آیا آمریکا در قبال ایران سیاست منسجمی دارد؟
پیتر بروکز - رادیو فردا
به نظر میرسد که در مورد سیاست آمریکا در قبال ایران سردرگمی هایی وجود دارد. برخی تأکید میکنند که سیاست آمریکا در قبال ایران منجسم نیست، و یا تناقضهایی در این سیاست وجود دارد و برخی حتی میگویند که آمریکا اصلاً در قبال ایران سیاستی ندارد.
من با این نظرات مخالفم.
من تردیدی ندارم که کاخ سفید در قبال ایران یک سیاست مشخص دارد. این سیاست بر اساس تمایل آمریکا برای دستیابی به اهداف معینی در راستای منافع این کشور و صلح و ثبات بینالمللی و با استفاده از روشهای مشخصی تنظیم شده است.
همانطور که به خوبی میدانیم دولت فعلی آمریکا در مورد رفتار بینالمللی ایران نگرانیهای فراوانی دارد. مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا حدود یک سال پیش نگرانیهای واشینگتن در مورد رفتار حکومت ایران را با قيد شروطی برشمرد.
در نتیجه آمریکا برای تغییر رفتار حکومت ایران سیاست «فشار حداکثری» را در پیش گرفته است. ولی همزمان با اعمال فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی بر ایران، واشینگتن در را برای مذاکره با تهران بازگذاشته است.
تاکنون ایران از پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکا استقبال نکرده است.
ایران تأکید میکند که در پی توسعه برنامههای هستههای تسلیحاتی نیست و توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را که آمریکا از امضاکنندگان آن است یک معاهده بینالمللی الزامآور تلقی میکند.
ولی بسیاری از نگرانیهای آمریکا به همين برجام مربوط میشود. دولت دونالد ترامپ در اردیبهشت سال گذشته از این توافق خارج شد چون معتقد است که این توافق برای کنترل فعالیتهای هستهای و موشکی ایران کافی و مناسب نیست.
به عنوان مثال، دولت آمریکا خواهان دسترسی کامل و بیقید و شرط بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تمامی جنبههای برنامه هستهای پنهانی ایران در گذشته است. در غیاب اینگونه بازرسیها راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران دشوار میشود.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو فردا
در عین حال این نکته هم موجب نگرانی است که در صورت عدم بازرسی تأسیسات و مراکز مشکوک، به خصوص اگر مراکز نظامی و تأسیسات سپاه پاسداران مشمول بازرسیها نباشد، برجام نمیتواند به طور کامل فعالیتهای ایران را بسنجد.
ایران در عین حال باید در حال حاضر و در آینده تولید مواد هستهای مثل غنیسازی اورانیوم و یا پلوتونیوم را که میتوانند در تولید سلاح هستهای مورد استفاده قرار بگیرند، متوقف کند.
یک منبع دیگر نگرانیهای واشینگتن برنامههای موشکی ایران است. ایران مدعی است که برنامههای موشکی آن کشور دفاعی است و دلیل توسعه این برنامهها وجود کشورهایی نظیر عربستان سعودی در منطقه است که به شدت مسلح هستند.
در حال حاضر ایران صاحب بزرگترین زرادخانه موشکی در خاورمیانه است و موشکهای آن کشور قادر به حمل کلاهکهای هستهای هستند.
آمریکا معتقد است برنامه موشکی ایران ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است. متحدان اروپایی و واشینگتن نیز در مورد برنامههای هستهای ایران ابراز نگرانی کردهاند. واشینگتن در عین حال خواهان توقف ارسال موشک از سوی ایران به گروههای شورشی و تروریست در سطح منطقه است.
خواست دیگر آمریکا آزادی شهروندان آمریکایی زندانی در ایران و توقف حمایت از گروههای تروریستی مثل حماس، حزبالله لبنان، جهاد اسلامی فلسطین و شبهنظامیان شعیه عراقی است.
آمریکا میخواهد ایران ارسال اسلحه برای حوثیهای یمن را متوقف کرده، نیروهای خود را از سوریه خارج کند، حمایت از طالبان در افغانستان را پایان داده و به عوامل القاعده اجازه ندهد از ایران به عنوان یک مخفیگاه استفاده کنند.
مواردی که به آن اشاره شد دربرگیرنده تمامی شروطی نیست که مایک پومپئو حدود یک سال پیش اعلام کرد ولی در مجموع نگرانیهای واشینگتن در مورد سیاستهای مشخص حکومت ایران در داخل و خارج را که بر منافع آمریکا تأثیر میگذارند، تشریح میکند.
این شکایات در عین حال بهکارگیری ابزارهای قدرت ملی برای حفاظت از منافع آمریکا در قبال رفتارهای خصمانه و بیثباتکننده ایران را توجیه میکند.
حقیقت این است که سیاست «فشار حداکثری» نتیجه داده است.
به عنوان نمونه اقتصاد ایران به شدت آسیب دیده: ارزش ریال طی ۱۸ ماه گذشته در بازار آزاد حدود چهار برابر سقوط کرده؛ تورم حدود ۴۰ درصد است؛ بیکاری به ۱۵ درصد رسیده؛ صادرات نفت به نازلترین میزان طی چند دهه اخیر کاهش یافته و پیشبینی میشود که در سال ۲۰۱۹ حدود شش درصد از حجم اقتصاد ایران کاسته شود.
البته ایران میکوشد با سیاستهای آمریکا مقابله کند، نمونههای آن اقدامات تحریکآمیزی مثل سرنگون کردن پهپاد آمریکایی و فرا رفتن از حد نصاب تعیینشده در برجام برای تولید اورانیوم غنیشده است.
آمریکا برای رسیدن به اهدافش در رابطه با ایران باید روشهای خود را متناسب با روند حوادث تغییر دهد. در مواجهه با حوادث غیرمنتظره و ناگهانی باید برخی از سیاستها و روشهای فعلی را به سرعت تغییر داد.
سیاستگذاری یک کار پویا و متغیر است.
البته هرگونه تغییر حتی کوچکی در جنبههای راهبردی و یا تاکتیکی یک سیاست ممکن است با انتقاد صاحبنظران روبهرو شود. این نکته عجیبی نیست و در یک جامعه آزاد میتواند به بحثهای سالم در زمینه سیاستگذاری کمک کند.
هر کس میتواند مخالف سیاست دولت فعلی آمریکا در قبال ایران باشد و یا معتقد باشد که این سیاست ناقص است و در مقابل دیدگاههای خود را ارائه دهد. ولی این ادعا که دولت آمریکا در قبال ایران سیاست منسجمی ندارد، درست نیست.
بازی با آتش، احمد رأفت