کیهان لندن - نوح فرهادی، فرخ زندی - نخست یادآور میشویم که در این بررسی اصلا تلاش نمیشود که مجموعهی هزینههایی که تحریمهای ناشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی برای مردم ایران به بار آورده، برآورد و محاسبه شود. تخمینهایی که در این گزارش ارائه میشود، فقط یک نمونه از این هزینهها در تنها یک بخش اقتصادی در یک محدودهی زمانی معین است: درآمد حاصل از صادرات نفت خام از زمان خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ تا شهریور ۱۳۹۸!
روشن است که مجموعهی هزینههای تحریمهای ناشی از سیاستهای جمهوری اسلامی، در همهی عرصهها و در طول سالها، سر به صدها میلیارد دلار میزند که میتوانست در راه رشد و شکوفایی همه جانبهی ملت و مملکت ایران صرف شود.
همین لحظه که در حال خواندن این گزارش هستید، هزاران هزار دلار درآمد حاصل از فروش نفت در حال کاهش و هزینههای میلیاردی که به همین دلیل بر مردم ایران تحمیل میشود در حال افزایش است.
خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (توافق اتمی) موسوم به «برجام» توسط دونالد ترامپ رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ میلادی (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ خورشیدی) پیامدهای ژرفی برای دولت حسن روحانی در پی داشت. از آن هنگام ایران با کاهش ارزش برابری پول ملی و آشفتگی روبرو بوده و همچنان با تورم مزمن و پریشانی اقتصادی دست به گریبان است. عامل بیکاری هم به ویژه در میان ایرانیانی که تحصیلات عالی دارند بر نارضایتی از سیستم سیاسی کنونی افزوده است. در سالهای ۲۰۱۸ و۲۰۱۹ (۹۸-۱۳۹۷خورشیدی) هزاران شهروند ایرانی علیه رژیم دست به تظاهرات زدند و خواستار دگرگونی بنیادی در کل نظام سیاسی کشور شدند.
در حال حاضر نیز جهانیان شاهد افزایش کشمکش با رژیم مذهبی ایرانند که از پتانسیل درگیری نظامی بالایی برخوردار است.
علی خامنهای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی در این زمینه نقش اصلی را ایفا میکند. او تصمیمگیرنده نهایی در رأس هرم قدرت است که نه تنها سیاست خارجی کشور بلکه میزان رسیدن به تواناییهای هستهای را نیز تعیین میکند.
پس از آنکه جمهوری اسلامی و گروه ۱+۵ در مورد یک توافق کلی در دوم ماه آوریل ۲۰۱۵ میلادی (۱۳ فروردین ۱۳۹۴خورشیدی) برسر برنامه هستهای ایران بیانیه مشترکی صادر کردند، علی خامنهای آشکارا اعلام کرد که او با چارچوب اعلام شده نه موافق است و نه مخالف!
اخیرا نیز در هفدهم سپتامبر ۲۰۱۹ میلادی (۲۶ شهریور ۱۳۹۸ خورشیدی) خامنهای مجددا تاکید کرد که حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی و محمدجواد ظریف وزیر خارجهاش با هیچیک از مقامهای آمریکایی در هیچ سطحی به صورت دوجانبه ملاقات نخواهند کرد، نه در نیویورک، در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و نه در هیچ جای دیگر.
او همچنین مدعی شده که فشارهای بینالمللی بر ایران هیچ تاثیری نداشته و خواستار توبه و بازگشت آمریکا به توافق بر جام شد.
در این میان، دولت آمریکا میگوید که در پی حمله اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ میلادی (۱۳۶۱ خورشیدی) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک گروه تروریستی تندرو به نام «حزبالله» در لبنان تاسیس کرد. چنانکه قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نیز در اول اکتبر ۲۰۱۹ (۹ مهر ۱۳۹۸ خورشیدی) اعلام کرد، درواقع خامنهای رهبر حزبالله لبنان است. به این ترتیب رژیم کنونی ایران، پشتیبان اصلی حزبالله است که امنیت میلیونها اسرائیلی را تهدید میکند. دور تازه تحریمهای آمریکا پیامدهای قابل توجهی نیز برای این گروه شبهنظامی در لبنان داشته است. این کشور در همان حال درگیر مناقشاتی علیه دولتهای منطقهای مانند عربستان است.
از طرفی، روابط بسیار نزدیک روحانیون عالیرتبه در ایران با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه، به جمهوری اسلامی پشتیبانی سیاسی و نظامی میدهد. با این حال چنین رابطهای پس از چهار دهه رکود مداوم، جنگهای گوناگون و تحریمها، به مذهبیون حاکم، جهت حل مسائل اقتصادی کشور کمکی نمیکند.
از همان نخستین روز در ۸ ماه مه ۲۰۱۸ پس از خروج از برجام، دونالد ترامپ رییس جمهوری ایالات متحده دستور تشدید تحریمها علیه حکومت ایران را صادر کرد که شدت آن تا کنون بیسابقه بوده است. آز آن تاریخ این کشور ۲۵۰۰ ساله با چالش برانگیزترین آشفتگی اقتصادی روبرو شده است. در حالی که رژیم ایران در عرصه جهانی، سیاستهای تهاجمی خود را دنبال میکند، مردم ایران به دلیل همین رفتار خصمانه سختترین شرایط اقتصادی را تحمل میکنند. هم سیاستهای ماجراجویانه رژیم ایران، هم بحرانهای اقتصادی کنونی کشور و هم دشواریهای عدیدهای که ایرانیان با آنها دست به گریبانند، در این کشور ۸۲ میلیونی فقط و فقط با تصمیمگیری یک فرد مرتبط است: سیدعلی خامنهای رهبر بلامنازع جمهوری اسلامی!
او سیاست خود در قبال ایالات متحده را روشن بیان کرده است: جمهوری اسلامی برای حل نگرانیهای مربوط به برنامه هستهای، هرگز با آمریکا همکاری نخواهد کرد، نه حالا و نه در آینده.
به گفتهی علی خامنهای، گفتگوهای دوجانبه بین مقامهای ایران و آمریکا در هیچ سطحی صورت نخواهد گرفت.
تاثیرهای اقتصادی تحریمها بر صادرات نفت خام
در این بررسی، برای برآورد هزینههای واقعی تحریمهای ایالات متحده، دادههای تاریخی مورد توجه قرار گرفته و برای محاسبه درآمد روزانه جمهوری اسلامی از فروش نفت ایران، قیمت نفت برای هر بشکه با دلار آمریکا محاسبه شده است. ما برای محاسبه قیمت نفت یک بازه زمانی از اول ماه مه ۲۰۱۸ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ را در نظر گرفتهایم (۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ تا ۹ شهریور ۱۳۹۸ خورشیدی).
پرزیدنت ترامپ در ۸ ماه مه ۲۰۱۸ میلادی (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷خورشیدی) خروج آمریکا از توافق اتمی (برجام) را اعلام کرد.
میزان تولید و صادرات نفت خام ایران بر اساس گزارشهای بازارهای بینالمللی و طبق سوابق ثبت شده در سطح جهانی شناسایی شده است.
تحریمهای کنونی علیه جمهوری اسلامی کشورهای واردکننده نفت را از خرید نفت ایران منع میکند، به همین دلیل از شفافیت اطلاعات مربوط به فروش نفت کشور هم کاسته شده و مجبوریم بجای محاسبه با دادههای عمومی، هزینههای واقعی این تحریم را بطور تخمینی برآورد کنیم.
بر اساس دادههای اطلاعاتی فدرال رزرو آمریکا (بانک مرکزی ایالات متحده) در اول ژانویه ۲۰۱۸ میلادی (۱۱ دیماه ۱۳۹۶ خورشیدی) جمهوری اسلامی روزانه یک میلیون و هشتصد و شصت و دو هزار و هشتصد و هشتاد و نه (۱٫۸۶۲٫۸۸۹) بشکه نفت خام صادر میکرد. یک سال بعد در تاریخ ۲ ژانویه ۲۰۱۹ میلادی (۱۲ دیماه ۱۳۹۷ خورشیدی) طبق گزارش فدرال رزرو این رقم به نهصد و چهل و پنج هزار و هشتصد و سی و سه (۹۴۵٫۸۳۳) بشکه کاهش یافت.
خبرگزاری رویترز نیز بر اساس تخمین شرکت مشاوره بریتانیایی «افجییی» گزارش داده بود که دولت ایران میتوانسته در ژوئیه ۲۰۱۹ میلادی (تیرماه ۱۳۹۸ خورشیدی) بین چهارصد هزار تا پانصد هزار (۵۰۰٫۰۰۰ - ۴۰۰٫۰۰۰) بشکه نفت خام در روز به بازار عرضه کند.
در ادامه گزارش رویترز آمده است که ایران توانست از اول اوت سال ۲۰۱۹ میلادی (دهم امردادماه ۱۳۹۸ خورشیدی) ۲۳۰ هزار بشکه نفت بفروشد. این ارقام نشاندهنده کاهش درآمدی برابر با سه و سی و دو صدم درصد (%۳٫۳۲) از اول ژوئیه تا اول ماه اوت ۲۰۱۹ میلادی (۱۰ تیرتا ۱۰ امرداد ۱۳۹۸ خورشیدی) است. به این ترتیب و بر اساس دادههای ثانویه که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، فرض را براین قرار دادهایم که دولت ایران از اول ژانویه ۲۰۱۹ تا ۲۸ ژوئن این سال (۱۱ دیماه ۱۳۹۷ تا هفتم تیر ۱۳۹۸ خورشیدی) در فروش نفت کاهشی فزاینده داشته است.
علاوه بر این، ارقام یادشده ما را به کاهشی ترکیبی شامل روزانه منهای نیم درصد (%۰٫۵-) در بازه زمانی بین ۲ ژانویه ۲۰۱۹ تا ۲۸ ژوئن ۲۰۱۹ (۱۱ دیماه ۱۳۹۷ تا ۷ تیرماه ۱۳۹۸ خورشیدی) هدایت میکند. ما به منظور ساده کردن تخمین خود در نظر میگیریم که دولت ایران بتواند نفت را مطابق قیمتهای جهانی بفروشد. گزینش این نکته از این روست تا هزینههای فرصتهای از دست رفته ناشی از تحریمهای آمریکا علیه صنعت نفت ایران را به درستی بررسی کنیم ولی با تأکید بر این واقعیت که دادههای معتبر مربوط به فروش نفت ایران از سوی جمهوری اسلامی اعلام نشده و در دسترس عموم قرار نگرفته و این محاسبه بر حدس و گمان بر اساس شواهد متکی است.
برآورد ما نشان میدهد که فرصتهای از دست رفته مبلغی معادل ۳۶ میلیارد دلار (سی و پنج میلیارد و هفتصد میلیون دلار آمریکا) برای مردم ایران هزینه داشته است. این رقم کل مبلغ از بین رفته در جمهوری اسلامی در یک بازه زمانی معین یعنی ۱۷ ماه، از ماه مه ۲۰۱۸ تا سپتامبر ۲۰۱۹، است.
حالا با در نظر گرفتن نرخ ارز ۱۲ هزار تومان در برابر هر دلار آمریکا، کل هزینههای سرانه تنها در یک بخش از صنایع ایران، یعنی صادرات نفت خام، به خاطر تصمیمات رهبر جمهوری اسلامی، برای هر یک شهروند ایرانی از حدود ۸۲ میلیون جمعیت کشور، بیش از۵ میلیون و ۳۶۹ هزار تومان هزینه داشته است!
برخلاف ادعاهای علی خامنهای و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی به نظر میرسد که ایران به شدت زیر فشار حداکثری آمریکا قرار دارد؛ واقعیتی که عمق و پیامدهای سخت آن هنوز مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است.
به این ترتیب آیا رژیم ایران میتواند به عنوان یک عضو عادی جامعه بینالملل به حیات خود ادامه دهد؟ دادههای در دسترس میگویند: نه! نه در صورت ادامهی شرایط اقتصادی و فضای سیاسی فعلی!
*اصل این گزارش توسط دکتر نوح فرهادی استاد استراتژی و مدیریت بینالمللی و دکتر فرخ زندی استاد اقتصاد و تجارت بینالملل از پایهگذاران «پروژه ققنوس ایران» به زبان انگلیسی تهیه شده و نادر صدیقی آن را به فارسی برگردانده است.