امیر فرشاد ابراهیمی / بخش فارسی ایران بریفینگ
در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ به عنوان سالروز آغاز جنگ و تجاوز ارتش بعثی به ایران نامگذاری شده است. روزی که به باور تاریخ نویسان جمهوری اسلامی جنگی شروع شد که تا آخرین روز مردادماه ۱۳۶۷ با پذیرش رسمی آتش بس تداوم یافت.
این بزرگ ترین جفا هم به تاریخ جنگ و هم به همه اقوام و اقلیم ایران است ، متاسفانه نگاه مرکز گرای حاکم بر جمهوری اسلامی نه تنها در جغرافیا و سیاست که در تاریخ هم حاکم است .
اگر نگاهی دقیق داشته باشیم به آغاز تجاوز و جنگ می بینیم که آغاز جنگ نه در ۳۱ شهریور که از ماهها قبل آغاز شده بود اما نه خمینی نه رئیس جمهور و دولت نه سپاه و نه ارتش تا هواپیماهای بعثی به فرودگاه مهرآباد نرسیدند آغازش را باور نکردند .
مطالب بیشتر در سایت ایران بریفینگ
از ابتدای تیر ۱۳۵۹ ستاد لشکر ۵ مکانیزه عراق که در طول خوزستان مستقر است به تمامی واحدهای تابعه خود دستور میدهد تا اطلاع ثانوی سکوت رادیویی را رعایت کنند اگر چه بعید است شنودی هم توسط ارتش مضمحل ایران و یا سپاه پاسداران روی آنها صورت گرفته باشد اما مشخص است که این سکوت باید آرامش قبل از طوفان اصلی باشد. مدافعان سنگربندی میکنند. خرمشهریها هنوز نمیدانند باید بروند یا بمانند. روی جاده اثری از ازدحام خودروها نیست. کسی هشدار لازم را صادر نمیکند. برخی از مردم شهرهای مرزی تصور درستی از عمق فاجعه ندارند. رزمندگان و فرماندهان حاضر در منطقه اجازه صدور دستور ترک فوری شهر را ندارند. تصمیم روی این موضوع از حیطه اختیار آنها خارج است. همه میدانند به زودی اتفاق بزرگی رخ میدهد، اما هیچ کس به روی خودش نمی آورد.
۱۵ مرداد ۱۳۵۹
پاسگاه مرزی طلائیه در دهستان بنی صالح، بخش نیسان شهرستان هویزه با کمترین دفاع نیروهای مرزی سقوط می کند و ارتش بعثی دیواری دفاعی لوزی شکل در مرز نیسان تشکیل می دهند.
۱۷ مرداد ۱۳۵۹
در سه نوبت حریم هوایی خرمشهر و آبادان توسط هواپیماهای جنگنده عراقی نقض و جنگنده ها با شکستن دیوار صوتی آسمان ایران را ترک می کنند.
۲۶ مرداد ۱۳۵۹
دو کشتی سبک تجاری ایرانی در اروند رود هدف راکتهای یک بالگرد نظامی بعثی قرار می گیرد، یک کشتی غرق می شود و دیگری توسط یدک کش به ساحل ایران منتقل می شود.
۳ شهریور ۱۳۵۹
پالایشگاه آبادان، پایگاه خسروآباد و اسکله ۱۱ و ۱۲ هدف توپهای عراقی قرار گرفتند. فاصله زیاد نیست و توپخانه دشمن مسلط عمل میکند.کمی بعد تانکر نفت جزیره مینو غرق شد و دو مجروح و دو مفقودالاثر به جای گذاشت.
نیروهای ایرانی هیچ واکنشی تا بحال به این حملات نشان نداده اند.
۱۵ شهریور ۱۳۵۹
پاسگاه مرزی نفت شهر با تهاجم نیروهای بعثی سقوط کرده ، ارتش عراق اما پس از تخریب پاسگاه در آن منطقه مستقر نمی شوند و با بازگشت به خط مرزی در آنجا مستقر و در طول خاکریزی به وسعت ۱۰ کیلومتر تانکهای خود را مستقر می کنند.
۲۰ شهریور ۱۳۵۹
یک کشتی تجاری حامل دام زنده توسط توپخانه مرزی عراق مورد هدف قرار می گیرد، چند قایق کوچک به قصد نجات خدمه و دام به کشتی نزدیک می شوند اما مجددا یک قایق ایرانی که به قصد انتقال مجروحان رفته بود، بعثیها آن را هم میزنند و غرق میکنند.
۲۶ شهریور ۱۳۵۹
بعثیها دیگر اجازه نمیدهند شناورهای ایرانی به راحتی در آن تردد کنند، دو لنج ماهیگیری مورد هدف قرار می گیرد و در اروند غرق می شوند .
۳۰ شهریور ۱۳۵۹
ارتش بعثی مناطق اروند، خرمشهر، آبادان و پاسگاه مؤمنی از توابع خرمشهر را هدف حملات خمپارهای قرارداد. نیروی دریایی عراق به پاسگاه دریایی ایران در خرمشهر حمله کرد و طرفین با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری یک ناوچه خودی آتش گرفت و غرق شد.
کمی بالاتر از آبادان و خرمشهر در منطقه رملی فکه، عراقیها پاسگاههای ایرانی را هدف قرار میدهند. با این وجود شاید وضعیت خوزستان از ایلام و کرمانشاه بهتر باشد. این مناطق که بعد از شروع جنگ جبهه غرب نامیده شدند، زودتر مورد هجوم زمینی دشمن قرار گرفتند.
عراق روز ۳۰ شهریورماه ۵۹ پاسگاههای گیسکه، چغاحمام و چیلات در مرزهای سومار، نفتشهر و دهلران را به تصرف در میآورد. جنگ وارد فاز علنی خود شده است، اما مقامهای ایرانی کماکان واکنشی نشان نمی دهند. عراق به کشتی تجارتی ایران در خور موسی حمله میکند. این ششصدوششمین و آخرین حمله آنها به مواضع ایران پیش از شروع رسمی جنگ است.
۳۱ شهریور ۱۳۵۹
ساعت ۱۰ صبح ۱۲ جنگنده بعثی عمدتا میگ و سوخو فرودگاه مهرآباد تهران را بمباران و در مسیر برگشت چند نقطه در زنجان و همدان را هم بمباران می کنند .
ساعت ۱۴ در اخبار رسمی رسانه ملی اعلام می شود که جنگ شروع شده است!
عراقیها در همان ماههای ابتدایی نیمی از هواپیماهای خود را به عربستان، کویت، امارات، عمان، یمن شمالی و اردن میفرستند. یک کار احتیاطی که وقتی جنگ رسمی شد، از حملات متقابل ایرانیها در امان بمانند. این طرف، اما حتی گمرک خرمشهر و آبادان تخلیه نمیشوند.
گمرک مملو از اجناس و ماشینهای گرانقیمتی هستند که بعد از شروع جنگ برخی از آنها به دست دشمن میافتند! کسی به حرف مرزنشینها گوش نمیدهد. خیلیها به استانداری و دیگر مسئولان گفتهاند که لااقل اجناس گمرک را تخلیه کنند ولی کسی از بالادستیها باور ندارد که عراق بخواهد تا آنجا پیشروی کند!
از هشت سال جنگ و آنچه که به وقوع پیوست دیگر نگویم که حدیثی است مفصل اما کار به جایی رسید که جمهوری اسلامی در نان خالی دست رزمندگان هم درمانده بود :
«به هر صورت ما در تدارکات معمولی جنگ مثل پنیر و روغن و کره درمانده بودیم، جنگ حالت فرسایشی به خود گرفته بود و دیگر حتی مردم هم رغبت به حضور داوطلبانه در جنگ نداشتند و درنتیجه جبههها بهصورت چشمگیری خالیشده بود»
اینها گفته های مسعود روغنی زنجانی رئیس سازمان برنامهوبودجه زمان جنگ است او دارد فضای اردیبهشت ۱۳۶۷ را ترسیم می کند آنهم درست در زمانی که ۱۰ ماه بود قطعنامه ۵۹۸ از سوی سازمان ملل صادر شده بود ، قطعنامه ای که در تمامی آن سالها جمهوری اسلامی مصر به صدور آن بود اما حالا که صادر شده از پذیرش آن سرباز می زد، جبهه ها خالی شده بود صندوق ارزی و بودجه کشور نیز خالی شده بود اما حاکمان تهران خود را در امن و امان می دانستند و آنطور که محسن رضایی در نامه ای برای خمینی نوشته بود برای تا سال ۱۳۷۱ درخواست فلان قدر سلاح و مهمات و برنامه داشت تا اینکه موشکهای عراقی حالا دیگر نه دزفول و بستان و خرمشهر اندیمشک که به تهران هم رسیدند !
از بهمن ۱۳۶۶ تا خرداد ۱۳۶۷، ۸۵ موشک به سمت تهران شلیک شد آخرینش ۲۱ خرداد ۱۳۶۷ بود که به حوالی میدان تجریش رسید ، حاکمان تهران یادشان آمد که جنگ است ، جنگی که مردم که همه ایران از آن خسته شدهاند ، از آخرین موشک در نزدیکی جماران تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یکماه هم نگذشت ، شاید خیانت به وطن باشد این کلام اما ای کاش موشکهای بعثی از همان ابتدا تهران را فقط نشانه می رفتند ، ای کاش همه ایران در نظر آیت الله ها و فرماندهان تهران نشین فقط تهران نبود و هزاران ای کاش دیگر...
هشدارنامه جنبش سکولار دموکراسی ايران
حرکت دوباره جهان به سوی دوقطبی شدن، یلدا امیری