ارتباط استاد دانشگاه گلاسکو با خبر گران شدن بنزین
حجت الاسلام زنده است!
هادی خرسندی - ایندیپندنت فارسی
از خبرهای خوب هفته، خبر سلامت آقای سید محمد خاتمی بود که معلوم شد خوشبختانه ایشان زنده هستند. پنج شش روز بیخبری از آخوند عبا شکلاتی، باعث بروز شایعاتی شد، از جمله این که احتمال می‌دادند در جریان اعتراضات خیابانی، صدمه‌ای به ایشان وارد آمده باشد، به‌خصوص که خبرهایی از آسیب دیدن چند تن از نیروهای حکومتی در برخوردهای دفاعیِ مردم می‌رسید.
سرانجام، معلوم شد که علت غیبت و سکوت چند روزه ایشان، مربوط به مطالعات عمیقی بوده که می‌خواسته است بداند که این اعتراضات ریشه‌دار هست یا نه؟ که سرانجام با لنگ از حمام بیرون پریده‌اند و فریاد زده‌اند: «یافتم، یافتم، اعتراضات ریشه‌دار است!»
آقای خاتمی که بعد از جنایات ۸۸ گفته بود: «اگر ظلمی به رهبری و نظام شده، از آن چشم‌پوشی شود. ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش شده، می‌گذرد»، این بار چون بادیگارد دور و برش نبود، این حرف را تکرار نکرد، به‌خصوص که از سوی والدین نوجوانان گلوله خورده، وکالت رسمی نداشت مثل دفعه قبل! اما این که هنوز زنده است و حرف می‌زند، طرفداران خود را خوشحال کرد و چند تن از دختران و پسران جوان تقاضا کردند طبق معمول آنها را برای همدیگر عقد کند.
آیا روحانی راست میگوید؟
فرمایشات آقای روحانی، ریاست محترم جمهوری، که «قبلاً از گران شدن بنزین خبر نداشته و روز بعدش مطلع شده»، با عکس‌العمل شدیدِ «خودتی ِ» جماعت روبه‌رو شد. اهل نظر یک‌صدا می‌گویند، این که ایشان فردایش از قضیه آگاه شده، دروغ است. حقیقت اینست که او هنوز هم از گران شدن بنزین خبر ندارد. بیخودی قُپی آمده و بلوف زده.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
قرار است در چند روز آینده چند تن از بزرگان قوم و قُم، با مقدمه‌چینی های لازم، آرام آرام او را در جریان قرار بدهند و مواظب باشند یک‌وقت پس نیفتد. برای محکم‌کاری، بناست یکی از استادان دانشگاه گلاسکو را دعوت کنند که اول موضوع را به انگلیسی برای او بگوید، بعد که این آخوند خوش‌خنده از جا پرید و خندید و ریسه رفت و نفسش گرفت و به حال اول برگشت، آقای ظریف با ترجمه فارسی، یواش یواش موضوع را به او حالی کند.
فرمایشات جناب محمد جعفر منتظری، دادستان کل جمهوری اسلامی، که اعلام کرد «همه بازداشت شدگان از شرایط خود اعلام رضایت کردند»، موج عظیمی از حسرت و حتی حسادت در میان جوانان معترضی انداخت که بازداشت نشده‌اند و سال‌هاست که از شرایط خود راضی نیستند.
این که دستگاه قضایی کشور با چه تسهیلات و امکاناتی توانسته امتنان و رضایت «همه» بازداشت شدگان را فراهم کند، و آیا امکان ادامه تحصیل و اشتغال در ادارات دولتی، در دوره بازداشت برای آنها فراهم است یا نه، پرسش هایی‌ست که برای والدین بچه‌ها پیش آمده.
متعاقباً، کارشناسان امور تربیتی و روانشناسی به والدین بازداشت نشده‌ها توصیه می‌کنند که از سرکوفت زدن به فرزندانشان و به رخ کشیدن بی‌عرضگی آنان خودداری کنند، چرا که ممکن است تأثیرات بدی روی اعتماد به‌نفس آنها بگذارد.
از بازداشتگاه‌های قدیمی و نوساز و پیش ساخته و بعدساخته و مدرسه و کاروانسرا و انبار و هُلُفدونی‌های سراسر کشور، خبر می‌رسد که نوجوانان بازداشتی از سه برابر شدن بهای بنزین اظهار رضایت کرده‌اند و حتی گروهی از آنان دارند از همبندی‌هاشان امضا جمع می‌کنند که از روسای قوای سه‌گانه بخواهند جمعه آینده، یک بار دیگر نرخ بنزین را ببرند بالا. (به رئیس جمهوری هم اطلاع ندهند!)
همبرگر و نون خامه‌ای!
از ایران عکسی روایت داشت که چون پاک کردن شعار تندنویسی شده روی دیواری، مشکل بوده، مأموران پاکسازی، با اضافه کردن خطوط کج و کوله به نوشته قبلی، «مرگ بر ....» را برگردانده‌اند به «همبرگر ....».
(عقلشان بیشتر نرسیده که با همان خط شلخته، یک «نون خامه‌ای» هم سرهم کنند کنارش تا اثری از «مرگ بر خامنه‌ای» بر دیوار نماند!)
انتشار این عکس و خبر، یک خوبی دارد، یک بدی. خوبی‌اش این که در تظاهرات آتی، به راحتی می‌شود شعار داد «همبرگر!همبرگر!»، که معنی خودش را می‌دهد و آقای خاتمی هم می‌تواند بعداً بگوید «شعار همبرگر، ریشه‌دار بود!». بدی‌اش هم این که بسیجی‌ها و تک تیراندازها و حشدالشعبی‌های دعوتی و جیش‌الحشری‌های آتش به اختیار هم گوشی دستشان هست. به‌خصوص که از قبل هم به آنها آموزش می‌دهند که: «حواستان جمع باشد. هرکس گفت «همبرگر»، توهین به رهبری کرده، اما برادران یادشان باشد، بدترین موردش اینست که کسی رهبری و بنیانگذار انقلاب و کلیّت نظام را یک‌جا ببرد زیر سوال و به آمریکا هم خط بدهد و به جای همبرگر، بگوید «مک‌دونالد!».
خبری از بیت رهبری
از اندرونی بیت رهبری خبر می‌رسد که مقام معظم رهبری چند روز است جلوی آینه می‌ایستند و با نوک انگشتِ اشاره دست چپ، گوشه هر دو چشمشان را به نوبت به طرف گیجگاه می‌کشند و بعد از مدتی رها می‌کنند.
گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد این فیزیوتراپی عجیب از اطرافیان آقا بروز کرده. اما آنچه بیش از همه به عقل جور درمی‌آید، اینست که حضرت آقا دارند سعی می‌کنند قیافه خود را شبیه رهبر کره شمالی کنند.
