کیهان لندن - عبدالرحمن الراشد (شرق الاوسط) - تمام احتمالات برای مقابله نظامی محدود یا گسترده با رژیم ایران بهخصوص پس از حملات نیابتی اخیر تهران وجود دارد. اما مقابله نظامی چه صورت بگیرد یا نگیرد، عمر رژیم ایران مانند همه رژیمهای دیکتاتوری از قبیل رژیم صدام حسین و معمر قذافی رو به پایان است. سرنگونی این نوع رژیمهای تهاجمی که برای بقای خود به فعالیتهای خصمانه علیه دیگران ادامه میدهند، یک ضرورت تاریخی است. البته رژیمهای دیکتاتوری بقای خود را در بحران و جنگ میبینند. رژیم صدام حسین نیز قبل از اینکه مستقیم با ایران وارد جنگ شود تصمیم داشت با سوریهی حافظ اسد بجنگد اما سوریه کوتاه آمد؛ پس عراق کویت را اشغال کرد و در نهایت به دست ایالات متحده آمریکا سرنگون شد.
رژیمهای تهاجمی رفتارهایی دارند که به ندرت میتوانند از آن رهایی یابند. این رفتارها در نهایت منجر به ویرانی بیشتر و خودکشی رژیمهای خودکامه میشود. همانگونه که برای رژیم آلمان نازی اتفاق افتاد. عملکرد الگوهای دیکتاتوری که نام آنها در بالا آورده شد باعث میشود که ما گرفتن تصمیمهای عقلانی توسط رژیم تهران برای مقابله با چالش و بحران کنونی منطقه را بسیار بعید بدانیم. رژیم تهران با رویارویی افراطی و رفتار خصمانه میخواهد با بحران کنونی مقابله کند حال آنکه این نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث بحرانیتر شدن اوضاع در منطقه میشود.
این ماهیت رژیمی است که از ابتدای تاسیس آن در سال ۱۹۷۹ اندیشهی ویرانگر صدور «انقلاب»اش به منطقه را بطور رسمی به عنوان هدف اصلی و اساسی خود اعلام کرد و از آن زمان تا امروز بر اساس این دیدگاه سیاسی برای تحقق اهداف خود هرج و مرج در منطقه را دنبال میکرده و منطقه را در معرض آشفتگیهای مداوم قرار داده است.
سالهاست که کشورهای منطقه از جمله پادشاهی عربی سعودی از سیاستها و اقدامات خصمانه حکومت ایران زیان میبینند و همیشه تلاش کردهاند تا رفتارهای آن را با برخورد ملایم و به دور از تنش مهار کنند به همین دلیل همیشه از رویارویی با رژیم تهران اجتناب کردهاند.
عملکرد خمصمانه جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته باعث شد که اندیشه مهار کردن رژیم ایران از سوی کشورهای منطقه تغییر کرده و آنها ناچار به فکر مقابله با رژیم تهران روی آوردند. فکر مقابله با ایران در دهه گذشته زمانی بطور جدی مطرح شد، که رژیم تهران بدون تغییر در رفتار مخرب خود در منطقه برای ساختن اسلحه اتمی بطور جدی گام برداشت؛ با این حال نه سعودی و نه دیگر کشورهای عربی همسایه ایران تمایلی به عملیات نظامی علیه ایران نداشته و ندارند. هیچکس جنگ را نمیخواهد اما واقعیت تلخ این است که هر چقدر مقابله با رژیم ایران به تاخیر بیفتد، وضعیت منطقه بدتر و خطرناکتر خواهد شد.
پس از حلب و صنعا، ریاض، جده و فجیره در تیررس مستقیم موشکهای رژیم ایران یا از طریق مزدوران حوثی آنها قرار گرفته است. ما از این رفتار رژیم تهران میفهمیم که به هیچ وجه از رفتارهای مخرب خود دست نخواهد کشید، تا اینکه کشورهای منطقه را مجبور به مقابله کند. این تصمیم متأسفانه برای همه پرهزینه خواهد بود و شرایط منطقه را از آنچه در یمن میبینیم، سختتر خواهد کرد.
رویارویی با حوثیهای مزدور رژیم ایران در یمن خیلی دیر صورت گرفت تا اینکه آنها همه یمن را اشغال کردند. پس از آن کشورهای ائتلاف عربی به رهبری سعودی مجبور شدند تا برای طرد شبهنظامیان حوثی اقدام کرده و به حمایت از دولت قانونی یمن برای آزادسازی کامل این کشور از چنگ شبهنظامیان متمرد حوثی گام بر دارند.
اما اکنون حتی با روشن شدن روند حوادث و افزایش تنشها تا نقطه درگیری، هنوز برخیها با کوتهنظری و تفکری سادهلوحانه اوضاع خطرناک و برخورد با ایران را به مسئله وجود شخص ترامپ یا بولتون در کاخ سفید ربط میدهند، در حالی که مشکل در ایران و در وجود خامنهای و قاسم سلیمانی است!
منطقه خاورمیانه از دوران جیمی کارتر و تغییر رژیم شاه در ایران متحمل بسیاری از جنگها و حملات تروریستی با دخالت مستقیم یا غیرمستقیم رژیم ایران شده است. دولتهای منطقه سعی کردهاند وضعیت را با شیوههای مختلف کنترل کنند اما موفق نشدند جمهوری اسلامی را مهار کنند.
از زمان به قدرت رسیدن مذهبیها در ایران تا کنون هفت تن از رؤسای کاخ سفید تغییر کردهاند که هر کدام از آنها به روشهای مختلف تلاش کردند این حکومت را متقاعد کنند تا از دشمنیهای خود علیه دیگران بکاهد. برخی از آنها ایران را تحریم کردند و برخی به دادن پاداش و امتیاز به رژیم آخوندها روی آوردند به این امید که مقامات جمهوری اسلامی را رام کنند اما همه تلاشها برای مهار کردن رژیم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی بیفایده بود.
پس باید واقعگرا باشیم و مشکل را به شکل حقیقی و واقعی تحلیل کنیم نه از نگاه توطئهگرانه و اینکه آنچه در منطقه در حال رخ دادن است، یک طرح آمریکایی- اسرائیلی یا یک طرح تجاری- نظامی برای فروش اسلحه و غیره است. منکر وجود منافعی برای برخی کشورها در ادامه این بحران نیستیم اما خطر و تهدید رژیم ایران برای کشورهای منطقه، یک واقعیت انکارناپذیر است. کشورهای عربی خلیج [فارس] هدف اول رژیم تهران و نیات پلید و شرورانهاش هستند. خطر ایران امروز تحت حکومت جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است. آنچه در لبنان، سوریه، عراق و یمن میگذرد، چهرهی واقعی مدافعان رژیم جمهوری اسلامی را که از حسن نیت رژیم خامنهای سخن میگفتند بیشتر عریان کرده است. ما در برابر یک واقعیت قرار داریم و آن اینکه باید با رژیم ایران مقابله کنیم وگرنه «چون گاو سفید خورده خواهیم شد» (ضربالمثل عربی وإلا سنؤکل کما أکل الثور الأبیض برگفته از روایت سه گاو که با فریب و ترفند خورده شدند).
*منبع: روزنامه شرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن