Saturday, Jun 15, 2019

صفحه نخست » تحلیل بی بی سی: جنگ با ایران، چه شکلی خواهد بود؟

war_061419.jpgاگر بین ایران و آمریکا جنگ شود ...

بی بی سی - از مطالب مفصل درباره سناریوهای محتمل از وقوع جنگ بین ایران و آمریکا، تا تیترهای هیجان انگیز مانند "جنگ جهانی سوم" یا "چگونه جنگ ایران و آمریکا آغاز می‌شود؟"، رسانه‌های مهم آمریکایی، همانند افکار عمومی ایرانیان، با حساسیت احتمال جنگ کشورشان را با ایران دنبال می‌کنند.

تحولات تازه و حملات به دو نفتکش در دریای عمان، انگشت اتهام مایک پومپئو که مستقیم ایران را نشانه گرفته، و در نهایت واکنش منفی رهبر ایران به پیام دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، موجب شد تا حجم مطالب از این دست به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش یابند.

در مجموع، اگر چه بسیاری از ناظران و کارشناسانی که این مطالب را نوشته‌اند، احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار در وضعیت کنونی را اندک ارزیابی کرده‌اند، اما در عین حال هشدارهایی نیز درباره وقوع جنگی تصادفی، یا افزایش قابل توجه تنش به شکل دومنیویی از کنش و واکنش‌های احتمالی، منتشر شده‌اند.

در این مطلب نگاهی داریم به خلاصه‌ای از چند نمونه مطالب مهم که درباره جنگ ایران و آمریکا، احتمال وقوع آن و راه‌های جلوگیری از افزایش تنش میان دو کشور در رسانه‌های مهم آمریکایی منتشر شده‌اند.

جنگ با ایران، چه شکلی خواهد بود؟

ایلان گلدنبرگ، (مسئول سابق تیم ایران در دفتر معاونت سیاست‌های دفاعی وزارت دفاع آمریکا و از دیپلمات‌های سابق وزارت خارجه این کشور) در مطلبی در نشریه "فارین افرز" پیش‌بینی خود را از وقوع جنگ احتمالی با ایران تصویر کرده است.

بر اساس تحلیل آقای گلدنبرگ، چنین جنگی به شکل یک سری حوادث (همانند حملات و آتش‌سوزی‌های مشکوک در خلیج فارس) آغاز خواهد شد. او می‌نویسد که اگر دو طرف احساس کنند در متوقف کردن پیشروی حریف موفق نبوده‌اند، این امکان وجود دارد که هر بار، یک گام جلوتر بروند.

بر اساس این سناریو، اگر ایران به حجم و ابعاد حملات پراکنده در خلیج فارس بیافزاید (حتی اگر مسئولیت این حملات را برعهده نگیرد) این احتمال وجود دارد که سیاستگذاران وزارت دفاع آمریکا به این نتیجه برسند که به شکل علنی، به حملاتی علیه ایران دست بزنند. آقای گلدنبرگ این حملات را با حملاتی مقایسه کرده که آمریکا به مواضع رژیم اسد انجام داد. در آن زمان آمریکا اعلام کرد که حملات به دلیل استفاده اسد از تسلیحات شیمیایی انجام می‌شوند و این بار نیز آمریکا می‌تواند استدلال کند که با هدف تضمین امنیت آبراه‌های بین‌المللی به حملاتی دست می‌زند.

اما این تحلیلگر ارشد مراکز مطالعاتی آمریکایی معتقد است که شرایط اسد در زمان حملات آمریکا با وضعیت کنونی رژیم ایران قابل مقایسه نیست و احتمال بی‌جواب ماندن حمله آمریکا از سوی نیروهای نظامی ایرانی - به ویژه سپاه پاسداران - اندک است. در چنین سناریویی، ایران به شکل مستقیم و علنی به مواضع آمریکا حمله می‌کند و با شدت گرفتن پاسخ آمریکا، ایران از همه توان برای ضربه زدن به منافع آمریکا بهره خواهد برد؛ از خلیج فارس گرفته تا عراق و لبنان و یمن، و از حملات مستقیم گرفته تا هرگونه درگیری نیابتی حتی با متحدین آمریکا.

از اینجا عملا جنگ ایران و آمریکا بالاگرفته و البته از نظر ایلان گلدنبرگ بیشتر گره کوری شکل گرفته که گشودنش آسان نخواهد بود، چرا که سناریوی حمله همه جانبه و اشغال کامل ایران، بسیار برای آمریکا دشوار و دور از ذهن است و همزمان نمی‌تواند ضربات ایران را بی‌پاسخ بگذارد. در چنین وضعیتی از نظر آقای گلدنبرگ، سرمایه‌گذاری کسانی مانند جان بولتون بر مخالفان ایرانی برای تغییر رژیم نیز یک سرمایه‌گذاری از پیش شکست خورده است، چرا که بخت پیروزی مخالفان و همراهی همه جانبه افکار عمومی ایرانیان با چنین تغییری در زمان جنگ با آمریکا، از هر زمانی کمتر است.

''از کسی که طرفدار جنگ عراق بوده، بشنوید''

دیوید فروم (از تحلیلگران معروف نئوکان‌ها)، در مطلبی که در نشریه معتبر "آتلانتیک" منتشر کرده، در تیتر نوشته است: "از کسی که طرفدار جنگ عراق بوده، بشنوید: جنگ با ایران فاجعه خواهد بود".

آقای فروم نوشته است که از نظر او، جنگ عراق با "پیش‌فرض‌های ساده‌انگارانه، بی‌سوادی فرهنگی و برنامه‌ریزی مغشوش" به یک پروژه شکست خورده تبدیل شد، اما در مقایسه با آنچه که این روزها در برابر ایران رخ می‌دهد، برنامه‌ریزی جنگ عراق را می‌توان یک کار استادانه تمام عیار توصیف کرد.

این تحلیل‌گر نئوکان در مطلبش یادآوری کرده که شخصا در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ از طرفداران جنگ عراق بوده و به همین دلیل نیز معتقد است که در قبال وقوع جنگی دیگر در خاورمیانه، مسئولیت دارد. به ویژه اینکه او در نگارش سخنرانی معروف "محور شرارت" نیز نقش داشته و مانند نئوکان‌های دیگر، در نگاهی ایدئولوژیک به جنگ عراق معتقد بوده که تغییر نظام سیاسی این کشور به دموکراسی می‌تواند مسیر تحولات سراسر خاورمیانه و جهان عرب را تحت تاثیر قرار دهد. (دیوید فروم در آن زمان از جمله نویسندگان سخنرانی‌های جرج بوش، رئیس‌جمهور آمریکا بود و به عنوان نویسنده سخنرانی معروف "محور شرارت" به شهرت رسید. او البته بعدها گفت که در نقشش در ارتباط با عبارت "محور شرارت" اغراق شده و به عنوان نویسنده سخنرانی، نقشی در سیاستگذاری و حتی انتخاب لحن تند ضد ایرانی آن متن نداشته، بلکه تنها متنی را نوشته که از او خواسته شده تا بنویسد.)

دیوید فروم در ادامه نوشته که معتقد است شخص دونالد ترامپ هیچ علاقه‌ای به یک جنگ همه جانبه با یک ملت ۸۰ میلیونی را ندارد، اما "اگر شما درباره جنگ بلوف بزنید، همیشه این احتمال هست که یکی مچ شما را بگیرد و بلوف شما لو برود. ضمن اینکه در شرایط کنونی، همه چیز می‌تواند با سرعت تغییر کند و ناگهان خودتان را درگیر یک جنگ کامل ببینید."

به نوشته آقای فروم، رژیم ترامپ در حالی خود را در چنین وضعیتی قرار داده که کنگره از او برای چنین جنگی حمایت نمی‌کند، سازمان ملل چنین مجوزی به او نداده، اکثر متحدان واشنگتن از جمله اتحادیه اروپا، کره جنوبی و مکزیک از او دل خوشی ندارند و حمایتش نمی‌کنند و حتی بریتانیا که متحد استراتژیک است نیز "با برگزیت فلج شده است."

در مقابل دیوید فروم، ایران سال ۲۰۱۹ را با عراق ۲۰۰۳ مقایسه کرده و نوشته که این دو کشور هیچ شباهتی به هم ندارند؛ نه از نظر رژیم‌های سیاسی‌شان، نه ملتشان، نه سابقه چگونگی شکل‌گیری کشورهایشان و نه احساس مردمانشان نسبت به اشغالگران خارجی.

این تحلیلگر که خود از جمهوریخواهان شناخته‌شده است معتقد است که در جریان مقابله‌جویی دولت ترامپ و ایران، نه فقط افکارعمومی آمریکا یا جامعه سیاسی این کشور از ترامپ حمایت نمی‌کنند، بلکه وقوع جنگی احتمالی در حزب جمهوریخواه نیز شکاف ایجاد می‌کند و درون این حزب نیز عده‌ای مخالف "جنگی عظیم و زمینی" توسط دولتی هستند که از نظر آنها "حتی توانایی انجام ماموریت‌های بسیار ساده‌تر" را ندارد.

جنگ تصادفی

جنگ تصادفی، عبارت گنگی است که در مطالب مختلف معانی گوناگونی دارد. برخی آن را نتیجه سری وقایع اجتناب‌ناپذیری می‌دانند که شبیه سقوط یک "گلوله برف" لحظه به لحظه بزرگتر می‌شود و در نهایت به جنگ تبدیل می‌شود. ریچارد سوکولسکی (از چهره‌های برجسته بنیاد کارنگی) و استیون سایمون (مدیر ارشد خاورمیانه در تشکیلات مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا در دوران کلینتون و اوباما)، در نوشته مشترکی که در "فارین پالیسی" منتشر کرده‌اند، جنگ تصادفی را یک درگیری نظامی توصیف کرده‌اند که "بدون خواست و برنامه‌ریزی قبلی طرفین" رخ بدهد.

در این مطلب که نگاهی نقادانه به سیاست‌های دولت ترامپ دارد، به دوگانگی در تشکیلات دولت آمریکا اشاره شده و آمده که در حال حاضر، برخلاف حرفهای شخص دونالد ترامپ درباره علاقه‌اش به مذاکره، جان بولتون (مشاور امنیت ملی) و مایک پومپئو (وزیر خارجه)، چهره‌های جنگ‌طلبی هستند که احتمالا از راه‌انداختن یک جنگ تمام عیار، ابایی ندارند. اما در نهایت حتی "در این دولت که مشخص نیست، چه کسی چه کاره است" احتمالا باید بر سر جلوگیری از وقوع یک جنگ ناخواسته، توافق نظر وجود داشته باشد.

این دو تحلیلگر معتقدند که رفتارهای کنونی دولت ترامپ، احتمال وقوع جنگ را به دلیل "سو‌ءتفاهم، سوءمحاسبه و فقدان ارتباط میان دو طرف" روز به روز بیشتر کرده است. این دو علاوه بر نقش دو چهره "جنگ‌طلب" بر وضعیت موجود، از نقشه عربستان سعودی درباره "حمله موضعی" به برخی تاسیسات مشخص در ایران و اثرات سیاستمداران عربستانی بر ترامپ نیز به عنوان عامل افزایش خطر جنگ نام برده‌اند.

نویسندگان این مطلب نوشته‌اند که جلوگیری از "جنگ تصادفی"، ممکن است و راه‌هایی نیز برای این کار پیشنهاد کرده‌اند. از آن جمله، صدور دستور به نظامیان آمریکایی در سوریه برای خویشتن‌داری در برخورد نظامی با نظامیان ایران، منسوب به ایران یا گروههای نیابتی، افزایش همکاری میان نظامیان آمریکایی و گروه‌های نیابتی منسوب به ایران در سوریه، استفاده از روسیه برای فشار بر ایران و در نهایت، ایجاد یک کانال ارتباطی مستقیم با نظامیان ایرانی برای استفاده در زمانی که به شکل ناگهانی، تنش نظامی میان دو کشور بالا می‌گیرد.

سوکولسکی و سایمون همچنین نوشته‌اند که آمریکا باید در ارتباط با اسرائیل و عربستان، موضع روشنی داشته باشد و به آنها شفاف اعلام کند که به رغم حمایت همه جانبه از آنها در صورت حمله ایران، به هیچ وجه اقدامات تحریک‌آمیزشان را در شرایط آرامش تحمل نخواهد کرد. این دو معتقدند که ایران نیز باید با تمام بازیگران نیابتی‌اش همین برخورد را انجام بدهد و جلوی اقدامات تحریک‌آمیز آنها را بگیرد.

در نهایت این دو تحلیلگر معتقدند که خطر درگیری ناخواسته جدی است و اگر ترامپ واقعا در موضعش برای آغاز نکردن جنگ با ایران جدی است، باید زیردستانش را مجبور کند تا حرفهایش را گوش کنند.

آیا جنگ می‌شود؟

در میان رسانه‌های دیگر، گزارش‌های بسیاری نیز منتشر شده که عموما در آنها تلاش شده علاوه بر شرح ماجرا به این پرسش نیز پاسخ داده شود که احتمال جنگ چقدر است.

از این دست مطالب، آلکس وارد، نویسنده وب‌سایت ووکس در گزارشی طولانی نوشته است که به سه دلیل، جنگی رخ نخواهد داد: اول حضور نظامی آمریکا در منطقه به شکل غیرعادی زیاد نیست و نشانه‌ای از جنگ دیده نمی‌شود. دوم اینکه دونالد ترامپ بارها گفته به دنبال جنگ با ایران نیست. و آخر اینکه تنش به آن حدی که برخی می‌گویند بالا نیست و انتظار می‌رود فضا به زودی آرام‌تر شود.

جاناتان بوردر، گزارشگر قدیمی نیوزویک در امور دفاعی، در پاسخ به این سئوال ابتدا به تحلیل کولین کال (از مقام‌های وزارت دفاع آمریکا در امور خاورمیانه در دوران اوباما) اشاره کرده که اخیرا در واشنگتن پست منتشر شد. در مطلب آقای کال، شبیه به آنچه ایلان گلدنبرگ تصویر کرده بود، احتمال وقوع پله به پله یک تنش نظامی شدید مطرح شده بود. اما جاناتان بوردر نوشته که فعلا فضا به تاریکی و خطرناکی که کولین کال نوشته بود نیست.

در مطلب آقای بوردر آمده که یکی از موضوعات کلیدی در ارتباط با جنگ احتمالی با ایران، اختلاف نظر جدی بر سر سیاست ایران در دولت ترامپ است. آقای بوردر که خود ساکن واشنگتن است، مانند بسیاری دیگر از ناظران، به ایده‌های متفاوت و جنگ‌طلبانه جان بولتون و مایک پومپئو در برابر نظرات مذاکره محور ترامپ و اطرافیانش اشاره کرده است. او همچنین به نقل از کارشناسان نظامی نوشته که در کاخ سفید درباره ایران سردرگمی وجود دارد و تکلیف روشن نیست؛ مساله‌ای که به نوشته این روزنامه‌نگار از نگاه سیاستمداران ایرانی دور نمانده است.

جیم هنسون، تحلیلگر امور نظامی فاکس‌نیوز (از نظامیان سابق و کارشناسان مراکز مطالعاتی دست راستی)، در مطلبی نوشته که حملات ایران همچنان ادامه دارد و صبر کاخ سفید به زودی به پایان خواهد رسید. این کارشناس نظامی هوادار رویارویی نظامی با ایران نوشته است که اقداماتی مانند عملیات مشترک ارتش آمریکا با ارتش عربستان علیه گروه حوثی‌های یمن، از جمله ابتکارات نظامی است که می‌تواند به تهران پیام روشنی از عزم آمریکا برای مقابله با ایران ارسال کند.

در یکی دیگر از گزارش‌های مهم که در ارتباط با مساله جنگ با ایران منتشر شده، رابین رایت، روزنامه‌نگار شناخته شده نیویورکر، تنش اخیر را یادآور جنگ نفتکش‌های دهه ۸۰ میلادی توصیف کرده؛ تنشی که خانم رایت شخصا ناظر بخش مهمی از آن بوده: سفر آیت‌الله خامنه‌ای به نیویورک و همزمانی حمله آمریکا به کشتی تجاری "ایران اجر" به خاطر مین‌گذاری در خلیج فارس. خانم رایت نوشته که آقای خامنه‌ای در یک برنامه صبحانه با گروه کوچکی از روزنامه‌نگاران - از جمله شخص او - اتهامات را رد کرد، اما در نهایت درگیری نظامی دو کشور، اثر تلخی بر تنها سفر خامنه‌ای به آمریکا گذاشته است.

به نوشته او، بعدها برخی مقام‌های ایرانی به این روزنامه‌نگار آمریکایی گفته‌اند که اتفاقات آن سفر، اثر قابل‌توجهی بر تصور آیت‌الله خامنه‌ای از آمریکا گذاشت. ظاهرا آقای خامنه‌ای معتقد بود که حمله به کشتی "ایران اجر" با هدف تحت تاثیر قرار دادن سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل انجام شده.

رابین رایت می‌نویسد: "دو سال بعد، آیت‌الله خشمگین از آمریکا رهبر ایران شد و بارها تکرار کرده که آمریکا قابل اعتماد نیست؛ تا همین حالا و دیدارش با شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن."



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy