کلمه - گروه خبر: به نظر می رسد دادگاه سید محمدرضا خاتمی رسانه های امنیتی و فعالان سیاسی وابسته به جریان اقتدارگرا را آشفته کرده است. هرچند که چهره های شاخص وابسته به جریان اقتدارگرا و تمامیت خواه در دادگاه شرکت نکردند اما حتما از جزییات آن باخبر شده و برای همین نیز دست به فرا فکنی زده و با پرداختن به حواشی سعی می کنند حقیقت را وارونه جلوه دهند.
خبرگزاری فارس در مطلبی مدعی شد: "️به فرض صحت ادعای محمدرضا خاتمی اگر ۸ میلیون رای در سال ۸۸ هم تقلب شده باشد باز هم تفاوتی ایجاد نمی کند."
در کنار این خبرگزاری عبدالرضا داوری یکی از نزدیکان محمود احمدی نژاد نیز در توییتر مدعی شد که به فرض هشت میلیون تقلب بازهم تفاوتی در نتیجه انتخابات صورت نمی گرفت و احمدی نژاد رئیس جمهور بود.
این ادعاهای خطرناک در حالی مطرح می شود که روزگاری میزان رای مردم بود و حتی جا به جایی یک رای نیز می توانست منجر به ابطال انتخابات شود. با وجود محرض بودن تقلب و تخلف در انتخابات ۸۸، حال یک بار دیگر در دادگاهی نیمه علنی، بازهم ثابت می شود که متولیان انتخابات امانت دار نبوده و حداقل تا اینجای کار با ماشین حساب مشخص شده که هشت میلیون رای وجود ندارد و مشخص نیست بر سر آن چه آمده است.
حال عده ای به جای عذرخواهی بابت ده سال سرکوب و کشتن مردم در خیابان و تاسیس کهریزک و ایجاد حصر و ... مدعی هستند که با وجود هشت میلیون تقلب بازهم نتیجه انتخابات همان بود و مهم نیست. آنها توجه ندارند که نظامی که ادعای اسلامی بودن دارد و الگوی خویش را مولا علی قرار داده است نمی تواند حتی در حفظ یک رای خیانت کند، چه برسد به هشت میلیون رای. این رقم شوخی نیست، هشت میلیون رای گم یا جا به جا شده است و حال عده ای میگویند مهم نیست؟!!!
به اعتماد میلیون ها ایرانی خیانت شده و باز این مساله برای عده ای مهم نیست و تلاش میکنند با فرافکنی ماجرا را وارونه نشان دهند. البته آنها حق دارند حقیقت را وارونه نشان دهند چراکه ده سال با سرکوب و زندان حصر، تلاش کردند هر صدای مخالف و معترضی را خفه کنند و امروز که بار دیگر در دادگاه خودشان، حقیقت بار دیگر آشکار شده است باید وقیحانه بگویند که حتی هشت میلیون تقلب نیز تغییری در نتیجه انتخابات نمی داد.
وقتی صحبت از هشت میلیون رای می شود، یعنی دیگر بحث یک صندوق و دو صندوق چند حوزه نیست، یعنی بخش بزرگی از یک انتخابات زیر سوال است، هرچند که این هشت میلیون فقط جزئی از یک کل پر از غط بوده اما بازهم این ادعای غلطی است که اقتدارگرایان می کنند و فارغ از نتیجه چنین انتخاباتی باطل است و دیگر نتیجه آن مهم نیست.
ده سال از آن زمان گذشته است، دیگر نمی توان به عقب بازگشت و جلوی آن همه خسارتی که به کشور وارد شد را گرفت، اما می توان با پذیرفتن حقیقت از مردم عذرخواهی و از خانواده کشته شدگان و زندانیان سیاسی دلجویی کرد، درهای حصر را بازکرد و یک انتخابات سالم و آزاد برگزار کرد و سیاست های غلط گذشته را اصلاح کرد.
هرچند که به نظر می آید تمامی اینها خیالات خام است چرا که واکنش خبرگزاری هایی چون مشرق و فارس و چهره های سیاسی وابسته به جریان اقتدارگرا و امنیتی حاکی از این است که حقیقت مجددا انکار خواهد شد و در برهمان پاشنه قبلی خواهد چرخید.
محاکمۀ محمد رضا خاتمی و پیامد آن، احمد زیدآبادی
دکتر محمد رضا خاتمی به صراحت مدعی تقلب ۸ میلیونی در انتخابات سال ۸۸ شده است، دادستانی با عنوان اتهامیِ "نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی" علیه او اعلام جرم کرده و دادگاه هم برای رسیدگی به این موضوع تشکیل شده است.
به هر حال، موضوع از چند حالت خارج نیست. یا دادگاه علنی است و یا نیمهعلنی و یا غیرعلنی. اگر دادگاه نیمهعلنی یا غیرعلنی باشد، در آن صورت، صرف نظر از اینکه خاتمی چه مدارکی ارائه کند و دادگاه چه حکمی دهد، ادعای او مبنی بر تقلب، پذیرش بیشتری در جامعه خواهد یافت. اما اگر دادگاه صورت علنی به خود گیرد، خاتمی یا مدعای خود را بر اساس مدارک و دلایل و قرائن و شواهد محکمهپسند ثابت میکند که در آن صورت، چه دادگاه رأی به تبرئهاش دهد و چه او را محکوم کند، افکار عمومی به جمعبندی روشن و متقنی در بارۀ موضوع تقلب خواهد رسید.
یا اینکه خاتمی در دادگاه علنی از پس اثبات ادعای تقلب بر اساس ادلۀ عقلپسند برنمیآید که در آن صورت، فارغ از تصمیم دادگاه، شبهۀ تقلب در بخش بزرگی از افکار عمومی تضعیف میشود گرچه به هیچ وجه پایان نمییابد چرا که محمد رضا خاتمی تنها مدعی وقوع تقلب در آن انتخابات نیست و مدعیان اصلی این ماجرا یعنی مهدی کروبی و مهندس موسوی همچنان در حصراند و تا امکان رسیدگی به ادعای آنها در دادگاهی علنی فراهم نشود، کماکان در بر همان پاشنۀ سابق خواهد چرخید.
حالا در این وسط، من نمیدانم جلز و ولز و تهدید و ارعابِ به قول مرحوم شریعتی "کیهانها" در مورد این موضوع برای چیست؟ خب، دادگاهی است با همان ضوابط مورد نظر خودتان! کمی دندان روی جگر بگذارید تا ببینیم به کجا ختم میشود؟