سایت نقطه - روسیه و ترکیه چند سالی است که دستکم در رسانهها و تیتر اخبار به هم نزدیک شدهاند و از اختلافات دیرینه دور گشتهاند. این نزدیکی پس از آنکه در نوامبر ۲۰۱۵ نیروی دفاع ترکیه یکی از جتهای جنگندهی روسیه را در مرز ترکیه و سوریه سرنگون کرد ریشه خورد. موضع سخت و پر تهدید روسیه ترکیه را به سوی انعطاف کشاند و تیشهی یک سری تفاهمات «استراتژیک» در آنجا زده شد.
از سال ۲۰۱۵ به اینسو، شاهد رفتار سیاسی ملایم ترکیه در برابر روسیه هستیم. هرچند ترکیه هنوز هم با ابقای حکومت بشار اسد از سوی روسیه و ایران اختلاف دارد و بیشتر زبان سکوت را برگزیده است و آرامتر، شاهدیست بر شرایطی که بناست در سوریه برقرار شود. از آنسو تیرگی روابط آنکارا با واشنگتن و بسیاری از کشورهای اروپایی را نیز از سالهای نخست اقتدار رجب طیب اردوغان دیدهایم. بویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ این مشکلات و اختلافات فربهتر شدهاند.
اما واقعیت آنجاست که بین روسیه و ترکیه سیاستهای در تقابل، بطور جدی و استراتژیک وجود دارند. با اینکه از سال ۲۰۱۵ تاکنون دو کشور تلاش زیادی کردهاند که چسبی را برای بهم چسباندن نگرشهایشان بسازند و در خاورمیانه بر سر شرایط سوریه و جایگاه اسراییل به همکاری و نزدیکی متمایل شوند، اما دامنهی تاریخی و فرهنگی این اختلافات بین دو کشور بزرگتر از آنچه مینماید باید باشد.
تصمیمهای دستپاچه اردوغان
ترکیه بطور دستپاچه برای تحکیم قدرت سیاسی و نظامی خودش در خاورمیانه و با اشتباه سنگین دور شدن از آمریکا، خود را رقیب روسیه کرده است. به بیانی، ترکیه/اردوغان یک صحنهی «تئاتر» قدیمی را که سالها توسط سیاستمداران مجرب ترکیه ساخته و اجرا شده بود و مورد قبول مردم ترکیه، هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ ژئوپولیتیکی بود، خراب کرد. این تئاتر داشت با سالها نمایش، مردمی را که نزدیک به دو نسل قبلسان سلحشوران یک امپراطوری مسلمان مهاجم بودند و در کمتر زمینهی فرهنگی و علمی دستاوردی داشتند، بسوی «مدرن» شدن تربیت مینمود. اما اردوغان این مسیر را مانع شد و راه را خراب کرد. اردوغان بدون مشورت با یار بزرگ، آمریکا نیز دست به اینکار زد، در حالیکه امریکا در چندین دهه بسیار خوب با ترکیه کنار آمده بود. با بهم ریختن تمام نمایشنامههای قدیم، ترکیه با دست خالی به سوی ساختن نمایشهای تازه رفت. از اروپا بخاطر عدم موفقیت در ورود به اتحادیه اروپا دلسرد بود. از آمریکا فاصله میگرفت و خشمگین، بسوی دو هدف حرکت نمود.
هدف اول، بی شک رویایی برگرفته از سرنوشت جمهوری اسلامی ایران بود. ترکیه که از لحاظ ارتش، رسمیت مذهب اسلام سنی و توان اقتصادی در جایگاه عضو گروه ۲۰، خود را بسیار بالاتر از ایران میدید، به فکر افتاد که «چرا من مهم ترین کشور جهان اسلام نباشم». ترکیه خود را در بین کشورهای مسلمان الگویی برای جوانان کشورهای اسلامی منطقه میدید، و بود. از سوی اروپاییان به عنوان کشور اسلامی معتدل، (که قطب گردشگران اروپایی بود) برانداز میشد. پس، جایگاه خود در جهان اسلام را با دوری از اتحادیه اروپا و حرکت به سوی شرق روی پلههای بزرگتر شدن تصور نمود.
هدف دوم ترکیه این بود که به آمریکا نیز دهان کجی کند. آمریکا به دلیل نحیف شدن ارزشهای سکولاریسم و دموکراسی، اجحاف و تبعیض به کردهای ترکیه، مدام اردوغان را مورد انتقاد قرار میدهد. آمریکا به خواست ترکیه برای استرداد فتحالله گولن که رقیب سیاسی / ایدئولوژیک اردوغان است نیز تن نمیدهد. این دو مسئله اردوغان را برای روی گرداندن از آمریکا و آمدن بسوی کشورهای مسلمان و روسیه ترغیب نمود.
دو رقیب با اختلاف وزن زیاد
دستپاچگی اردوغان در اتخاذ این سیاست جدید این بود که به توصیههای اهل فن و سیاست ترکیه گوش نکرد. آنها میدانستند، که رقابت بین ترکیه که از زمان عثمانیان تا امروز نیز با روسیه در جریان بوده است، یک رقابت قدرت کاملا ژئوپولیتیکی و همینطور با مایههای فرهنگی و دینی است. حل نمودن اینگونه موانع در روابط دو کشور که هیچکدام هنوز به دموکراسی غربی دست نیافتهاند، ابدا کار آسانی نیست. روسیه همیشه کشوری تنها بوده است و از دوستی و روابط نزدیک با کشورهای دیگر خود را مستفیض نمیبیند. از سال ۲۰۱۳ که روسیه تصمیم گرفت با سیاستهای جدید و تند جایگاه خود را در خاورمیانه و شمال آفریقا تقویت و حتی در حد یک ابرقدرت ارتقاء بخشد، ترکیه باید میفهمید که نخواهد توانست جای را برای روسیه تنگ نماید و روسیه حضور رقیبی چون ترکیه را در گسترهی قلمرو خود تحمل نمیکند.
روسیه هرگز تمایلی برای حمایت و سرمایهگذاری روی شورشیان مسلمان و دینی خاورمیانه نخواهد داشت. سیاست روسیه کاملا با ذهنیت و فرهنگ بومی مردم روسیه نزدیک است. از همین رو امسال در سخنرانی سال نو، پوتین به مردم روسیه گفت که «ما باید همیشه پشت هم بیاستیم و بدون امید به دوستی با کسی، روسیه را سرپا نگاه داریم». اینک، ترکیه که جایگاه کشوری سکولار را داشت اسیر ایدئولوژی گولن و اردوغان شده است - و از شورشیان مسلمان حمایت میکند - چگونه میتواند همپیمان سیاسی روسها گردد؟
ترکیه خریدار سوخت و نفت و گاز است و در مجاورت مرزهای شوروی سابق زندگی میکند. روسیه فروشندهی سخت، نفت و گاز است. روسیه بسیار روی این صادرات برای توان اقتصادی خود حساب میکند. ترکیه هم مدام در پی ارزان خریدن سوخت و کمک کردن به اقتصاد تولیدی خود است. در این زمینه هم ترکیه و روسیه با هم رقیب هستند. اما رقبای با ختلاف وزن بسیار بالا و آنکه سنگینتر است هیچ آوانسی را به دیگری برای از دست دادن امتیازاتاش نخواهد داد زیرا نیازی به او ندارد.
امروز ترکیه خوب میداند دیگر روابطاش با آمریکا به حالت قبل برنخواهد گشت. میداند در دوستی با اسراییل از همیشه بستهتر است و میبیند که با بزرگان اروپا درافتادن از یادها نخواهد رفت. بنابرین آنچه که فعلا روابط ترکیه و روسیه را میسازد همان پلهای پشت سر است که ترکیه خراب کرده است.
تحلیل / نقطه