به دخترم: آیدا لعل محمدی
آزادی به مهربانی چشمها و صدای زیبایت درخواهد گشود.
مسعود نقره کار
".... بی آغاز و پایان زنجیری ست ترانهام
و درهرحلقهاش خواهید یافت
برای همه انسانهای دیگر ترانهای..."
ویکتورخارا
آیدا، دخترم
پیام و آرزوی انسانیات، که از حنجرۀ زخم خورده فریاد کردی، شنیده شد: " پدر، تا کی من چشم به در داشته باشم؟ ".
این پیام و آرزو، پیام و آرزوی جواد لعل محمدی و همۀ انسان هائی ست که حضورشان به آزادگی و آزادیخواهی گره خورده است:
" آزادی، تا کی چشم به در داشته باشیم؟ "
آیدا، دخترم
از آشنائی من با پدرت فقط ۴ ماه میگذرد. "بیانیه ۱۴ نفر" شناخت من ازاین معلم، نویسنده و روزنامه نگار مهربان و صبور را بیشترکرد. از یاران " بیانیه" و او شدم و هستم، یارِمعلم بزرگواری که به عنوان سخنگوی ۱۴ کنشگرسیاسی و مدنی و یکی ازتدوین کنندگان و امضاء کنندگان " بیانیه" تاریخی" ۱۴ نفر"، همراه با هم پیماناناش، با فروتنی و صداقتی کم تا، خون و جانی گرم و تازه به رگها و کالبد آزاداندیشی و آرادیخواهی در میهنمان جاری کرده است.
تو او را خوب میشناسی آیدا، من اما نشانههای شجاعت مدنی و خردمندانۀ او را در متنها ومصاحبهها و سخناناش یافتهام. تو او را خوب میشناسی، من اما او را در بیان و رفتارِ آزاده و آزادیخواهی که عاشق خانواده و مردم و سرزمیناش است، شناختهام، انسان بزرگواری که نگران انسانیتِ انسانهای سرزمیناش بود و بی تردید هست. کتمان نمیکرد نگرانیاش را در بارۀ تو و مادر، اما، اما، با آن همه دلهره ونگرانی، با متانتی نمونه وار به من و ما، که درخارج از ایران هستیم، دلداری و دلگرمی و امید میداد.
میخواهم بگویم آیدا، جواد لعل محمدی، پدرِشجاع و فرهیختهی تو، شایسته و سزاوار اینکه انتظار دیدارش را مشتاقانه و آرزومندانه کشید، هست، این همان اشتیاق و آرزوی دیدار آزادی ست.
دخترم، آیدا،
من، یار و هم پیمانِ پدرتو و همۀ پدران و مادران آیداهای سرزمین ِدر بندمان، عکس تو و پدر، و نوشته تو را از پشت لایهای اشک دیدم و خواندم، تصویرزیبای تو و مردی را که معنای مهربانی و عاطفه پدرانه، و جسارت و شهامت یک مبارز راه آزادی و عدالت بود، و هست را با اشک شستم.
آیدا، دخترم
پدر خواهد آمد، نه فقط او، که آزادی به مهربانی و شفافیت چشمها و صدای زیبایت در خواهد گشود، و طلوع خواهد کرد.
تو تنها نیستی دخترم، بسیارانند چشم هائی دوخته به درهائی که به سوی آزادی گشوده خواهند شد.
بزن، بزن، زخمههایت الماس سکوت مرگ زا را خواهند شکست.
بخوان گُلبانگ زندگی، که صدای زیبای آزادگی و آزادی هستی دخترم.
******
سرودهای که آرم برنامه تلویزیونی " رمز پیروزی" - صدای ۱۴ کنشگر سیاسی و مدنی در داخل کشور- با مدیریت حسن اعتمادی ست، با صدای زیبا و دلنشین آیدا خوانده شده است. آیدا دانش آموخته رشته هنر و موسیقی، نوازنده پیانو و سازهای زهی، آهنگ ساز و خواننده است.