه چیز مملکت را به دست یک نیروی نظامی تروریستی داده است.
تحریم اقتصادی مردم را به فلاکت میرساند و پول در دست حکومت هم یعنی آتشافروزی و به فنا دادن سرمایههای ملی. با تحریم و بی تحریم مردم ایران بازندهاند.
آشکار است که تحریمکننده به گلایه مردم وقعی نمیگذارد و امروز هم یک آدمی در کاخ سفید است که میگوید مگر نمیخواهید با "استکبار جهانی" بجنگید؟ خب بچرخ تا بچرخیم. به برکت جمهوری اسلامی، اعراب و اسرائیل هم با هم رفیق شدهاند. معجزه حکومتی که دشمن همه چیز و همه کس است از جمله خود مردم ایران.
تنها کاری که از دست من و ما بر میآید ندادن آدرس غلط است، نوک پیکان خشم را باید به طرف حکومت گرفت که عامل این وضعیت است وگرنه کیست که نداند زمانی آمریکا بهترین دوست ایران بود و ممالک عربی خلیج فارس برای تاجگذاری اعلیحضرت فقید تمبر چاپ میکردند و شیخ دبی میگفت تا سایه پادشاه ایران بر سر ماست ارتش میخواهیم برای چه؟ عربستان هم که از بدو پیدایش حکومتش همین بوده و با ما هم کاری نداشته است و اسرائیل هم که زمانی متحد استراتژیک ایران بود.