تاج زاده به توکلی نامه مینویسد.
احمدی نژاد صمیمانه دست قالی باف را میفشارد
محمد خاتمی بار دیگر گوئی که تحکم وحکم حکومتی خامنهای کم رنگ شده وقادر به امر نهی به رئیس جمهور تدارکاتچی نیست پای به میدان نهاده و در خواست شرکت حد اکثری مردم در انتخابات را میکند.
شاه بیت تمامی این جنب وجوش حوارویون حکومتی دفاع از بیضه جمهوری اسلامی وتطهیر چهره کریه آن از طریق کشاندن مردم به پای صندوقهای رای میباشد.
آن چه تاج زاده را به نوشتن وطرح به اصطلاح سه سوال از احمد توکلی "چهره خوش نام" رژیم وا میدارد نه حب مردم بل ترس از مردم است. یاد آوری این که برادر دقت کن هم دیگر را دریابیم.
ترس از خطری است که پیش از هر زمان حکومت اسلامی را از درون وبیرون تهدید میکند.
تاثیر تحریمهای اقتصادی بر گذران حد اقلی مردم، گسترش دامنه اعتراضات علنی کارگران، باز نشسته گان، معلمان، مال باختگان، دانشجویان ودهها کنشگر سیاسی و علی الخصوص زنان! افشا شدن ابعاد عظیم فساد مالی در حکومت ودولت با رقمهای نجومی، افزایش دامنه بگیر به بندها نشان ازوخامت اوضاع و ترس رژیم میدهد.
اوضاع نا به سامان، شکننده، بی چشم اندازو ناامید کنندهای که جان به لب مردم رسانده است.
هر روز فاصله مردم از حکومت بیشتر ونفرت از حکومتیان افزون تر میگردد.
نفرتی که در اعتراضات مردم ودرگیریهای فیزیکی جوانان با آخوندها با امر به معرف کنندگان و نه گفتن به حجاب اجباری و تقابل بانوان ودختران با گشتهای ارشاد خود رانشان میدهد.
اقدام شجاعانه چهار ده کنشگر سیاسی ومدنی نشان گراین فضای ملتهب و آماده شدن برای خیزش بی هراس جامعه در برابر قدر قدرتی دستگاه سرکوب شخص خامنهای است.
. نشانهای از فروریختن ترس وباز یافتن شهامت از دست رفته.
از یک طرف هم گامی مردم بیشتر میشودو ترس از سرکوب فرومی ریزد واز طرف دیگر کاسه دزدی حکومتیان خالی ترمیگردد وفشار ورزوها به هم افزون تر.
نا فرمانی شخصی وگاه جمعی نشانههای بر آمد خشم عمیق اجتماعی است که منفجر خواهدشد. حتی سپاه بسیج، ارتش ودیگر نهادهای امنیتی نیز نمیتوانند خود را ازاین موج اعتراضی وسیعی که درپیش است کنار بکشند. چرا که با هزاران رشته به بدنه جامعه اتصال دارند. از فرزندان محصلشان گرفته تا خواهرو خواهر زادگان جوان و نوجوانشان گرفتار در مرداب حکومت اسلامی.
دیر نیست که تمام عقدهها وتحقیر هائی که مشتی آخوند بر آمده ازگورهای هزار ساله با مغزهای کوچک وحقیر درحق این ملت کردهاند دهان باز کند وعقوبتی سخت در حق آنها اعمال شود. بر کسانی که بی شرمانه هنوز از قتلهای زنجیرهای، از کشتار وسیع سال شصت وهفت در زندانهای جمهوری اسلامی دفاع میکنند.
علم الهداها تاوانی سنگین خواهند داد! تاوان قدر قدرتی، تاوان به هیچ انگاشتن مردم، تاوان چپاول اموال ملت و بستن حداقل دریچههای شادی بر روی آنها.
راهزنان حکومتی، رانت خواران ومجلسیان نان به نرخ روز خورمدافع رهبر، روزهای بدی در پیش دارند. رئیسیها، پور محمدیها، باید جوابگوی جنایت هائی باشند که از روزنخست انقلاب درکسوت حاکم شرع انجام دادهاند.
هیچ ارگانی وهیچ شخصی نمیتواند از بارعمل کرد خود در این چهل سال شانه خالی کند.
دراین میان نقش خمینی و خامنهای ویژه است. قضاوتی ودادگاهی عادلانه باید ابعاد اعمال آنها را بشکافد ودر معرض قضاوت عموم قرار دهد!
دادگاهی که رهبر" فرزانه"را مجبور به پاسخگوئی نماید. رهبری که هرگز پاسخگو در برابر تصمیمات وعمل کردهای ویران گر ومستبدانه خود نبود. هرگز وقعی بر افکار عمومی ننهاد وروز به روز با تکیه بر ارگانهای سرکوب نسق از مردم گرفت وبر طول وعرض دار الخلافه داعشی خود افزود.
کار این سرزمین ومردمان آن را به جائی رسیده که هر روز ده بار خود را سرزنش میکنند که این چه بلائی بود که بر خود نازل کردیم!
رسیده است روزی که مساجد خالی از نماز گزاران گردیده وکلمه" آخوند" و" حکومتی" مبدل یه دشنام شده است. روزی که مردم از خود میپرسند و میگویند "چه حکومتی بدتر وویران گر تر از حکومت اسلامی است؟ ادامه یکروز بیشتراین حکومت یعنی سقوط بیشتر وبیشتر! و از دست رفتن حداقل پتانسیلهای مانده جوانان وجامعه. هر چه زود تر برود خسارت آن کمترخواهد شد!
عمل کردچهل ساله حکومت اسلامی چنان ننگین وسیاه است که جائی برای هیچگونه تغیر واصلاح نمیگذارد. هر حکومتی بهتر ازاین حکومت است!
"پرسش و نتیجه گیری خطرناک مردم برای هر حکومت!
تمامی نشانهها خبر از طوفانی میدهد که بادش را دراین چهل سال حکومتیان در سرتا سر ایران کاشتهاند. بادی مسموم که به هر کجا وزیده مسموم کرده و ویران ساخته.
تلخ است اما امروز اکثریت جامعه ایران فکر میکنند این حکومت برود جایش هرکی بیاد سگش بر این آخوند جماعت، اطرافیان پاچه ورمال وسرداران خشن، چپاولگر، دزد و بی شرم افضل است.
نامه تاج زاده به توکلی قبل از چیز فرا خوانی است به نزدیکی جناحهای حکومتی جهت یافتن راه چاره برای بقای رژیم ورونق بخشیدن به صف رای دهندگان.
سه سوالی که تاج زاده مطرح کرده وخود جواب داده، گمراه کردن و آدرس غلط دادن از رژیمی است که گویا در او امکان چنین تحولی وجود دارد.
سه سوالی که زیرکانه از کنار مانع اصلی میگذرد وکوچکترین اشارهای به استبداد ولایت فقیه، به حکم حکومتی و این که با سایه سنگین خامنهای، شورای نگهبان وسپاهی که دیگر تعین کننده خطوط اصلی نظام است این گونه انتخابات چه نقشی میتواند داشته باشد؟
تاج زاده خود بخشی از این نظام است آن چه دل مشغولی اوست یافتن راه هائی برای ادامه حیات همین جمهوری است. او دغدغه اسلامی داردکه به نظرش مخدوش شده وباید چهره نورانی آن را احیا کرد.
اوشرمگینانه ودر لفاف توکلیها و اصلاح طلبان را صادقانی میداند که برعکس دیگران از اسلام پله برای صعود خود نساخته وبا عملی کردن سوال وجوابهای اومی توانند انتخاب شوند. او ازاین طریق پیشاپیش به مردم بشارت میدهد که امکان تغیر وجود دارد! شرکت کنید وبا انتخاب ما نشان دهید که هنوز اسلام میتواند حوابگو باشد وهنوزدر حکومت گوش شنوا به مردم ورای مردم هست. او خطاب به توکلی" خوش سابقه "می نویسد
"از جنابعالی انتظار دارم دفاع از انتخابات آزاد وعادلانه راسر لوحه اقدامات خود قرار دهید تامردم در عمل صداقت ما را ببینندواین که اسلام وانقلاب را پله پیشرفت خود قرار نداده ایم" او هنوزبعد چهل سال سرکوب و جنایت! رژیم را قادر به برگزاری انتخابات آزاد وعادلانه میداند که توکلیها میتوانندیاری رسان آن باشند!!ای کودکان دبستانی مرا در حل این معما یاری دهید!
ابوالفضل محققی