روزبه میرابراهیمی - ایندیپندنت فارسی
جمهوری اسلامی ایران هفته گذشته، پس از سه سال و اندی، نزار زکا، شهروند لبنانی را که مقیم آمریکا است، از زندان آزاد کرد و به فرستاده ویژه رئیس جمهوری لبنان تحویل داد تا از تهران عازم بیروت شود و نقطه پایانی بر کابوس تجربه سفرش به ایران بزند. او چند سال پیش، در پی سفرش به ایران برای شرکت در کنفرانسی، به دعوت معاون وقت امور زنان رئیس جمهوری ایران، شهیندخت مولاوردی، از سوی اطلاعات سپاه بازداشت شد و پس از مدتها، با حکم دادگاه انقلاب در ایران به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
بازداشت او در سال ۱۳۹۴ صورت گرفت، در حالی که یک سال پیش از آن هم او به دعوت وزارت ارتباطات و فنآوری به ایران سفر کرده بود. نزار زکا، کارشناس فنآوری اطلاعات است که در«تئوریهای توطئه»ی بخشی از نهادهای امنیتی ایران، بازیگری در پروژههای «جنگ نرم دشمن» علیه «نظام جمهوری اسلامی» بود! اما آنچه در طول این مدت بر او گذشت، محصول تازهای از کارخانه «دشمنسازی» نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به بازار ارائه کرد.
زکا به محض رسیدن به بیروت و رها شدن از «چنگال» نیروهای امنیتی ایران در مصاحبهای، ایران را به «آدمربایی» متهم کرد و مدعی شد «در زندان اوین بارها شکنجه شده است». او زندان اوین را از «زشتترین زندانها در جهان» خواند و گفت که «قادر به توصیف آن نیستم».
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
سخنان زکا پس از آزادی، مقامات قضایی ایران را عصبانی کرد، به گونهای که محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور در اظهاراتی ضمن انتقاد از زکا، تهدید کرد که «اسناد و مدارک محکومیت این فرد را در دست داریم و اگر لازم باشد، مصاحبه، فیلمها و مستندات را منتشر میکنیم». مقامات ایران از کدام اسناد و مدارک سخن میگویند، که در واکنش به اظهارات زکا، تهدید به انتشارشان میکنند؟
با مروری بر آرشیو رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی و سپاه پاسداران به راحتی میتوان محتوای آنچه را مقامات ایران از آن به عنوان «اسناد و مدارک» یاد میکنند، برشمرد. کافی است با شیوههای سناریو سازی نهادهای امنیتی ایران آشنا باشید تا آنچه احتمالا در آینده در قالب «مصاحبه، فیلمها و مستندات» منتشر خواهد شد را از همین حالا حدس بزنید.
برای درک این سناریو کمی به عقب باز میگردیم. به یاد داشته باشیم که نزار زکا در شهریور ۱۳۹۴ بازداشت شد. اما چند سال قبل از آن سناریویی برای برخورد با تعدادی از افراد هدفگذاری شده، طرحریزی شده بود. در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ روزنامه «وطن امروز»، در چند گزارش، به مجموعهای پرداخت که در آن شخصیتهای مختلف ایرانی از حوزههای مختلف، شبکهای را تشکیل داده بودند و نشستهای سالیانهای برگزار میکردند. نام این پروژه «آیبریج» بود که به صورت جشنوارهای دورهای با حضور کارشناسان و کارآفرینان حوزههای مختلف تشکیل و برگزار میشد. گزارش نویس آن روزنامه با وصل کردن مجموعهای از نهادهای علمی و تحقیقاتی و موسسات دانشگاهی، از پروژهای «خطرناک و بزرگ» نوشت که هدفاش «تضعیف حاکمیتهای ملی با ایجاد شبکههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نخبگانی موازی با ساختار حاکمیت» بود. این گزارش پروژه «پل» را برنامهای پوششی برای نفوذ آمریکا به ساختارهای سیاسی و اجرایی ایران نامیده بود. توجه داشته باشید که این گزارشها بیش از دو سال قبل از بازداشت نزار زکا منتشر شده و البته در آن از افراد دو تابعیتی دیگری مانند باقر و سیامک نمازی - که هنوز هم در ایران در بند هستند - هم نامبرده شده بود.
نزار زاکا، در شهریور ۱۳۹۴ به دعوت رسمی معاون رئیس جمهور به ایران آمد و در بازگشت به فرودگاه توسط اطلاعات سپاه «ربوده» شد و تا مدتی از او خبری نبود. چند هفته بعد در ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۴ بار دیگر روزنامه «وطن امروز» گزارشی با عنوان «پروژه اشغال سایبری ایران» منتشر کرد و در آن نوشت: «بر اساس گزارشهای منتشر شده، نزار زاکا شاهمهره لبنانی - آمریکایی دستگیر شده در ایران، مأموریتی ویژه در حوزه فناوری اطلاعات ایران داشته و به همین جهت نیز با وزارت ارتباطات مرتبط بوده است».
در روزها و هفتههای ابتدایی بازداشت او، به احتمال قریب به یقین، محورهای این سناریوی از پیش تعیین شده (که در قالب گزارشهای مختلفی در برخی روزنامهها منتشر شده بود)، موضوع بازجوییها و تحت فشار قرار دادن او بوده تا او را با استفاده از «هر روشی» وادار کنند تا محتوای این سناریوی امنیتی را تایید و به نقش خود در آن «اعتراف» کند. برای طراحان چنین سناریوهایی چندان هم اهمیت ندارد که اطلاعات «به دست آمده» از متهم، واقعی، درست و یا «با ربط به هم» باشد. آنها تنها دنبال تایید جنبههای مختلف سناریوی خود از زبان متهم و زندانی در بند هستند. در این مورد خاص هم بازجوییها از این زندانی ماهها به طول انجامید و در نهایت هم با حکم قاضی صلواتی در دادگاه انقلاب، که در سالهای اخیر در عمل ماشین امضایی برای صدور احکام سنگین مورد درخواست نهادهای امنیتی و بازجویان امنیتی بوده، به ده سال زندان محکوم شد.
۳۰ شهریور ۱۳۹۵، یعنی یک سال پس از بازداشت، خبر محکومیت نزار زاکا به ۱۰ سال حبس به جرم «جاسوسی» و پرداخت ۴ میلیون و دویست هزار دلار جریمه در خبرگزاریها منتشر شد. توپخانهی رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی در ایران اما هر از چندگاهی، ادعای تازهای را در مورد او منتشر میکرد. رجانیوز، یکی دیگر از رسانههای نزدیک به جریان «اصولگرا» در ایران، در خرداد ۱۳۹۶ در گزارشی نوشت:«جاسوس بازداشتشده در حال تدارک برگزاری تظاهرات در ایران بود و ۷۳۰هزار دلار از آمریکا برای پیش بردن پروژههایش در خاورمیانه پول گرفته است».
زکا که ظاهرا پس از مدتها حبس در زندان انفرادی به زندان عمومی منتقل شده بود، در شهریور ۹۶ پس از باخبر شدن از تایید نهایی حکم ۱۰ سال حبساش در پیامی از داخل زندان اوین گفت: «پرونده من درس و هشداری برای کسانی باشد که میخواهند برای کار یا تفریح به ایران سفر کنند. من تنها نیستم. اگر آزادی برای شما ارزش دارد و یک خارجی هستید به ایران سفر نکنید، ایران جای امنی برای شما نیست. جرأت نکنید اینجا بیایید. من برای سخنرانی در یک کنفرانس بین المللی در زمینه ارتباطات توسط شهیندخت مولاوردی معاون امور بانوان ریاست جمهوری دعوت شدم. در مسیر فرودگاه به زندان اوین منتقل شدم و به دروغ به اتهام جاسوسی متهم شدم». اتهامی که او منکر آن است و خود را بیگناه میداند.
حالا در خرداد ۱۳۹۸ و در حالی که مدت محکومیت زندان او به نیمه هم نرسیده بود، نزار زکا با وساطت «میشل عون»، رئیسجمهوری لبنان، از زندان آزاد شد و به لبنان بازگشت. او در اولین مصاحبههای خود پس از خروج از ایران، تنها به گوشهای از آنچه بر او گذشته بود اشاره کرد و از تلخکامیهای این تجربه اجباری سخن راند. مقامات ایران از این صراحت او برآشفتهاند و لابد انتظار داشتند که او از گل و بلبل و خوشگذرانی در باغهای «اوین» بگوید و سپاسگزار مسببان این تجربه تلخ باشد.
هزینهای که این گونه برخوردهای سیستم امنیتی جمهوری اسلامی برای «نظام» به همراه دارد، ابعاد مختلفی دارد. آنچه احتمالا در ماهها و سالهایی آینده از زکا خواهیم شنید تنها یک بُعد از چنین عملکردهایی است که در قالب مصاحبه، سخنرانی و کتاب بازتاب پیدا خواهد کرد.
مقامات جمهوری اسلامی احتمالا در هفتههای آینده «فیلمها و مستندهایی» تهیه و منتشر خواهند کرد تا به قول خودشان «افشاگری» کنند، اما واقعیت این است که مخاطب آن افشاگریها هم همان مخاطبان اصلی سناریوسازیهای امنیتی خواهد بود، وگرنه نزار زکا از این به بعد بیشتر از قبل باعث سردرد مقامات امنیتی و سیاسی جمهوری اسلامی خواهد شد. کارخانه «مخالفسازی» نظام «مقدس»، یک محصول دیگر را به بازار ارائه کرد که به صف مخالفان جمهوری اسلامی بپیوندد، این بار یک لبنانی تبارِ مقیم آمریکا که وسوسه مشارکت در سرمایهگذاری و پیشبرد ایدههای مدرن، او را به ایران کشاند، اما با عبور از تجربه سخت «اوین»، او هم صدایی شد در میان صداهایی که ساز مخالف علیه جمهوری اسلامی سر میدهند.