مخالفت جمهوری اسلامی با آمریکا؛ نقدی بر یادداشت حسین موسویان
بهروز مفید - شبکه بیان
دسترسی مقامات جمهوری اسلامی به نشریات بین المللی انگلیسی زبان وقتی زیاد بشود، به این معناست که اعتبار این نشریات نیز می توانند در جهت اهداف سراسر دروغ رژیم سقوط کنند.
فارین افرز، فارین پالیسی، نیویورک تایمز، گاردین، فوربز و سایر نشریات بین المللی که هر از گاهی ستون های ویژه ای در اختیار حکومت ملایان می گذارند، به آنها این امکان را می دهند که حکومت دروغ را گسترده تر کنند.
سید حسین موسویان، دیپلمات و مذاکرهکننده ارشد هستهای سابق ایرانی در مقاله ای تازه که در فارن افرز منتشر شده در همین راستا به دروغ پراکنی پرداخته است. یادداشت او با این جملات آغاز می شوند:
مادر پیر من بسیار بیمار است، بنابراین چند هفته گذشته را با او در ایران گذراندم. اقامت من این فرصت را برایم فراهم کرد که در این مدتی که تنش میان ایالات متحده و ایران افزایش یافته، نظرات عموم مردم را هم بپرسم.
مردم عادی از من می پرسیدند چه اتفاقی برای برجام خواهد افتاد؟ چرا بر خلاف آنکه ایران به برجام پایبند بود، آمریکا توافقنامه را نقض کرد؟
پس از خروج آمریکا از برجام، وضعیت اقتصادی ایران بدتر شده است. ایرانیان نه دولت خودشان که آمریکا را سرزنش و ملامت می کنند. مردم ایران متقاعد شده اند که مقصر پایان یافتن معامله هسته ای، دولت ترامپ است نه دولت حسن روحانی، رئیس جمهور ایران.
رویکرد واشنگتن در خصوص برنامه جامع اقدام مشترک که به طور اختصار "برجام" شناخته می شود، باعث بی اعتمادی شهروندان ایران به ایالات متحده شده و مقامات ایران را با گزینه های ناخواسته در تقابل با این کشور مواجه ساخته است. نتیجه ۱۲ سال مذاکرات فشرده بین ایران و شش قدرت جهانی، برجام را به وجود آورد که برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای از طریق بازرسی های کامل طراحی شده بود.
در طی دو سال گذشته، نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی بر فعالیت های هسته ای ایران نشان می داد که ایران به طور کامل پایبند به شرایط و ضوابط برجام بوده است.
ایالات متحده در عوض چه کار کرد؟ نه تنها به تعهدات خود در خصوص از بین رفتن تحریم ها عمل نکرد و همکاری تجاری با ایران را تسهیل ننمود، بلکه از برجام نیز عقب نشینی کرد و تحریم های خصمانه اقتصادی را بر علیه ایران وضع نمود و سیاست فشار حداکثری ای را ایجاد کرد که حتی این فشار در خصوص کره شمالی نیز وجود نداشت. ناامیدی و دلسردی عمیق مردم و حکومت ایران از اروپا هم به دلیل عدم رسیدگی به تعهدات برجامی است که بی عدالتی را به همراه آورده است.
نکاتی که موسویان در این مقاله تقریبا طولانی آورده، همان چیزی است که جمهوری اسلامی می خواهد جهان بشنود. مقاله او در راستای منویات علی خامنه ای است که می گوید ملت در این ماجرای تحریم ها، مظلوم واقع شد اما ذلیل نیست!
جمهوری اسلامی و نویسندگان و تحلیلگران آن می خواهند به جهان نشان دهند که تحت ستم قرار گرفته اند اما این جهان دیگر جهان "باهنر"ها نیست که بشود با سخنرانی و مطلب نویسی حتی در نشریات برای رژیم اسلامی، آبرو و اعتبار خرید.
موسویان می نویسد مردم عادی آمریکا را مقصر می دانند. برای مخاطب انگلیسی زبان خاصه در بریتانیا و ایالات متحده، این نوشته ها باورپذیر می توانند باشد. استفاده از بیان احساساتی نظیر ملاقات با مادر هم در همین جهت باورپذیری است.
اما برای مخاطب ایرانی که در ایران زندگی می کند و در میان مردم است، کاملا مشخص است که این یک دروغ و فریب برای جامعه جهانی است. آیا مردم به واقع ایالات متحده را مقصر می دانند یا ماجراجویی های قاسم سلیمانی که تحریم ها را برای مردم ایران به ارمغان آورده؟
حتی خروج جمهوری اسلامی از برجام، با فشار بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی بر نرخ ارز همراه شده تا مردم باور کنند که اگر جمهوری اسلامی ایستادگی کند، شرایط بهبود می یابد.
با این حال چنین چیزی باز هم باورپذیر نیست که مردم ایران، مقصر اصلی را حتی با وجود بدعهدی اروپا، کشورهای غربی بدانند. غرب به طور کل در برابر کشوری ایستادگی می کند که یا به کنوانسیون های بین المللی نمی پیوندد یا اگر می پیوندد، آنها را رعایت نمی کند.
مثال مشخص آن را می توان درباره FATF، آزمایش موشک های بالستیک، دخالت در امور سوریه و عراق و یمن زد که دائما تمام اینها باعث هزینه تراشی برای یک ملت می شود.