عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: اگر به انتخابات سال ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ نگاه کنیم، روشن است که بخش بزرگی از رایدهندگان فاقد نامزد مطلوب خود در انتخابات هستند و فقط به دو دلیل تقویت نهاد انتخابات و نیز تقویت کشور و ایران به میدان آمدند و رای دادند، ولی اکنون متهم هستند که وضعیت کشور محصول رای آنهاست!
کسانی این اتهام را میزنند که انواع و اقسام گرایشها را از گردونه انتخابات خارج میکنند و در نهایت با ملاکهای محدود خود چند نفری را در سبد انتخابات باقی میگذارند و در نتیجه اصلی انتخابات، ۹۰ درصد راه را آنان خودشان طی کردهاند، ولی مسوولیت کشور را متوجه انتخاب ۱۰درصدی مردم میکنند! آنان توجه نمیکنند که اگر مردم نیایند میگویند چرا نیامدید و اگر بیایند متهم میشوند که چرا فلانی یا آن گروه را انتخاب کردید؟
این رفتار نشان میدهد که دیگر نمیتوان برای تقویت نهاد انتخابات یا انتخاب میان بد و بدتر وارد انتخابات شد. انتخابات باید کارکرد واقعی خود را نشان دهد؛ انتقال قدرت حقیقی مردم به ساختار حقوقی. بنابراین فقط کسانی باید در انتخابات شرکت کنند که مسوولیت انتخاب خود را میپذیرند و افراد مورد تایید آنان در میان نامزدها هستند.
برای نمونه در تهران کسانی که میتوانند ۳۰ نفری را انتخاب کنند که در مجموع علاقه دارند در هر شرایطی به آنان رای دهند. اینکه یک نفر اصلاحطلب باشد و در میان نامزدها برای رای دادن اصلاحطلبان کافی نیست. نامزدهای اصلاحطلبان و اصولگرایان اکثریت مردم را نمایندگی نمیکنند. خودشان هم یک طیف گسترده هستند. بنابراین وارد مرحله پذیرش تبعات انتخاب خود شدهایم. پس باید نامزدهای مطلوب هر فرد وجود داشته باشند تا رای دهد. در غیر این صورت فردا متهم میشود که چرا به فلان فرد یا گروه رای دادهای؟
چرا لاریجانی ها دیگر مورد حمایت خامنهای نیستند
«لنگ کردن» جمهوری اسلامی از کنار گود؟