در دومین جلسه دادگاه نجفی چه گذشت
اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم، عنوان مهدورالدم را بازپرس میخواست در دهان من بگذارد
به گزارش «انتخاب»، دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد در حالی آغاز شد که پسر میترا استاد در دادگاه حضور دارد.
در ابتدای دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد قاضی محمدی کشکولی رئیس دادگاه پیش از اعلام رسمیت جلسه دادگاه در توضیحاتی، اظهار داشت: جلسه دادگاه با مجوز ریاست قوه قضائیه به موجب مقررات قانون آیین دادرسی کیفری علنی است و انتشار مشروح جلسات دادگاه با رعایت محدودیتهای مندرج در ماده ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری آزاد است.
قاضی محمدی کشکولی، گفت: با توجه به اینکه مطالبی در فضای مجازی به روایت از خبرنگاران محترمی که در دادگاه حضور دارند منتشر می شود لازم می دانم مقررات ماده ۳۵۴ و ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری را در خصوص اخلال در نظم دادگاه تذکر دهم.
در ادامه جلسه مستشار دادگاه مفاد این دو ماده را قرائت کرد.
در این لحظه قاضی کشکولی با اعلام رسمیت جلسه تاکید کرد: پیرو جلسه قبل، جلسه امروز را در وقت مقرر برگزار می شود.
وی ادامه داد: محمد علی نجفی، دوتن از وکلای مدافع او و وکلای اولیای دم و همچنین مهیار صفری و نماینده دادستان هم درجلسه حضور دارند.
رئیس دادگاه افزود: کارشناسانی که در صحنه جرم حضور داشتند و همچنین کارشناسان اسلحه و پزشک معاینه جسد در جلسه امروز حضور دارند که در صورت لزوم از آنها اخذ توضیح خواهد شد.
قاضی محمدی کشکولی گفت: ورود و خروج افراد از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۱۲:۴۰ که آخرین خروج آقای نجفی بوده است پخش خواهد شد. در این مرحله از رسیدگی به پرونده پیرو مطالب قبلی دادگاه احدی از وکلای اولیای دم میتوانند در جایگاه حضور یابند.
در ادامه جلسه حاجی لویی یکی از وکلای مدافع اولیای دم با حضور در جایگاه، گفت: در جلسه قبل شما در رابطه با حواشی که پیش آمده بود تذکر دادید ولی بعد از جلسه موضوع مهدور الدم بودن تیتر روزنامهها شد که حرمت اولیای دم خدشه دار شد و اینجانب به همراهی همکارم بعد از مطالعه پرونده دفاعیات ناجوانمردانه متهم حاضر را دیدیم که جا دارد مواردی را ذکر کنم.
وی افزود: این دفاعیات بسیار متعارض بود و به صورت تیتر اول روزنامهها در آمد. اقاریر متهم در پرونده این بود که مقتوله ابتدا وارد زندگی او شده و بعد گفته من اشتباهاً ازدواج کردم. ما میدانیم متهم چه هزینههایی کرده تا نظامات را زیر پا بگذارد و ازدواج را ثبت کند. بعد متهم گفته که من طلاقش ندادم و از آنجا که حق طلاق با مرد است میتوانسته حق و حقوق او را بدهد و بعد متهم گفته که او را کشتم و اشتباه کردم.
وی افزود: آقای نجفی شما وزیر سابق آموزش و پرورش بودید، نوک مداد را نشکستهاید که میگویید اشتباه کردم؛ شما آدم کشتید. اینجا صحنه سیاست نیست که به راحتی کنار بکشید شما مرتکب قتل عمد شدهاید. بعد گفتید که او پرستو است و با نهادهای امنیتی در ارتباط است.
قاضی کشکولی در این هنگام به وکیل مدافع اولیای دم تذکر داد و گفت: ما مقررات آیین دادرسی کیفری را قرائت کردیم و توقع این است که شما وکلا که حقوقدان هستید دقت کنید و بیان الفاط ناجوانمردانه در شان دادگاه نیست.
وکیل مدافع اولیای دم ادامه داد: متهم یکبار گفته میخواسته میترا استاد اطلاعات شخصی من را به خبرنگار بدهد، ایشان ۴۰ سال است که در سیاست مملکت است و از ما بهتر میداند نهادهای امنیتی کارشان طبقهبندی اطلاعات است. مقتوله میخواسته با خبرنگار حرف بزند و کار خبرنگار انتشار است. میدانیم به خبرنگار چه میخواسته بگوید چون انگیزه شخصی در ماهیت ماجرا تأثیری ندارد.
وی افزود: بهتر است یکبار برای همیشه متهم اعتراف کند و بگوید مرتکب قتل عمد شده و تقاضای بخشش کند.
قاضی در همینجا تذکر داد به جای متهم صحبت نکنید.
وکیل میترا استاد گفت: باید حرف اولیای دم را بزنم، پدر و مادرش به دلیل اوضاع بد روحی نتوانستند بیایند و در این مدت یکبار به پسر او سر نزدند و از نظر روحی حال خوبی ندارد. مادر عریان خود را خونآلود دیده، به ناحق به مادرش شلیک و او کشته شده است. خانواده متهم حق و حقوق مقتول را مطالبه کرده، ماشین لکسوز وی را فروخته و از طریق افراد خانواده پولها خالی شده است. اجازه میدادید پولی میرسید تا حداقل مهیار را به روانپزشکی میبردند. اتهامات اصالتاً بوده یا وکالتاً. باید در این مورد پاسخ دهد.
قاضی کشکولی در این لحظه با اشاره به عدم حضور یکی از وکلای متهم، گفت: مراتب عزل آقای علیزاده طباطبایی دیروز بعدازظهر اعلام شده در نتیجه امروز متهم با دو وکیل ادامه میدهد.
همچنین قاضی کشکولی اعلام کرد که جهانشاه صفری پدر مهیار صفری نیز به همراه او در دادگاه حاضر است و مهیار خواسته که هیچ عکسی از او گرفته نشود. در همین لحظه از ولی مهیار خواسته شد تا به جایگاه بیاید.
پدر مهیار در جایگاه قرار گرفت، قاضی از او پرسید مهیار چند ساله است، گفت متولد ۱۱ شهریور ۸۲ است. سپس قاضی از مهیار صفری خواست تا در جایگاه حاضر و خود را معرفی کند.
او گفت: من متولد ۱۱ شهریور ۸۲ هستم، فرزند جهانشاه صفری، قاضی پرسید تحصیلات شما چقدر است؟ مهیار گفت: سیکل هستم.
قاضی پرسید شکایتی دارید، مهیار گفت تقاضای قصاص خون مادرم را دارم.
قاضی از مهیار خواست تا مشاهدات خود را از نحوه به قتل رسیدن مادرش بگوید.
مهیار گفت: ۹ صبح از خانه خارج شدم و ساعت ۱۲:۱۰ وارد خانه شدم و دیدم دو فرد غریبه در خانه هستند، با کمک آقای آقازاده (راننده نجفی) وارد حمام شدم و مادرم را در آنجا دیدم.
قاضی از او پرسید دقیقاً بگویید چه دیدهاید.
مهیار به دلیل شرایط بد روحی نتوانست پاسخ دهد و قاضی گفت ایرادی ندارد، پاسخ ندهید.
چند بار تهدید کرد که با همین اسلحه مادرم را خواهد کشت
وی در پاسخ به سوال رییس دادگاه درباره اختلاف مادرش با متهم نجفی گفت: بله آنها اختلاف داشتند و چند بار تهدید کرد که با همین اسلحه مادرم را خواهد کشت.
قاضی کشکولی از او پرسید آیا شما اسلحه را در منزل دیدید که مهیار صفری گفت: خیر. آقای نجفی گفتند که اسلحه را در منزل همسر اولش نگهداری میکند.
رییس دادگاه درباره اختلاف شب قبل از قتل مادرش با متهم نجفی پرسید که او گفت: بله شب قبل از ساعت ۹ و نیم تا ۲ و نیم شب با هم درگیری داشتند و داییام مسعود استاد نیز تا ۱۲ شب منزل ما بود.
صفری گفت: روز حادثه ساعت ۸ و نیم صبح آقای نجفی مرا با عصبانیت بیدار کرد و گفت به مدرسه بروم.
قاضی از او پرسید آقای نجفی در کیفرخواست گفته است که مادرت بارها با شما نیز درگیر شده و چند نوبت شما را از منزل بیرون کرده است که مهیار صفری در پاسخ این موضوع را رد کرد و گفت که همواره با مادرش رابطه خوبی داشته است.
مهیار صفری پسر میترا استاد در پاسخ به این سوال که مادرت چند بار با اقای نجفی درگیری داشته است گفت این موضوع به ماه ها پیش بر میگردد.
پدر مهیار صفری نیز گفت: با توجه به اینکه پسرم تقاضای قصاص دارد ما هم تقاضای قصاص داریم.
در ادامه قاضی اتهامات محمدعلی نجفی را به او تفهیم کرد و از او خواست از خود دفاع کند.
اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم
در ادامه جلسه دادگاه نجفی با حضور در جایگاه و پس از معرفی خود در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه آیا اتهامات خود را قبول دارید یا خیر؟ در دفاع از خود گفت: آنچه که اتفاق افتاده را قبول دارم و توضیح میدهم اما اتهام قتل عمد را به هیچ عنوان قبول ندارم و دلایل خود را عرض می کنم.
وی گفت: خدمت ریاست محترم دادگاه و مستشاران و حضار محترم عرض سلام دارم و تشکر می کنم از این وقتی که به من دادید. در ابتدای سخن میگویم از این حادثه دردناک بنده هم بسیار متاثر هستم و مجدداً به خانواده استاد تسلیت عرض میکنم.
وی افزود: امیدوارم آنچه اینجا میگویم موجب روشن تر شدن ماجرا شود تا قضات بتوانند بر اساس شرع و قانون حکم عادلانه ای صادر کنند.
او تاکید کرد: هدف بنده فقط روشن شدن حقایق است و تا یک حدی خودم را در این قضیه مقصر میدانم و امیدوارم خداوند از تقصیر و گناهی که از سوی من به وقوع پیوسته من را مورد رحمت قرار دهد. من در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم.
میگفت عاشق من است، من هم ایشان را دوست داشتم
نجفی افزود: ۶ ماه قبل از حادثه به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک ما با توجه به عمق اختلافات نمی تواند ادامه یابد. پیشنهاد دادم با توافق جدا شویم و حتی گفتم فرصت بدهد دو یا سه ماه تمام مهریهاش را میدهم اما قبول نکرد و میگفت عاشق من است. من هم ایشان را دوست داشتم ولی با این حجم اختلافات ترسم این بود به نفرت تبدیل شود و سعی شد با برخی از ریش سفیدان و افرادی تماس گرفته و ایشان را به طلاق تشویق کنم اما تعهدی در روز عقد داده بودم که خواست از من اختیار طلاق را به ایشان بدهم که ندادم اما در مقابل دو تعهد دادم و گفتم هر وقت خواستی جدا شوی قبول میکنم و هر وقت به این نتیجه رسیدم که جدا شویم با توافق شما انجام شود و نمیخواستم زیر قولم بزنم.
در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم
این متهم افزود: یک ماه قبل از حادثه به من گفت حق نداری راجع به طلاق حرف بزنی و ارتباطم بیشتر با برادرش بود که اکنون در جلسه حاضر است اما مرحومه تاکید داشت که نه با من و نه با کس دیگری در مورد طلاق حرف نزنم. یک هفته قبل از حادثه تصمیم گرفتیم به خانه بزرگتری برویم و حتی روز اسباب کشی جر و بحث بالا گرفت و رابطه سرد بود. حتی شب قبل از حادثه برادرش در خانه ما دعوت بود و فهمید رابطه ما سرد است. حتی دید که مطالب دوستانهای بین ما رد و بدل نمیشود. پس از رفتن آنها دوباره ناسزاگفتن را شروع کرد و حتی ۴ تا ۵ بار در این مدت برخورد فیزیکی داشتیم، در حالی که در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم و این اتفاق مرا متاثر و افسرده میکرد. سعی کردم جواب ندهم و به بهانه خوابیدن حدود ساعت ۱۱ و نیم شب به اتاق خواب رفتم اما ایشان تا ساعت ۳ نیمه شب نمیگذاشت من بخوابم و خشمگین بود و ناسزا میگفت. همان حوالی بود که به اتاقش رفت تا بخوابد.
روایت نجفی از روز وقوع قتل
نجفی در مورد روز حادثه گفت: ساعت ۸ صبح بود که بیدار شدم و حدود ۸ و نیم مهیار را بیدار کردم که به مدرسه برود و در طول یکسال سعی کردم وظایف پدریام را انجام دهم. حتی مرحومه جلوی من به خانوادهاش میگفت کارهایی که میکند بیشتر و سنگین تر از پدر اصلیاش است. ساعت ۹ شده بود که مهیار رفت و ایشان بیدار شد و مجدد ادامه بحثهای شب قبل را مطرح کرد. خواستم پاسخ ندهم و ساعت ۹ و نیم شده بود که گفت میروم به حمام و پس از آن بیرون میروم. گفتم کجا؟ گفت خودم میدانم. این موضوعی بود که خیلی بین ما بحث شده بود. از آن لحظه به بعد خیلی عصبانی شدم و همه ماجرا دو تا سه دقیقه طول کشید و نفهمیدم چه شد. عصبانیت و خشم مرا فرا گرفت.
اسلحه مجاز بود
نجفی افزود: در مورد نگهداری و غیرمجاز بودن اسلحه بعداً توضیح میدهم زیرا مجاز بوده و آنرا تمدید کرده بودم.
وی افزود: پشت سر میترا استاد رفتم. فکر کردم از درب حمام تا وان یک متر فاصله است. فکر میکردم ایشان در وان است و میتوانم بنشینم و با او حرف بزنم و قطعی روی طلاق تصمیم بگیرم. پشت سرش وارد شدم. در کمد نیمه باز و اسلحه آنجا بود. آن را برداشتم و بالش را روی آن گذاشتم تا اسلحه را نبیند و نگران نشود. چون یکبار گفته بود بیا و روش استفاده اسلحه را به من یاد بده. وقتی وارد حمام شدم متاسفانه ایشان وارد وان نشده بود و ما سینه به سینه هم شدیم. بالش را کنار زدم تا اسلحه را ببیند و به او بگویم که کارمان به جای باریک میکشد اگر با گفتوگو مسایل را حل نکنیم اما ایشان وقتی اسلحه را دید نمیدانم چه شد که هول شد.
نجفی ادامه داد: ایشان دستشان را روی شانه های من گذاشت، من به عقب رفتم و به این دلیل که دستم روی ماشه بود یک گلوله شلیک شد و بالشت روی زمین افتاد. من سپس دستم را بالا بردم و سپس ایشان دو دستی دست راست مرا گرفتند، من گفتم ول کن و پس از تیر اول ۴ تیر دیگر نیز شلیک شد. من قصد شلیک نداشتم. آخرین تیر که به او برخورد کرد من دیدم ایشان مرا رها کرد و سپس دیگر تیری شلیک نشد. او سپس داخل وان افتاد. من بلافاصله اسلحه را جلوی آینه حمام گذاشتم. شوکه شده بودم. دست گذاشتم دیدم حرکتی ندارد. دیدم که بالای سینه شان سوراخ است. شاید ۴ یا ۵ دقیقه بدون حرکت آنجا ایستاده بودم و حالتی غیرقابل تصور داشتم.
نجفی با بیان اینکه قصد کردم خودم را با آن اسلحه تنبیه کنم و بکشم، افزود: دوبار کنار ایشان رفتم و در وان نشستم. بعدها فکر کردم که چرا شلوار و پای من باید خونی باشد. هرچقدر فکر کردم متوجه نشدم. بعد فهمیدم همان دوبار که سمت چپ ایشان نشستم همانجا خونی شده باشد و بعد از چند دقیقه از وان خارج شدم و در اتاق قدم زدم و به بالکن رفتم و فکر کردم که آیا خودم را از آنجا پرت کنم یا نه.
وی افزود: به راننده زنگ زدم تا بیاید دو کیف اسناد خصوصی مثل چند موبایل و پاسپورت و شناسنامه و یکسری مدارک پزشکی و قباله ازدواج داشتم و چون نمیدانستم چه اتفاقی برایم میافتد به راننده گفتم که بیاید تا کیفها را به او بدهم تا به دخترم برساند. مثل اینکه راننده وقتی رسیده بود به من زنگ زده بود و من متوجه نشدم.
عنوان مهدور الدم را بیان نکردم، بازپرس میخواست آن را در دهان من بگذارد
نجفی گفت: بنظرم رسید متنی بنویسم و بخشی از داستان زندگی مشترکم با او را بنویسم. به خواست آن مرحوم ۶ ماه ارتباطی با خانوادهام نداشتیم. آنچه که نوشتم با عجله بود و بعصی چیزها بصورت غیر دقیق نوشته شد. من در دفاعیاتم عنوان مهدور الدم را بیان نکردم. بازپرس پرونده میخواست آن را در دهان من بگذارد و میگفت که قبول داشتی که مهدور الدم است که این عنوان اصلاً ان زمان مطرح نبود و بعداً مطرح شد.
نجفی ادامه داد: زمانی که راننده آمد به او گفتم کیف را بالا بیاور و قصد داشتم که نامه را داخل یکی از آن دو کیف که به او داده بودم بگذارم تا او نتواند نامه را بخواند. بعد به قم و زیارت حضرت معصومه (س) و مزار پدر و مادر رفتم. گفتم به آنجا بروم و تصمیم بگیرم که خود را به پلیس معرفی کنم یا اینکه تصمیم دیگری بگیرم. اسلحه را با خود برده بودم زیرا گفتم اگر بخواهم خود را به پلیس معرفی کنم بهتر است که اسلحه را تحویل دهم. پیش خودم گفتم اگر قرار باشد خودم را سر مزار پدرم بکشم باز هم باید اسلحه همراهم باشد.
وی افزود: من آن موقع کارت حمل سلاح را زیر جعبه داروها در کمد خانه گذاشته بودم و وقتی کارت را دیدم متوجه شدم زمانش تا سال ۹۴ بوده است و من آن موقع بود که این را متوجه شدم در ادامه به ترمینال بیهقی رفتم و با اتوبوس به قم رفتم. پس از اینکه در قم بودم تصمیم گرفتم به تهران بروم. با تاکسی به ترمینال جنوب و سپس به اداره آگاهی مرکزی رفتم. حتی موبایل هم نداشتم و در کیف گذاشته بودم زیرا گفتم اگر بخواهم خودکشی کنم این موبایل بعداً گم نشود.
وی افزود: منسپس تلفن راننده را گرفتم، دخترم تلفن را جواب داد و گفتم من به آگاهی می روم و مشکلی نیست. پس از اینکه به آگاهی رفتم یکی دو ساعت درباره مسایل اتفاق افتاده صحبت کردم. رییس آگاهی آمد و سلام و علیک کردند. بعد از افطار لباس بازداشتگاه را پوشیدم و بعضی سوال وجوابها انجام شد و شب به پزشکی قانونی رفتیم.
نجفی با اشاره به موضوع قصد قبلی برای انجام قتل، گفت: به هیچ عنوان قصد قتل در ذهن من نبود اما قبول دارم اشتباه کردم که اسلحه را برداشتم و ۵ گلوله شلیک شد. من اگر در فاصله یک متری قصد قتل داشتم و می خواستم او را از بین ببرم یک گلوله کافی بود اما از ۵ گلوله ۴ تا از آن به سقف و دیوار خورده است.
وی افزود: من با اسلحه آشنایی داشتم. زمانی که با شهید چمران در ارتباط بودم و قصد رفتن به لبنان داشتم در کلاسهایی در این خصوص شرکت میکردم. اینکه ۵ گلوله شلیک شده و ۴ تا به سقف خورده نشان دهنده این است که من با قصد شلیک نکردم بلکه غیرارادی بوده. وقتی او درون وان بود شلیکها متوقف شد اما در برخی رسانهها گفته شده که میترا استاد با ۵ گلوله به قتل رسیده است که ۵ گلوله یعنی هم قتل و هم نفرت و هم غیره هم بوده است.
نجفی با بیان اینکه اصابتهای گلوله نشان دهنده این است که شلیکها بطور مستقیم نبوده است، گفت: در فضای مجازی این مطالب به طنز میآید. سه نفر در بازداشتگاه و یک نفر هم در آگاهی همین مطلب را از من سوال کردند و گفتند شما که آشنایی داشتید چرا یک فرمول دیگری برای این عمل پیدا نکردید. من گفتم که اصلاً قصد قتل نداشتم.
در ادامه قاضی، دادگاه دو دقیقه تنفس اعلام کرد.
گودرزی وکیل مدافع متهم نجفی در جلسه دوم دادگاه قتل میترا استاد، گفت: روز حادثه خبرنگار صدا و سیما اسلحه را در دست میگیرد خشاب را بیرون میآورد و ادعا میکنند که کارهای کارشناسی روی اسلحه انجام شده است، اما بنده دیدم که در پرونده، کارهای کارشناسی اسلحه نهم و یازدهم خرداد انجام شده است. تنها دوای درد، سرعت در ارسال پرونده به دادگاه بود در حالی که سوالاتی همچنان وجود داشت.
وی افزود: مردم ما بیخود و بی جهت کسی را دوست ندارند، اگر امروز متهم است و قانون حکم میکند، محاکمه شود، ولی نباید آن روزهایی که تلاش کرده فراموش شود. باید از یادگاریهای نیکش به نیکویی یاد کنیم.
مگر میشود پنج گلوله شلیک شود و ۹ محل اصابت گلوله وجود داشته باشد؟
این وکیل دادگستری گفت: مگر میشود پنج گلوله شلیک شود و ۹ محل اصابت گلوله وجود داشته باشد؟ مگر میشود دو گلوله کشف شود؟ مگر میشود یک گزارش بگوید گلوله از کف دست مقتول وارد شده و از پشت دست او خارج شده و گزارشی دیگر بگوید گلوله از پشت دست وارد شده و از کف دست خارج شده است؟ مگر میشود شخصی بازداشت شود و فردایش آزاد شود و کسی نپرسد که او که بوده است؟
میترا استاد دارای ذهنی با سوءظن و تحت فشارهای روحی بوده است
وی ادامه داد: سرنوشت نجفی هرچه که باشد، بشود، اما این پرونده باید درسی برای این تحقیقات باشد. چاره کار این نیست که یازده شب کمیسیون روان پزشکی تشکیل دهیم. مرحومه میترا استاد دارای ذهنی با سوءظن و تحت فشارهای روحی بوده است. این مساله باید مورد توجه روان پزشکان قرار میگرفت.
گودرزی گفت: پرونده از نقایصی عدیده رنج میبرد که رئیس دادگاه تا کنون قسمتهایی از آن را مرتفع کرده و قسمتهای عظیمی از آن باقی مانده است. این نقایص باید بر طرف شود تا به سوالات ما و حتی خانواده استاد پاسخ داده شود. باید معلوم شود که نجفی آیا قاتل حرفهای بوده یا مسالهای غیر ارادی رخ داده است.
این وکیل دادگستری ادامه داد: یکی از نقایص پرونده این است که سلاح b۵۲۰cz بوده، اما در کیفرخواست d۵۲۰cz به عنوان شماره اسلحه آمده است. این سلاح در مجوزش به نجفی ۷۶۵ است، اما در تشخیص هویت سلاح کمری دارای کالیبر ۹ میلی متر مطرح شد.
وکیل مدافع متهم نجفی گفت: ما در این پرونده با پنج پوکه مواجهیم، اما در بررسی صحنه سه مورد روی دیوار حمام، روی درب کمد روشویی و سه مورد هم روی سقف وجود دارد که یعنی هفت محل اثبات گلوله وجود دارد. ما باید دو محل گلوله دیگر هم اضافه کنیم یکی به قفسه سینه و دیگری به کف دست چپ.
۴ گلوله دیگر از اسلحه دیگری خارج و شلیک شده است
وی افزود: چون از این اسلحه پنج گلوله شلیک شده ۴ گلوله دیگر از اسلحه دیگری خارج و شلیک شده است و احتمال وجود دو ضارب احتمالی دیگر هم وجود دارد، لذا ۹ برخورد داریم.
گودرزی تصریح کرد: تیم بررسی گفته از پشت دست گلولهای وارد شده، اما تیم بررسی جنایی گفته گلوله از کف دست وارد شده و از پشت دست وارد شده است. اینها نقایص است. باید عرض کنم تیم بررسی صحنه اعلام کرده گلوله به سینه به شکل مدور وارد شده، اما تیم دیگر میگوید شکل بیضوی دارد و این امر برای کارشناسان اختلاف زمین تا آسمان است. این نیست که گلوله به دیوار بخورد و بعد به سقف بخورد، اما ممکن است برعکس آن اتفاق بیافتد.
وی با بیان اینکه این پرونده شهامت دادرسان را میطلبد، گفت: حمام کوچک میتواند اقیانوسی بزرگ برای تیم بررسی صحنه باشد. پرونده مهم و محل سوال عمومی است. من تحقیق و تلاش کردم و پاسخهای غیر علمی نخواهم داد.
وکیل متهم ادامه داد: در صحنه تعداد زیادی دکمه از پیراهن مردانه کنده شده که نجفی میگوید تیشرت بر تن داشته است و با همان به قم و آگاهی رفته است.
وی با بیان اینکه آزمایش گاز باروت هم انجام شده است، گفت: این آقایی که میگویند از او آزمایش گاز باروت گرفته شده مگر آقای نجفی بوده است؟ او که در آگاهی بوده است. این آزمایش بر دستان مرحومه انجام شد و سرهنگ هم پذیرفت که جدال محتوم است.
وی ادامه داد: اینجا تضاد وجود دارد این تضاد فاصله شلیک یک تا پنج متر را رد میکند و نشان میدهد که این آزمایش متعلق به دست میترا استاد است.
وی افزود: مساله دکمههای پیراهن و درگیری باید بررسی شود. گزارش صحنه فاقد خوردن گلوله به دست است و این موضوع صورت جلسه را ابطال میکند.
وکیل نجفی گفت: تعدادی دکمه کندهشده در محل ارتکاب جرم پیدا شده است و با توجه به اینکه این دکمهها مربوط به پیراهنی غیر از پیراهنی است که هنگام قتل بر تن نجفی بوده، احتمال حضور فرد سوم هنگام قتل در محل حادثه مطرح است.
وکیل مدافع نجفی گفت: امروز من بیشتر سخنانم را به نقایص معطوف میکنم و انشاءالله در جلسات آتی دفاعیاتم را میگویم.
وی خطاب به قاضی پرونده گفت: مستحضرید که پروندههای جنایی از پیچیدگی و حساسیت خاصی برخوردار است لذا برای دفاع از موکلم نیاز دارم که اطلاعات و مستندات کارشناسی اسلحه را با دقت مطالعه کنم.
وی با ایراد به گزارش اسلحه شناسی گفت: با آقای قهرمانی کارشناس رسمی دادگستری که ۳۰ سال معاون پزشکی قانونی بودند در خصوص دفورمه شدن گلوله بعد از اصابت به دست و بدن مقتوله سوال کردم که گزارش آن در اختیار جنابعالی است و با صراحت تاکید شده زمانی که گلوله به قسمتی از بدن که فاقد استخوان سخت مانند ستون فقرات است برخورد نمیکند و احتمال دفورمه شدن منتفی است.
وکیل مدافع متهم افزود: گلوله از قسمتهای نرم بدن مقتوله عبور کرده و چگالی استخوانها و چگالی گلوله در بحث اسلحه شناسی دقیقاً به ما خواهد گفت: چه اتفاقی افتاده است.
وی از دادگاه خواست به او فرصت لازم داده شود تا بتواند بصورت علمی و مستدل از موکلش دفاع کند و یکبار دیگر تاکید کرد که تمام تلاشش را به کار میگیرد تا حقایق به صورت واضح روشن شود.
در ادامه قاضی کشکولی خطاب به وکیل نجفی گفت: دفاع از متهمان حق قانونی وکلاست، اما انتظار میرود وکلا براساس قانون و مستدل دفاع کنند و بگونهای دفاع نکنند که در روند دادرسی شبهاتی ایجاد شود و نباید وکلا شبیه فضای مجازی و رسانهها عمل کنند.
قاضی شهریاری: نجفی اعتراف کرده است اما وکیل ایشان...
سرپرست دادسرای جنایی تهران در واکنش به صحبتهای وکیل نجفی در دومین جلسه دادگاه قتل میترا استاد، گفت: نجفی با صداقت آمده و اعتراف کرده است.
محمد شهریاری در حاشیه دومین جلسه دادگاه محمدعلی نجفی در جمع خبرنگاران در خصوص صحبتهای وکیل متهم پرونده، گفت: نجفی اتهامات وارده را قبول دارد و میگوید قتل با یک سلاح بوده، ولی وکیل او القائات دیگری را میگوید و سوار بر موجهایی میشود که برخی افراد در فضای مجازی راه انداختهاند مبنی بر اینکه نکند فرد دیگری هم باشد.
سرپرست دادسرای جنایی تهران ادامهداد: نجفی با صداقت آمده و اعتراف کرده است.
وی در خصوص مفاد نامه نگاشته شده از سوی نجفی به سازمان بازرسی کل هم گفت: این موضوع اصلأ ربطی به پرونده ندارد.
شهریاری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه احتمال وجود دو ضارب وجود دارد؟ گفت: خود آقای نجفی میگوید نبوده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ۹ گلوله شلیک شده؟ گفت: این موضوع صحت ندارد. وکیل متهم سعی بر القای برخی مطالب دارد. کارشناس ارشد اسلحه گفته سه گلوله شلیک شده است که به دیوار و سقف خورده است. وکیل ایشان، اما برعکس میگوید که کمانه شده و یکگلوله به کمد خورده و یکی هم به دست و مقتول خورده که پنج گلوله میشود. اگر بخواهیم مکانها را بررسی کنیم باید کمانهها را ضرب در دو کنیم که ۹ میشود و این درست نیست.
اسناد ویکی لیکس: چرا شاه حزب «رستاخیز» را تاسیس کرد؟
مصائب «پروفسور حقوق بشر» در نیویورک