بيانيهء انتخاباتي ف.م.سخن
(متن ارسالي به دبيرخانه محترم شوراي نگهبان با رمز محرمانه)

به دنبال در خواست تعداد زيادي از هموطنان غيور و مبارز ايراني، اينجانب ف.م.سخن، بعد از رايزني با صاحبنظران سياسي ايراني و خارجي تصميم گرفتم علي رغم ميل قلبي خود در انتخابات مجلس هفتم که اسفند ماه هشتاد و دو برگزار خواهد شد، شرکت کنم.

اينجانب ترجيح مي دادم صرفا به کارهاي علمي و تحقيقات استراتژيک بپردازم وخدمتگزار کوچک جامعه باشم، ولي درخواست هاي مکرر شما مردم شريف باعث شد تا در تصميم خود تجديد نظر کنم و به خواست شما خوبان و عزيزان گردن نهم.
(اطمينان دارم که نمايندگان محترم شوراي نگهبان، با در نظر داشتن خواست اکثريت مردم، که به نمايندگي اينجانب نظر دارند، و نيز اوضاع قمر در عقرب بين المللي و بهانه جوئي هاي آمريکاي جهان خوار که ظاهرا قصد ورود به باتلاق جمهوري اسلامي ايران را دارد و وظيفه اسلامي ماست که به هر ترتيب ممکن او را براي چهار سال ديگر سر کار بگذاريم و دنبال نخود سياه اصلاحات و دلخوشکنک هائي از اين قبيل بفرستيم، بر نوشته هاي فعلي من با ديده اغماض خواهند نگريست و آنچه را که مي گويم زياد به دل نخواهند گرفت، و اميدوار خواهند بود که در طول مدت نمايندگي ام مانند بسياري از نمايندگان اصلاح طلب قبلي دچار استحاله تدريجي شوم و اندک اندک به جناح محافظه کار بپيوندم. نمونه حضرت آيت الله کروبي خود گويا و بيانگر اين نظر است. انشاءالله تعالي) (متن بين الهلالين در فکس ارسالي براي خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران و صدا و سيما حذف گردد).

اينک برنامه هاي کوتاه و بلند مدت خود را براي طول دوره وکالتم در مجلس شوراي اسلامي به استحضار عموم مي رسانم:

1 - اولين برنامه من، تخته کردن در ِ نظارت استصوابي شوراي محترم نگهبان است! مگر مردم ايران کور هستند که به جاي آنها کس ديگري بخواهد بر چيزي نظارت کند؟ مردم خود چشم دارند و نظارت مي کنند و نياز به قيم ندارند. لذا اولين شعار انتخاباتي من "نظارت استصوابي، ملغا بايد گردد!" خواهد بود. نظارت استصوابي ام الفساد سياست ايران است و تمام آتش ها از گور او بر مي خيزد.

2 - بعد از تخته کردن در نظارت استصوابي، به سراغ تخته کردن در دکان مقام رهبري خواهم رفت. ما گفتيم شاه نمي خواهيم، ولي فقيه آمد جايش نشست! حال با صداي بلند اعلام مي کنيم ولي فقيه نمي خواهيم. فقيه بايد برود در قم درس حوزه بدهد. فقيه را چه به حکومت.

3 - برنامه سوم ما تغيير قانون اساسي خواهد بود. در ماده اول اين قانون خواهيم نوشت، ملت هر وقت اراده کرد مي تواند رفراندوم کند و نظام حکومتي را تغيير دهد.

4 - به دنبال تغيير قانون اساسي، بلافاصله از طريق دولت به وزارت کشور پيشنهاد خواهيم کرد رفراندوم برگزار کند. در اين رفراندوم اين سوال را مطرح خواهيم کرد: جمهوري اسلامي: آري يا نه!

5 - اگر جواب نه بود، که حتما نه است، نام جمهوري اسلامي را تغيير خواهيم داد و آن را "جمهوري ايران" خواهيم کرد. بعد هم بلافاصله خود را کانديداي رياست جمهوري اين جمهوري جديد خواهيم کرد.

6 - بعد از تشکيل جمهوري ايران، با نهايت احترام از اعليحضرت رضا پهلوي، برادر مجاهد مسعود رجوي، بانو مريم ماه تابان، رفيق مدرسي (رهبر حزب کمونيست کارگري)، رفيق سابق فرخ نگهدار، رئيس جمهور محبوب پيشين ابوالحسن بني صدر، و ديگر کساني که سالها به مبارزه بي امان با نظام جمهوري اسلامي ايران پرداختند دعوت خواهيم کرد تا در شوراي موقت حکومتي حضور به هم رسانند و ما را از رهنمود هاي خود بهره مند سازند.

7 - مسئوليت خبرگزاري جمهوري نوين ايران را بر عهده دست اندرکاران سايت "گويا" قرار خواهيم داد تا نظرات آحاد مردم و گروه هاي مختلف سياسي را بي کم و کاست و بدون سانسور و تبعيض منتشر نمايند.

8 - مسئوليت رسانه هاي جمعي را به "حسين درخشان" خواهيم سپرد تا با ابتکارات خود، مردم خسته از يکنواختي رسانه ها را از چرت در آورد و با دادن طرح هاي نو و باور نکردني جامعه را دچار نشاط کند (لازم به تذکر است که يکي از دلايل حضور اينجانب در اين انتخابات، پيشنهاد ايشان براي حضور مخالفان حکومت در انتخابات به هر شکل و صورت بود).

9 - با اوج گيري درگيري ميان گروه هاي مختلف داخل حکومت جديد، و هفت تير و هفت تير کشي جناحين به سوي هم، مجددا از مردم قهرمان پرور تقاضا خواهم کرد که رفراندوم کنند.

10 - احتمالا مردم مجددا به نظام جمهوري اسلامي راي خواهند داد. با سرنگوني حکومت جمهوري ايران، اينبار خود را براي کسب مقام ولايت فقيه، به مجلس خبرگان معرفي خواهم کرد.
مردم عزيز و شريف ايران اطمينان داشته باشند که من به عنوان نماينده منتخب ايشان در هر حال و وضعيتي با ايشان خواهم بود و به هر سازي که بزنند خواهم رقصيد و با چشم پوشي از رفاه و آسايش خودم فقط و فقط به فکر منافع ايشان خواهم بود.

روز اول اسفند در پاي صندوق هاي راي چشم انتظار آرا شما هستم.
زنده باد ايران - زنده باد آزادي - ملغا باد نظارت استصوابي