تحلیل شبکه بیان
تحلیلگران و ناظران سیاسی اختلافهای فراوانی بر سر ماهیت استراتژی دولت دونالد ترامپ در برابر جمهوری اسلامی دارند. برخی میگویند آمریکا در پی پایین کشیدن این رژیم از صحنه قدرت است و عدهای هم بر این باورند که دولت ترامپ صرفاً میخواهد رفتار جمهوری اسلامی را تغییر دهد؛ اما فارغ از این اختلاف دیدگاهها، به نظر میرسد ترامپ و تیم او در مقابله با رژیم علی خامنهای سه هدف مشخص شامل «تغییر ایدئولوژی جمهوری اسلامی»، «تعطیلی صنایع هستهای و موشکی» و «کوتاه کردن دست سپاه پاسداران از کشورهای منطقه» را پیگیری میکنند.
تغییر ایدئولوژی جمهوری اسلامی
بسیاری از دردسرهایی که جمهوری اسلامی برای ایالاتمتحده آمریکا به وجود آورده است، ریشه در ایدئولوژی مذهبی یا شیعهگری این رژیم دارد. حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و میلیشیای حاضر در عراق که از منابع مالی ایران تغذیه میکنند، مولود همین ایدئولوژی رادیکال است.
سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی بر مبنای این ایدئولوژی سازماندهی شده و چنین پدیدهای نهتنها برای موجودیت اسرائیل، بلکه برای امنیت ملی آمریکا و منافع این کشور در منطقه بسیار خطرناک است. به نظر میرسد دولت ترامپ نسبت به دولت اوباما شناخت به مراتب بهتری از ماهیت ایدئولوژی رژیم ایران دارد و به همین دلیل است که بارها از جمهوری اسلامی خواسته رفتارش را تغییر دهد؛ چیزی که اوباما خواستار آن نبود.
بدیهی است که تهران با درخواست آمریکا، حاضر به تغییر ماهیت وجودی و هسته سخت باورهای خود نیست؛ بنابراین، تنها ابزارهایی که باقی میمانند تحریمهای سخت و تهدید نظامی است؛ ابزارهایی که آمریکا طی یک سال اخیر از آن به خوبی استفاده کرده و حالا باید منتظر نتیجهاش ماند.
تغییر ایدئولوژی جمهوری اسلامی برای آمریکا به مثابه همان تغییر رژیم است. راهبرد دولت کنونی آمریکا در برابر ایران نیز بر همین مبنا طراحی شده و ترامپ از هر ابزاری برای تحقق این هدف استفاده خواهد کرد؛ چراکه رسیدن به این هدف به معنای پایان بخشیدن به بسیاری از خصومتها، تهدیدها و ناآرامیها در منطقه است.
تعطیلی صنایع هستهای و موشکی
صنایع هستهای و موشکی ایران یک تهدید عینی برای غرب محسوب میشود. این تهدید به قدری بزرگ است که 6 کشور سالها تلاش کردند تا توافق هستهای به سرانجام برسد و موشکهای دوربرد رژیم ایران را با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد مهار کنند.
اما این تلاشها کافی نبود؛ زیرا شواهد و اسناد فراوانی نشان میدهند جمهوری اسلامی علیرغم تعهداتش، در حال توسعه فعالیتهای موشکی و هستهای است. برنامه موشکهای بالستیک ایران یک تهدید بلندمدت برای آمریکا محسوب میشود و بنا بر آنچه در سند راهبرد امنیت ملی دولت آمریکا آمده است، چالشهای موجود در مسیر تأمین امنیت ملی این کشور میبایست برطرف شوند.
به حرکت درآوردن چرخهای صنایع موشکی و هستهای جمهوری اسلامی نیز مانند دوام ایدئولوژی این رژیم مستلزم منابع مالی است؛ بنابراین، هدف قرار دادن بخشهای مختلف اقتصاد ایران به عنوان یک استراتژی میتواند مانع توسعه فعالیتهای موشکی و هستهای رژیم شود.
کوتاه کردن دست سپاه پاسداران از کشورهای منطقه
نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه و صدور ایدئولوژی شیعهگری به آنها، یکی از بزرگترین موانع در مسیر برقراری صلح و ثبات است. دونالد ترامپ میگوید «هر جا مشکلی است، رژیم ایران پشت آن قرار دارد.» یکی از 12 شرط مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز «توقف حمایت از تروریسم، حوثیها حزبالله لبنان حماس و جهاد اسلامی و گروههای مسلح شیعه در منطقه» است.
نفوذ سپاه قدس (شاخه برونمرزی سپاه پاسداران) در کشورهایی سوریه، عراق، یمن، بحرین، لبنان و... و تحریک شیعهگرایان آنها عامل مخربی است که میتواند همین مقدار نظم باقیمانده در منطقه را هم از بین ببرد. چنین مسئلهای نه تنها میلیونها انسان را درگیر جنگ و به سوی کشورهای غربی آواره میکند، بلکه امنیت انرژی آمریکا را هم به خطر میندازد.
یکی از اهداف تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی و ایجاد محدودیت در منابع مالی این رژیم، جلوگیری از تجهیز مالی سپاه قدس است؛ نیرویی که به فرماندهی قاسم سلیمانی بخشهای بزرگی از خاورمیانه را درگیر آتش جنگ کرده و موجب کشته و آواره شدن صدها هزار نفر شده است.