عضو شورای مدیریت گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران در توضیح دیدگاه خود میافزاید: در دین اسلام رابطه زن و مرد اصول خودش را داشته و محدودیتهایی برای ارتباط این دو وجود دارد و حتی پدیدهای مانند حجاب به عنوان امری که باید حفظ شود، جنبه محوری یافته و تبدیل به عمود خیمه حاکمیت شده است، لذا رابطه زن و مرد آنقدر مهم و حساس شده که حتی موردی مانند حجاب را هم شامل شده است.
مردم نسبت به نحوه عمل مسئولان به شعارها حساسند
او خاطرنشان میکند: در حاکمیت ما نیز براساس نگاه اسلامی به موضوع ارتباط زن و مرد و محرم و نامحرم پرداخته و اهدافی بزرگ و اخلاقی ترسیم شده و این موضوع به همان اندازه برای مردم توقع ایجاد میکند که ببینند متولیان و والیانی که چنین شعارهایی میدهند و آرمانهایی ترسیم میکنند، چگونه به این موارد عمل میکنند لذا اگر مسئولین در چنین سیستمی کمی پای خود را کج بگذارند در ذهن مردم چند برابر ایجاد حساسیت میشود.
این جامعهشناس میگوید: در سایر کشورهای جهان نیز چنین مسائلی وجود دارد و هر از گاهی بحث فساد جنسی مسئولین در رسانهها مطرح شده و تمام میشود اما در ایران این مسائل چند برابر اهمیت مییابد و این به دلیل نوع تعریفی است که صاحبان قدرت از چنین پدیدههایی به مردم ارائه میدهند یعنی در ذهن مردم چیزی شکل میگیرد که مصداق آیهای از قرآن است که میگوید «چرا چیزی را میگویید که به آن عمل نمیکنید» حالا وقتی مردم در کنار این مسائل فشارهای اقتصادی و ناکارآمدیها را نیز میبینند، حساسیتی بسیار شدیدتر از معمول ایجاد میشود.
بخارایی میگوید: در جامعه ما دولت به خود اجازه میدهد به حریم خصوصی افراد وارد شود؛ این روش حاکمیت تبدیل به الگوی رفتاری مردم و کاربران فضای مجازی و شهروندان به خود اجازه میدهند که وارد حریم خصوصی دیگری شوند لذا حریم خصوصی همه جا باید رعایت شود و اگر این حریم توسط حاکمیت نقض شود برای مردم تبدیل به الگو میشود، چنانکه در حدیثی آمده الناس علی ملوکهم «مردم بر راه ملوک میروند»
این استاد دانشگاه درباره تاثیر مسکوت گذاشتن پیگیری برخی فسادهای جنسی مسئولین بر جامعه میگوید: در اصول فقه شیعه مواردی هست که به حکومت تسری یافته است؛ مانند اصل «دفع افسد به فاسد» که سرپوش گذاشتن بر فساد جنسی مسئولین نیز ناشی از همین اصل است یعنی میگویند سرپوش گذاشتن عملی زشت و فاسد است، اما اگر علنی شود آبروی نظام میرود که میشود افسد. بنابراین این قاعده خطرناک است، زیرا ممکن است برخی از مسئولین به خود اجازه دهند کارهای غیراخلاقی و نادرست انجام دهند با این استدلال که جلوی بروز امر فاسدتر گرفته شود یعنی انجام امور فاسد مشروعیت پیدا میکند.
تناقض در اجرای قوانینی که برای جامعه ترسیم شده است
این جامعه شناس با تاکید براینکه مسئولین ما با نوعی تضاد مواجه هستند، توضیح میدهد: از یک سو میخواهند نوعی کنترل بر رفتار و عملکرد شهروندان داشته باشند که گشت ارشاد ابزار در این راه میشود، اما از سوی دیگر میدانند که این نوع اعمال فشار و تحکم کردنها پاسخگو نبوده و غیرعلمی است لذا از یک سو قوانینی تصویب میکنند و گشتها را به صحنه میفرستند و از سوی دیگر میگویند خیلی سخت نگیرید، این عملکرد نشاندهنده تضاد میان امر مطلوب و امر ممکن است.
بخارایی میگوید: در قرن ۲۱ که مردم میخواهند با عقل خودشان تصمیم بگیرند بنابراین این که بخواهند پیدهای را با زور در فضای عمومی و توسط گشت ارشاد تبلیغ کنند به ایجاد تفاوت میان نگاه صاحبان قدرت و حتی مردم دیندار ختم میشود به همین دلیل هم شاهد عملکرد متناقض در اجرای قوانینی هستیم که برای مردم ترسیم و تصویب شده و در جامعه نوعی سردرگمی ایجاد شده است.