ایران وایر - بهنام قلی پور - سردار «مرتضی رضایی» و «حسین طائب»، دو چهره مرموز امنیتی و اطلاعاتی با نفوذ در بیت آیتالله «علی خامنهای» هستند که از آنها به عنوان دو بازوی قدرتمند «مجتبی خامنهای»، فرزند رهبر جمهوری اسلامی هم نام برده میشود.
از این دو نفر اطلاعات زیادی وجود ندارد؛ به ویژه از مرتضی رضایی که از فرط پردهنشینی، به وی لقب سردار «بیتصویر سپاه» داده شده است.
وضعیت حسین طائب در این زمینه البته کمی بهتر است و به واسطه حضور در راس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران از سال ۱۳۸۸ تاکنون، اطلاعات جست و گریختهای دربارهاش منتشر شده است.
در این گزارش نگاهی خواهیم انداخت ابتدا به چهره کمتر شناخته شده سردار مرتضی رضایی و بعد برخی فعالیتهای امنیتی و اقتصادی حسین طائب که درباره آنها کمتر خوانده و شنیدهاید.
مرتضی رضایی کیست؟
از رضایی شاید به سختی سه تا پنج تصویر در فضای مجازی پیدا شود. دو تصویر او از دوره جوانی هستند که لباس سپاه پاسداران بر تن دارد و مربوط به جلسات «شورای دفاع» در ابتدای انقلاب است.
خبرگزاری «فارس» هم تصویر دیگری از رضایی منتشر کرده که در لباس درجهداران ارشد سپاه است و گرد پیری بر چهرهاش کاملا نمایان.
چهارمین تصویر از این سردار مرموز سپاه مربوط به حضور او در مراسم درگذشت پدر سردار «جمال آبرومند»، معاون وقت هماهنگ کننده فرمانده کل سپاه و یکی از مهمترین شرکای اقتصادی او در سال ۱۳۹۳ است که خبرگزاریهای «تسنیم» و فارس آن را منتشر کردهاند.
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
انتشار گزارش تصویری از مراسم ختم بستگان مقامهای حاکمیتی، نظامی و دولتی در خبرگزاریهای ایران امری مرسوم است. اما در هیچ یک از خبرگزاریها تصویری از مراسم ختم «حیدر رضایی»، پدر مرتضی رضایی وجود ندارد.
بسیاری از خبرگزاریهای وابسته به سپاه پاسداران فروردین ۱۳۹۶ تنها به خبر برگزاری این مراسم با حضور جمعی از فرماندهان سپاه اشاره کرده اما تصویری از آن منتشر نکردهاند. به نظر میرسد این مساله به درخواست این فرمانده نظامی انجام شده باشد.
این مراسم ۲۸ فروردین ۱۳۹۶ در حسینیه همدانیهای مقیم تهران برگزار شده بود. از حسینیه همدانیها به عنوان یکی از منابع تامین نیرو برای نهادهای امنیتی و نظامی و دوران جنگ در تاریخ جمهوری اسلامی یاد میشود که تاکنون کمتر درباره نقش آن مطلبی نوشته شده است.
با این حال، برگزاری مراسم ختم پدر رضایی در این حسینیه میتواند نشان از آن باشد که مرتضی رضایی اهل همدان است.
از طیف همدانیها در بیت آیتالله علی خامنهای به عنوان یکی از قدرتمندترین باندهای این بیت نام برده میشود که مشهورترین آنها، «علی آقامحمدی» است که سابقه کار امنیتی و اطلاعاتی در کارنامه خود دارد. او اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
رضایی و دوران جنگ
مرتضی رضایی چهارمین فرمانده سپاه است که حکم خود را از «ابوالحسن بنیصدر»، فرمانده وقت کل قوا و تأیید «روحالله خمینی» در تیرماه ۱۳۵۹ گرفت و یک سال بعد جای خود را به محسن رضایی داد.
مرتضی رضایی در شرایطی فرمانده سپاه شد که پیش از آن فرماندهی سپاه تهران را برعهده داشت.
سال ۱۳۹۱، «مشرقنیوز»، سایت وابسته به سازمان اطلاعات سپاه گزارش کرد که قدیمیترین بچههای سپاه و جنگ هم به سختی ردی از مرتضی رضایی داشتهاند تا این که در سال ۱۳۷۲ با حکم خامنهای، به ریاست حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران منصوب شد.
این سایت در گزارش خود از رضایی به عنوان «پر رمز و رازترین مرد سپاه پاسداران» نام برده بود که تصویر و اطلاعات زیادی از او در دسترس نیست.
مشرقنیوز حتی نوشته بود که به باور بسیاری در سپاه و رزمندگان دوران جنگ، مرتضی رضایی نام واقعی نیست و وجود خارجی ندارد.
از رضایی تنها گفتوگویی در دسترس است که سال ۱۳۵۹ انجام شده است. او در این گفتوگو، از پادگان «ولیعصر» به عنوان نخستین محل خدمت خود در سپاه نام میبرد.
رضایی از حضور خود در جنگ پاوه کردستان سخن به میان آورده و میگوید مدتی مسوول عملیات غرب کشور بوده و بعد از بازگشت از کردستان، قائممقام سپاه تهران شده است.
او زمانی که فرمانده سپاه شد، به گفته «جواد منصوری»، نخستین فرمانده سپاه، تلاش کرد نوعی تعادل، بیطرفی و سازش بین بدنه سپاه و «ابوالحسن بنیصدر»، رییسجمهوری وقت ایجاد کند که موفق نشد.
رضایی در شرایطی حاضر به قبول حکم بنیصدر شد که رییسجمهوری وقت از او خواسته بود در ازای دریافت این سمت باید سه فرمانده سپاه، از جمله محسن رضایی را از سپاه اخراج کند.
سردار «یوسف فروتن»، از موسسان سپاه و «عبدالله محمودزاده»، از دیگر فرماندهان وقت سپاه، دو نفر دیگری بودند که بنیصدر از رضایی خواسته بود آنها را اخراج کند.
حضور مرتضی رضایی در مقام فرماندهی سپاه یک سال هم طول نکشید و او جای خود را به «محسن رضایی» داد. اما برخی گزارشها حکایت از آن دارند که پس از این اتفاق، مرتضی رضایی همکاری خود را با سپاه قطع کرده بود.
رد پای این موضوع در کتاب «جاده گیلی گادر»، زندگینامه داستانی یک شهید آمده است. در بخشی از این کتاب توضیح داده شده است که آیتالله «فضلالله محلاتی»، نماینده روحالله خمینی در سپاه پاسداران به رضایی دستور داده بود به سپاه بازگردد که همین اتفاق هم افتاد و رضایی پس از بازگشت، به سمت فرمانده اطلاعات سپاه منصوب شد.
فروردین سال ۱۳۹۸، خبرگزاری تسنیم گفتوگویی از امیرسرتیپ «احمد دادبین»، ششمین فرمانده نیروی زمینی ارتش منتشر کرده که در آن از رضایی به عنوان یکی از اعضای قرارگاه «رمضان» (قرارگاه برونمرزی سپاه در دوران جنگ) نام برده شده است.
خبرگزاری «دفاع مقدس» هم نوشته است: «نخستین فرمانده قرارگاه رمضان، مرتضی رضایی بود که در سال ۱۳۶۲ و پس از تصویب تشکیل این قرارگاه در شورای عالی دفاع، به فرماندهی این قرارگاه انتخاب شد.»
ریاست ستاد مشترک سپاه و فرمانده حفاظت اطلاعات سپاه از دیگر سمتهای مرتضی رضایی در زمان جنگ اعلام شده است.
سال ۱۳۹۵ سایت مشرقنیوز از فردی به نام «اکبر براتی»، یک مامور سابق اطلاعاتی گفتوگویی منتشر کرده بود که بخشی از آن مربوط به اقدامات مرتضی رضایی در راهاندازی واحد اطلاعات سپاه است.
در کتاب «هدایت سوم» که مجموعه خاطرات سردار «محمدجعفر اسدی» از جنگ است هم آمده که حاج «داود کریمی»، از فرماندهان نامآشنای سپاه در زمان فرماندهی مرتضی رضایی از جدیترین منتقدان وی بوده است.
«محمدمهدی بهداروند» که سابقه حضور در جنگ دارد و در حال حاضر هم در حوزه علمیه تدریس میکند، سال ۱۳۹۰ کتابی با عنوان «و اما جنگ» منتشر کرده که بخشی از آن در نقد عملکرد مرتضی رضایی به عنوان فرمانده سپاه در جنگ است .
مرتضی رضایی پس از جنگ
از قرار معلوم، مرتضی رضایی تا پایان جنگ به همکاری خود با سپاه پاسداران ادامه داده و پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ نیز با سپاه پاسداران بوده است. اما از فعالیتهای او بین سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲ اطلاعات دقیقی در دست نیست.
مرتضی رضایی پنج سال پس از پایان جنگ، یعنی در سال ۱۳۷۲ از سوی علی خامنهای به سمت فرماندهی حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران منصوب شد و مدتی نیز در سال ۱۳۸۵ جانشین فرمانده کل سپاه بود.
از رضایی باید به عنوان یکی از مغزهای اطلاعاتی سپاه نام برد؛ فردی که گفته میشود در دوران جنگ نیز طرحها و ایدههای زیادی برای اطلاعات سپاه در سر داشته است.
از نقش مرتضی رضایی در ارتقای ساختار اطلاعات سپاه هیچ گزارش و داده متقنی وجود ندارد اما براساس برخی از گفتهها و گمانهها، او نقشی قابل توجه در چنین تغییراتی داشته است.
پایان جنگ احتمالا این فرصت را در اختیار رضایی قرار داد تا ساختار اطلاعات سپاه پاسداران را از نو تعریف کند. به نظر میرسد رضایی از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۳۸۹ در پستهای متعددی در ساختار اطلاعات سپاه پاسداران حضور داشته است. اما سال ۱۳۸۸ را باید پایان همکاری رسمی او با سپاه دانست . سالی که پس از اعتراضها و ناآرامیهای گسترده در ایران، به دستور علی خامنهای اطلاعات سپاه به سازمانی عریض و طویل، موازی و چه بسا بالاتر از وزارت اطلاعات و با اختیارات و وظایف گستردهای تبدیل شود.فعالیت
برخی گزارشها حکایت از آن دارند که رضایی از مدتها پیش بازنشسته شده است. اگر زمان پیوستن او به سپاه پاسداران را سال ۱۳۵۹ بدانیم، باید او در سال ۱۳۸۸ بازنشسته شده باشد؛ سالی که نخستین ردپای رسمی و علنی او در شرکتهای اقتصادی دیده میشود.
پس از اعتراضهای سال ۱۳۸۸ و مطرح شدن نام مجتبی خامنهای در اداره بیت پدرش و دخالت در امور کلان سیاسی کشور، به تدریج نام رضایی هم بر سر زبانها افتاد؛ سپاهی بازنشستهای که به عنوان دست راست مجتبی در بیت آیتالله خامنهای نقشی اساسی بازی میکند.
منفک شدن رضایی از سپاه و پیوستن او به تیم مجتبی خامنهای در بیت رهبر جمهوری اسلامی ایران، این اجازه را به او داد تا نقشهای پنهان و مرموز خود را در سیاست و معادلات قدرت اینبار سهلتر و بیحاشیهتر در لباسی غیر از لباس سپاه دنبال کند.
شاید همین فراغت بود که رضایی را به سمت فعالیتهای اقتصادی علنی با گروهی دیگر از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران سوق داد.
شراکت اقتصادی رضایی با فرماندهان سپاه
۱- شرکت یکتاسازان اورامان شمال غرب
نخستین ردپای مرتضی رضایی را در هیات مدیره شرکتها براساس اسناد رسمی، در شرکت «یکتاسازان اورامان شمال غرب» میتواند دید. رضایی سال ۱۳۸۸ به همراه سردار جمال آبرومند، سردار «رستم قاسمی» و سردار «احمد وحید دستجردی» اقدام به راهاندازی این شرکت کردند دستجردی با شرکت «شهریار مهستان» و قاسمی با شرکت «سروش امید پارسیان» به عضویت این شرکت در آمدند.
این شرکت را شاید بتوان مهمترین شرکت مرتضی رضایی نامید که حوزه فعالیت آن بسیار گسترده است؛ از مشارکت در خرید سهام بازرگانی بازسازی، نوسازی گرفته تا راهاندازی انواع شرکتهای داخلی و خارجی ، موسسات، طرحها و پروژههای عمرانی و صنعتی.
انجام فعالیتهای بازرگانی و تجاری داخلی و خارجی ، واردات و صادرات انواع کالاهای مجاز بازرگانی و توزیع آنها از دیگر فعالیتهای این شرکت اعلام شده است.
این شرکت همچنین مشارکت در توسعه واحدهای تولیدی و کارخانجات و تاسیس واحدها و کارخانجات تولیدی و انجام کلیه امور عمرانی و بازرگانی مجاز و دامپروری را از دیگر اهداف خود اعلام کرده است.
اما آخرین تغییرات این شرکت نشان میدهد که دیگر نامی از این سرداران در میان نیست و گویا شرکت به افراد دیگری واگذار شده است که از هویت و نسبت آنها با این فرماندهان اطلاعاتی در دست نیست.
ردپای مرتضی رضایی را در هیات مدیره شرکتها، در «بنیاد خیریه فاطر صادق» هم میتوان دید. این موسسه اواخر سال ۱۳۸۹، احتمالا چند ماه پس از بازنشسته شدن رضایی راهاندازی شده است. فعالیتهای آن هم به ظاهر تامین کمک هزینه تحصیلی فرزندان بیسرپرست، کمکهزینه جهیزیه به زوجهای نیازمند و مستمند و کمک در زمینه تاسیس آموزشهای دینی اعلام شده است.
نگاهی به ترکیب اعضای هیات مدیره این بنیاد این احتمال را مطرح میکند که این موسسه همچون بسیاری از موسسههای خیریه در ایران، مجموعهای پوششی برای پولشویی، فرار مالیاتی و برخی دیگر از تخلفات اقتصادی است.
جمال آبرومند، احمد وحیددستجردی، «محسن سجادینیا» و «عیسی شریفی» چهار عضو دیگر سپاه هستند که در این مجموعه عضویت دارند.
نام دستکم دو تن از این افراد، یعنی سجادینیا و شریفی با یکی از بزرگترین پروندههای فساد مالی کشور، «هلدینگ یاس» گره خورده که تاکنون از روند رسیدگی به این فساد، اطلاعاتی منتشر نشده است.
این خیریه زیرمجموعه «بنیاد تعاون سپاه» و سهامدار دو شرکت «پردازش تصویر رایان» و «تجارت الماس مبین» است که سال ۲۰۱۷ به خاطر چاپ صدها میلیون دلار پول جعلی برای نیروی «قدس» سپاه، از سوی وزارت خزانهداری امریکا تحریم شدند.
۳- شرکت کشت و صنعت مبین دام نیکان
مرتضی رضایی حدود ۹ ماه بعد از عضویت در بنیاد خیریه فاطر صادق، به همراه گروهی دیگر اقدام به تاسیس شرکتی به نام «کشت و صنعت مبین دام نیکان» کرد.
حوزه فعالیت این شرکت، کشاورزی و دامداری، اخذ تسهیلات و وام از بانکها، موسسات مالی و اعتباری داخلی و خارجی، واردات و صادرات و شرکت در مناقصات و مزایدات دولتی و خصوصی عنوان شده است.
«حسن مظاهری»، «سید یاسر قوامیخبیصی» و «ایرج فتحیلهمالی» از دیگر اعضای هیات مدیره این شرکت هستند که اطلاعات زیادی از آنها در دسترس نیست.
۴- شرکت دام و کشت سبزینه آفتاب برکت
مرتضی رضایی در همان سال ۱۳۹۰ شرکت بعدی خود را با افرادی از شرکت قبلی راهاندازی کرد. این شرکت همانطور که از نامش پیدا است، حوزه فعالیت خود را کشاورزی و دامداری، اخذ تسهیلات و وام از بانکها و موسسات مالی و اعتباری داخلی و خارجی، واردات و صادرات کلیه کالاهای مجاز بازرگانی و شرکت در مناقصات و مزایدات دولتی و خصوصی تعریف کرده است.
در این شرکت، فردی به نام «وحید شریفی» نیز به عنوان مدیرعامل معرفی شده است که هنوز مشخص نیست که آیا ارتباط نسبی با عیسی شریفی دارد یا نه؟
۵- شرکت مزرعه خوشه طلایی ایرانیان
سومین شرکت اقتصادی مرتضی رضایی باز هم در سال ۱۳۹۰ راهاندازی شده است. اعضای هیات مدیره و حوزه فعالیت این شرکت تا حدود بسیاری مشابه دو شرکت قبلی هستند.
وجه مشترک بسیاری از این شرکتها در گمنامی آنها است. این شرکتها برخلاف بسیاری دیگر از شرکتهای اقتصادی و تجاری فعال در ایران، فاقد سایت و گزارش عملکرد هستند.
به نظر میرسد منش مرتضی رضایی در دوران ۳۰ ساله حضور او در اطلاعات سپاه در این شرکتها نیز دنبال میشود و مجموعه این شرکتها تمایل یا اعتقادی به گردش آزاد اطلاعات یا معرفی خود و فعالیت و عملکردهایشان ندارند.
مرتضی رضایی سال ۱۳۹۰ به یکباره پس از ۳۰ سال کار اطلاعاتی و امنیتی، به سمت رییس هیاتمدیره بنیاد تعاون سپاه انتخاب شد. چنین انتخابی نمیتواند تنها ناشی از روابط پشت پرده سیاسی یا امنیتی در مجموعه سپاه بوده باشد. بیتردید تجربه فعالیتهای اقتصادی رضایی که بسیاری از آنها بر ما پوشیده است، یکی از شاخصهای چنین انتخابی بوده است.
از بنیاد تعاون سپاه به عنوان منبع مالی بسیاری از رسانههای زیر نظر سپاه پاسداران همچون خبرگزاری فارس و روزنامه «جوان» نام برده میشود.
اختلاف اقتصادی و قتل یک فرمانده سپاه
نام مرتضی رضایی در پرونده قتل یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در پی اختلاف مالی با وی نیز در میان است. این فرمانده سپاه، «محمدرضا حاجیاننژاد» نام داشت که خانوادهاش میگویند خرداد ۱۳۹۳ در شهرستان دامغان با شلیک ۱۲ گلوله از پای درآمد.
خواهر حاجیاننژاد در گفتوگو با «ایرانوایر»، درباره روز حادثه میگوید که چند خودرو حامل افراد مسلح به همراه یک آمبولانس، با سلاح گرم برادرش را مورد هدف قرار داده و جنازه بیجان او را با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردهاند.
او میگوید که ماموران امنیتی پس از انجام این عملیات، به خانه برادرش رفته و آن جا را بازرسی و خانوادهاش را تهدید کردهاند که درباره این مساله حرفی نزنند.
به گفته وی، ماموران امنیتی همچنین اجازه دفن جنازه حاجیاننژاد را در مغان به آنها نداده و آنها نیز جنازه را در شهر ساری دفن کردهاند.
خواهر حاجیاننژاد میگوید که در شش سال گذشته ناامید از پیگیری پرونده قتل برادرش بوده و هیچ شکایتی تسلیم مراجع قضایی نکردهاند تا قاتل برادرش را شناسایی کنند.
وی نیز همچون برادرش اعتقاد دارد که سیستم قضایی در ایران زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است و امکان پیگیری این پرونده را ندارد.
خواهر حاجیاننژاد اختلاف مالی برادرش با مرتضی رضایی را تایید کرده و گفته است که عوامل این سردار سپاه با ترفندهایی موفق شدند تا مال و اموال برادرش را بالا بکشند.
حاجیاننژاد، فرمانده سابق یگان ویژه «هجرت»، وابسته به نیروی انتظامی بود که در منطقه سیستان و بلوچستان علیه نیروهای مسلح مخالف جمهوری اسلامی و قاچاقچیان فعالیت میکرد.
خانواده حاجیاننژاد که از خانوادههای مذهبی و حامی علی خامنهای هستند، به صراحت از مرتضی رضایی به عنوان قاتل فرزندشان نام میبرند.
آنها میگویند پس از آن که محمدرضا حاجیاننژاد نتوانست حق و حقوق خود را از مرتضی رضایی بگیرد، اقدام به انتشار کتابی با عنوان «فریاد عدالت یک سرمچار» کرد که در آن افشاگریهای بسیاری درباره رضایی و برخی دیگر از فرماندهان سپاه دیده میشود.
جلد اول این کتاب برای مدتی در فضای مجازی منتشر و بعد از دسترس خارج شد. خواهر حاجیاننژاد میگوید که این کتاب در ۱۴ جلد نوشته شده اما هنوز جلدهای دیگر آن منتشر نشدهاند.
خانواده حاجیاننژاد همچنین با راهاندازی یک سایت، یک وبلاگ و یک صفحه در اینستاگرام، این کتاب و جزییات اختلاف محمدرضا حاجیاننژاد با مرتضی رضایی را منتشر کردهاند.
این سایت و وبلاگ در حال حاضر از دسترس خارج شدهاند اما خواهر حاجیان یک صفحه اینستاگرامی را اداره میکند که در آن فیلمهایی از برادرش را منتشر کرده است. در این فیلمها محمدرضا حاجیان حملات و انتقادهای تندی متوجه مرتضی رضایی میکند.
در یکی از این فیلمها که به نظر میرسد پس از کشته شدن حاجیاننژاد منتشر شده، وی مرتضی رضایی را متهم به «زمینخواری» میکند.
حاجیاننژاد در بخش دیگری از این فیلم میگوید افرادی همچون سردار رضایی پشت بیت رهبری پنهان شده و مشغول «جنایت» هستند.
این اتهامها همگی در کتاب حاجیاننژاد آمدهاند و این سردار سپاه تنها به گوشهای از آنها در این فیلمها اشاره کرده است.
حاجیاننژاد اما در کتاب خود به فعالیتهای اقتصادی مرتضی رضایی در سال ۱۳۸۳ اشاره میکند که تحت پوشش شرکتی به نام «تلاشگران فلق» پیگیری میشده است.
این سردار سپاه نوشته است شرکتی به نام «نجم» داشته که ورشکسته میشود و از آنجا که به «شرکت تلاشگران فلق» بدهکار بوده، با مدیران این شرکت وارد مذاکره میشود تا به جای بدهی، این شرکت را از او بخرند.
حاجیاننژاد ادامه میدهد سه سال پس از فروش شرکت به تلاشگران فلق، وقتی برای چندمینبار پیگیر طلب خود میشود، نماینده رضایی به او میگوید که چنین خرید و فروشی انجام نشده است.
این سردار سپاه به صراحت میگوید مرتضی رضایی به خاطر روابط ویژهای که با «محمود هاشمی شاهرودی» و «غلامحسین محسنی اژهای» داشت، توانست شرکت نجم را بالا بکشد.
حاجیاننژاد همچنین اشاره میکند مرتضی رضایی دهها شرکت داشته و توانسته است از طریق اقتصادی دهها عضو اطلاعات سپاه را گرفتار خود کند.
او در بخش دیگری از کتاب خود به نقل از برخی فرماندهان سپاه که نامی از آنها نمیبرد، نوشته تشکیلات مرتضی رضایی در اطلاعات سپاه، عملیات «ترور دانشمندان هستهای» را انجام داده است.
این فرمانده سابق سپاه در بخش دیگری از کتاب خود به نام حسین طائب، رییس سازمان اطلاعات سپاه اشاره و او را فردی فاسد معرفی میکند که مورد حمایت مجتبی خامنهای است.
از حسین طائب به عنوان یکی دیگر از بازوها و عوامل مجتبی خامنهای در بیت رهبر و سپاه پاسداران نام برده میشود که مجری بسیاری از اوامر او در حذف مخالفان است.
«محمود احمدینژاد» و تیم او در سالهای اخیر به طور مستقیم و غیرمستقیم افشاگریهای فراوانی علیه او داشتهاند.
«محمد سرافراز»، رییس سابق صداوسیما هم چندی پیش اتهاماتی اقتصادی متوجه طائب کرده بود. از فعالیتهای اقتصادی حسین طائب بسیار کمتر از عملکرد سیاسی و امنیتی او اطلاعات در دسترس است. در بخش بعدی و آخر این گزارش به بررسی برخی از فعالیتهای اقتصادی این روحانی مرموز پرداخته خواهد شد.