با درود به جناب آقای پرفسور کنگرلو، و نیت خیر وتلاشهای ارزندهی ایشان و تمام اندیشمندان راستین.
طراحی یک برنامهی علمی برای استقرار یک اتوپیا در گورستانی درون یک قلعهی بزرگ، کاری بس سترگ است.
فرزندان مام میهن درون این قلعه اسیر و گروگانند و هر روز قربانی میدهند. آنها در طول این ۴۰ سال بارها برخاستهاند و بر خاک افتادهاند! بدیهی است که همواره به ندای درون و یا فراخوان پرچمداران ریز و درشت، بصورت پراکنده بارها برخاستهاند!
با توجه به تاکید شما بر اینکه بنا بر اصل عبرت منطقی، هر شکست در خود فلسفه حرکت بعدی را به ارمغان میآورد، آیا نباید از خود پرسید که کدام دلیل اقناع کننده است که این برخاستنهای پراکنده توسط ملت غیرتشکیلاتی بصورت پیوسته، منجر به خیزشی فراگیر خواهد شد، وقتی برای آن برنامه و نقشهی راهی در دست نیست؟
پرسش: آیا امروز این زائوی بیمار و پا به ماه که تمام جوارحش زخمی و آسیب دیده است و قلب و کبد و معده و ریه و سیستم عصبی عضلانیاش دچار ناهنجاری است، علاوه بر آرزوی نیک و گفتار نیک، نیازمند یاری رسانی با رفتار و پندار نیک توسط یک تیم کارآزموده با اقدام یک مامای آزموده نیست؟ و یا باید از خودش خواست که نوزاد را بزاید؟
آیا یک خیرخواه و مامای مورد اعتماد و مجرب نباید به فراهم آوردن تمام مقدمات برای گردهم آوردن این تیم کارشناسی برای تصمیم سازی و رهنمودهای این تیم پزشکی، راسا اقدام کند؟
و یا باید منتظر بماند تا زائوی در حال احتضار خودش برخیزد و بزاید؟
بدیهی است در شرایطی که فرعون زمان نمیخواهد نوزاد این مام میهن به دنیا آید، همواره در فکر به گروگان گرفتن هر مامایی است که به مام میهن یاری رساند.
در چنین وضعیتی آیا سزا نیست که تیم پزشکی هر چه زودتر تشکیل جلسه دهد تا با چالشی سیستماتیک در صورت گروگانگیری هر شخصیت حقیقی، آرمانهای حقوقی بر باد نرود؟
بدیهی است که وقتی یک خواست ملی به شخصیت یک نفر متکی میشود، با تهدید و گروگانگیری او این امکان وجود دارد که سرنوشت ملتی منحرف گردد.
داستان شبیه برقراری امنیت توسط یک تیم پزشکی برای سلامت یک شاه است. در رعایت نکات ایمنی و امنیتی در یک کشور هیچگاه سرنوشت یک شاه را به یک پزشک خاص محول نمیکنند!
بر این اساس چگونه میتوان سرنوشت یک کشور را به وجود یک شخصیت حقیقی محول کرد و او را تنها گذاشت.
آیا فکر نمیکنید که به جای سر سپردن به مکانیسم سنتی اعتماد به تار سیبیل دایی جان ناپلئون و قسم حضرتعباس خانعمو دون کیشوت، سزا باشد که نسبت به تشکیل یک شورا در اپوزیسیون با حضور نمایندگان تمام شریکان آب و خاک مشترک، نسبت به دلگرم کردن فرزندان مام میهن اقدام کرد تا همواره گوش به فرمان یک حضور ملی برای زایش نوزاد سرنوشت ساز باشند؟
این به معنای تعیین تکلیف و درخواست از شاهزاده برای صدور حکم فراخوان نیست.
این به معنای گزینش روش اقناعی و علمی برای حفظ امنیت ملی و وحدت مورد نظری است که برای سلامت مام میهن و زایشی سلامت نیازمند است!
چرا شاهزاده نسبت به تاسیس یک هیات مؤسس برای دعوت از اندیشمندان و مبارزین راستین برای تشکیل یک شرکت سهامی عام انسانی به نام ایران همت نمیکنند؟ تا با چنین وحدتی مردم را برای پاره پاره نشدن به دعوت چند پرچمدار، متحد کنند؟
اگر این یک روش مدرن و علمی بر اساس مکانیسم تصمیم سازی مطمئن با ضریب اطمینان بالا نیست، پس چیست؟
آیا برای تدوین چنین نقشهی راه علمی نظری ندارید؟
و یا پیرو فلسفهی انتظار و اعتماد به یک شخصتید که امنیتش همواره در خطر است و با وارد شدن خللی به او این امکان وجود دارد که تمام نقشههایش نقش بر آب شود؟
آیا با توجه به بحرانی بودن زائویی به نام مام میهن با وجود سناریوهای متنوع غاصبان و دزدان خاک مشترک برای فروختن وطن، صبر بیشتر جائز است؟
آیا باز باید منتظر نوشداروی پس از مرگ سهراب بود؟
چرا نباید با روشی علمی برای تدوین یک نقشهی راه فراگیر در یک شرکت سهامی عام ایران انسانی با فراخوان یک هیات مؤسس بر اساس راهکار بروکراتیک قانون تجارت اقدام کرد تا بتوان با یک تیر چند نشان زد:
۱- هم موجب دلگرمی و وحدت تمام مردم بر اساس وحدت اپوزیسیون برای حضوری میلیونی با فراخوانی در یک میدان امن بصورت مسالمت آمیز برای دوران انتقالی شد.
۲- و هم امنیت شورای رهبری و شاهزاده را به عنوان یک سخنگوی دارای کاریزما در این شورا فراهم کرد؟
۳- هم به تدوین یک استراتژی واحد با تاکتیکهای مناسب و نقشهی راه منطقی و گام به گام اقدام کرد و در طی آن به تشکیل #پارلمان و #دولت در تبعید و آلترناتیوی اقدام کرد که مورد تائید همگان باشد، تا موجبات هر فتنه در آینده مسدود شود و همواره با حذف اشخاص حقیقی آن حرکت مسالمت آمیز عمومی مختل نگردد!
آن مرامنامهی بنیادی که بتواند موتور چنین وحدت مؤثری گردد، اینک فراهم است.
منتظر چیستیم؟ چرا امنیت مام میهن را به حادثه و رسیدن میوهای سپردهایم که در حال گندیدن است؟ و هرگز بی خواست اربابان عالم به انقلابی شبیه ۵۷ مبدل نخواهد شد و هر لحظه آماده برای اختلال در مرزها و درون مرزهایند! تنها یک وفاق ملی میتواند به داد مام میهن برسد؟ برای تدوین نقشهی راه در دوران گذار منتظر کدام معجزهایم؟ ممنون میشوم از تحلیل علمی این معجزه بگوئید!
با احترام
خیام ابراهیمی