کنترل افکار به سبک یاران فردوسی پور
بدون مقدمه بگویم که از حدود هفت ماه پیش بخشی از قدرت رسانهای ایران که از حمایت جناح راست یا محافظه کاران حکومت برخوردار است دست به لانه زنبورها یا همان مافیای رسانهای - ورزشی ایران زده و برای رسیدن به امیال خود و جلوگیری از نفوذ بیشتر جناح میانه و اصلاح طلب در ورزش و شاید هم تاثیر در انتخابات آتی، اقای فردوسی پور را از اجرای ادامه برنامه ورزشی نود منع کرد. در این هفت ماه بیشترین انتقاد از جانب چهار گروه به مدیریت شبکه سه وارد امده است.:
۱ - همکاران فردوسی پور در صدا و سیما و هنرمندان فعال در سینما که در دوران مدریت اقای پورمحمدی در شبکه سه و محمد هاشمی رفسنجانی در صدا و سیما به اوج شهرت رسیدند. انتقاد این گروه از هنرمندان و همکاران از شبکه سه کاملا طبیعی بود چون میخواستند از همکار خود حمایت کنند البته نون قرض دادن هم میشود تعبیر کرد. البته همه هنرمندان حامی فردوسی پور نبودند مثلا اقای محمد رضا گلزار یا نیکی کریمی یا مفسر و مجری بزرگ تلویزیون و استاد دانشگاه اقای جهانگیر کوثری انتقادی نداشتند. اما بعضی هنرمندان که احتمالا علایق به رنگ خاص ورزشی هم دارند جز منتقدین بودند. اقای پرویز پرستویی یکی از ان منتقدین بود که حملات تندی علیه اقای فروغی رئیس شبکه سه صدا و سیما داشتند.
۲ - افراد مختلف از جناح اعتدال و کارگزاران و اصلاح طلبان انتقادات علنی از مدیریت شبکه سه از بابت منع حضور فردوسی پور در برنامه نود و توقف این برنامه داشتند که طبیعی بود چون نگرش این برنامه ورزشی هم سوی خط مشی سیاسی اصلاح طلبان و اعتدال بود و طبیعی است عدم حضور فردوسی پور و توقف برنامه تاثیرگذار انان خوشایند این جناح از حاکمیت نبود.
۳- هواداران باشگاه پرسپولیس که خواستار ادامه برنامه نود بودند چون اقای فردوسی پور و اکثر مجریان و گزارشگران شبکه سه برای بهبود امکانات باشگاه مورد علاقهشان تلاش کردند و حتی روی تصمیمات داوری و فدراسیون فوتبال موثر بودند.
۴- مافیای رسانهای که از حدود پانزده سال پیش بوجود امد و ظاهرا وابستگی به هم ندارند اما از کلیه وقایع و رویدادهای ورزشی تفسیر مشترک دارند. غالبا فردوسی پور و پرسپولیس نقطه مشترک انهاست. بسیاری از این کارشناسان یا خبرنگاران ورزشی در ایران ساکن هستند و برخی دیگر در کشورهای قطر، اتریش، دانمارک و انگلستان مقیم هستند.
البته در این یادداشت کوتاه نمیخواهم به چگونگی شکل گیری مافیای رسانهای - ورزشی در ایران بپردازم ولی امیدوارم با شناخت منتقدین عدم ادامه برنامه ورزشی " نود " که در سطور بالا بدان اشاره شده بتوان جلوی اخبار کذب و تفاسیر جهت دار این باند رسانهای ایستاد.
اما اصل مطلب این است که خبری از "رکنا" که احتمالا یک سایت خبری با مدیریت خانوادگی است منتشر میشود و مرجع خبری ان مشخص نیست و حتی در رکنا نیز به مرجع خبر اشاره نشده است. دوم در این خبر امده است که محمد حسین میثاقی هوادار استقلال است که این کاملا غلط است چون خودش در حین اجرای برنامه از پرسپولیس بعنوان "تیم مون" اشاره کرده که بازتاب وسیعی در سایتها و اخبار ورزشی و فضای مجازی داشته است. سوم در دوران مدیریت اصغر پورمحمدی رفسنجانی در شبکه سه، اقای عادل فردوسی پور رفسنجانی همه کاره بخش ورزشی شبکه سه شدند و اکثر همکاران جدید تحت عنوان مجری یا گزارشگر ورزشی با نظر اقایان فردوسی پور و خیابانی و مزدک میرزایی انتخاب و استخدام شدند و هوادار تیم خاص هستند. این خبر تازهای نیست و همه مردم ایران که ورزشی هستند بخوبی مجریان را میشناسند. کافی است چند تماس به شهرهای مختلف ایران از جمله شهرهای ورزشی و فوتبالی مثل تبریز و اصفهان و اهواز و انزلی و شیراز داشته باشیم و از انها بخواهیم در مورد هواداری مجریان تلویزیون نظر بدهند. مشخص است که اکثرا یک باشگاه خاص را نام خواهند برد.
مطلب دیگر اینکه حتی ممکن است اقای مزدک میرزایی هم در کنار فردوسی پور وارد میدان شده و بخواهد به اقای میثاقی انگ هواداری بزند که این هم کذب است چون خود میثاقی منتخب این اقایان است که الان به انان پشت کرده است.
مورد دیگر که در " رکنا" اشاره شده اینکه مزدک میرزایی مدعی شد که یکی از مشکلات عادل فردوسیپور با مدیرانش، عدم پردازش به حواشی استقلال بوده است که فردوسیپور آن را نمیپذیرفت!. این ادعا هم کاملا غلط است چون فردوسی پور هر ضربهای که خواست به باشگاه استقلال وارد کرد و شرایط کنونی باشگاه استقلال ماحصل مشترک دولت تدبیر و امید، فدراسیون رنگی و اقایان سلطانی فر وزیر ورزش و یاران فردوسی پور است. اری مشکل اقای فردوسی پور با مدیرانش نه پردازش حاشیههای استقلال بود و نه مشکلات تیم گزارشگری فردوسی پور با باشگاه تراکتورسازی تبریز و یا چرایی سقوط تیمهای ریشه دار ملوان و استقلال اهواز است. مشکل فردوسی پور حتی عدم بررسی و تحلیل گزارش مجلس/ رسایی در باره فساد در فوتبال هم نیست. مشکل فردوسی پور و تیم گزارشگری و برنامه سازان او با شبکه سه غش کردن مجریان به سوی یک جناح حکومت ایران است که جناح مقابل نتوانست بیش از پانزده سال این برنامه را ببیند و سکوت کند.
بجاست که این مورد هم اضافه کنم که خودسوزی سحر خدایاری "دختر ابی" فقط بخاطر تماشای یک بازی نیست. باید قبول کنیم که او تحقیر و سرخورده شده است. چه در دادگاه که تهدید به شش ماه زندان میشود. چه بخاطر زن بودن که نمیتواند به ورزشگاه برود و چه بخاطر تبعیض در ورزش ایران که همه چیز بخاطر خواستههای مشترک روسای ورزشی کشور و مجریان تلویزیون در جهت یک باشگاه خاص است. اگر سال گذشته ۵ گل صحیح باشگاه استقلال که از سوی کارشناسان داوری هم تایید شده از سوی داوران مردود اعمال نمیشد استقال سال گذشته قهرمان ایران میشد و شاید این اتفاق تلطیف روحی برای امثال دختر ابی بود تا در زندگی بسته خود کمی انگیزه داشته باشند.
علی اکبر جعفری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ