یورونیوز - کشته شدن قاسم سلیمانی در اثر حمله هوایی نیروهای آمریکایی، شوک خبری بزرگی در آغاز سال نوی میلادی بود. دونالد ترامپ که پس از حمله حشدالشعبی به سفارت آمریکا، گفته بود به رهبران ایران هشدار نمیدهد بلکه آنها را تهدید میکند، این بار نشان داد که تهدیدش جدی بوده است و دستور کشتن مشهورترین چهره نظامی ایران را صادر کرد. اینکه چرا ترامپ چنین تصمیمی گرفت و واکنش ایران به این اقدام آمریکا چه خواهد بود، موضوع گفتوگوی یورونیوز با محسن سازگارا، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران در آمریکا است.
یورونیوز: جناب سازگارا، به نظرتان چرا آمریکا در واکنش به وقایع اخیر در عراق، قاسم سلیمانی را کشت؟
محسن سازگارا: مدتها بود که قاسم سلیمانی از سوی آمریکا بهعنوان یک تروریست مشمول تحریم شده بود ولی این اتفاق اخیر بهدنبال حملاتی بود که - بیش از یازده مورد - نیروهای حشدالعشبی، بهخصوص حزبالله عراق، به پایگاههای آمریکایی انجام داده بودند که در این حملات یک آمریکایی هم کشته شد و سپس حدود ۲ هزار نفر برای حمله به سفارت آمریکا سازماندهی شدند. این روش آمریکاست که اگر شهروند آمریکایی کشته شود، واکنش شدید نشان میدهد. آمریکا این روش را در مبارزه با تروریستها و در مبارزه با مواد مخدر در همه جای دنیا داشته است. به هر صورت قاعدتاً باید بپذیریم که آمریکاییها از ورود قاسم سلیمانی به عراق مطلع بودند و او و ابومهدی مهندس را با یک حمله کشتند.
یورونیوز: اطلاع آمریکاییها از اینکه قاسم سلیمانی چه زمانی از بیروت به بغداد میآید، ممکن است ناشی از خیانت کسی یا کسانی در حشدالشعبی باشد؟ چون مکان اختفای ابوبکر بغدادی را هم یکی از اعضای داعش لو داده بود.
محسن سازگارا: به هر حال آمریکا یک کشور ابرقدرت است که هم دستگاههای اطلاعاتیاش، مثل CIA و بخش اطلاعات وزارت دفاعش وسعت زیادی دارند، هم دستگاههای گوناگون و وسیع دیگری دارد که در وزارت امنیت داخلی آمریکا هماهنگ میشوند. بنابراین تعجبی ندارد که آمریکاییها اطلاعات گسترده و نیز افراد نفوذی داشته باشند. آنها با القاعده و داعش نیز همین طور درگیر شدند و بالاخره آنها را از پا درآوردند. در خصوص لو رفتن سفر قاسم سلیمانی و اطلاع آمریکاییها از رسیدن او به عراق، قطعاً باید گفت عناصری به ظاهر خودی این سفر را لو داده بودند. این عناصر نه از عراق، بلکه به احتمال قویتر از داخل نیروی قدس سپاه به آمریکاییها اطلاعات داده بودند؛ چون قاسیم سلیمانی به حشدالشعبی هم خیلی اطمینان نداشت.
یورونیوز: آیا کشتن قاسم سلیمانی، که به قول برخی از مقامات سیاسی آمریکا دومین فرد قدرتمند حکومت ایران بود، در ازای کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در کرکوک، زیادهروی نبود؟
محسن سازگارا: چنانکه گفتم، این روش آمریکاییهاست. مثلاً اداره مواد مخدر آمریکا، اگر افرادش در مکزیک و سایر کشورهای آمریکای لاتین توسط کارتلهای مواد مخدر کشته شوند، به شدت واکنش نشان میدهد. این کار را آمریکا در مورد گروههای تروریستی هم انجام داده است. نیروهای درگیر با آمریکا در بسیاری از نقاط دنیا، میدانند که خط قرمز آمریکا جان شهروندان این کشور است. بنابراین جمهوری اسلامی هم که آن طور با آتش بازی میکرد و پایگاههای آمریکا را تحریک میکرد، باید این نکته را لحاظ میکرد اگر شهروندی از آمریکا در عراق کشته شود، چه آقای ترامپ در کاخ سفید باشد چه آقای اوباما، واکنش آمریکا شدید خواهد بود. این یک اصل مورد توافق در آمریکاست و احزاب آمریکا اجماع کاملی بر سر آن دارند. ضمن اینکه آقای سلیمانی تروریست شناخته شدهای بود که مشمول تحریمهای دولت آمریکا هم بود و خون هزاران نفر در سوریه، عراق، لبنان، یمن و سایر نقاط روی دستان او بود.
یورونیوز: الان مهمترین سوال همه این است که حکومت ایران چه واکنشی به کشته شدن قاسم سلیمانی نشان میدهد. به نظر شما واکنش حکومت ایران چه خواهد بود؟
محسن سازگارا: تجربه نشان داده است که جمهوری اسلامی واکنش خیلی شتابزده نشان نمیدهد. ارزیابی میکند و، بهویژه در برابر حریفی مثل آمریکا، سعی میکند وارد درگیری جدی و شدیدی نشود. گزینههای جمهوری اسلامی، اگر بخواهد استراتژی قبلیاش را دنبال کند، همچنان حملات ایذایی به دست گروههای شبه نظامی طرفدارش و نیز تروریستهای منطقهای دستساختهاش خواهد بود؛ حملات ایذایی به پایگاهها یا سفارتخانههای آمریکا.
با توجه به اینکه رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا صراحتاً گفتهاند که این اقدامات کار ایران است و چنین حملاتی را زیر سر ایران میبینند و ترامپ هم به آنها گفته است که وعده واکنش شدید آمریکا به چنین حملاتی، تهدید است نه هشدار، گزینه حملات واکنشی ایذایی، معبر تنگی برای جمهوری اسلامی است.
اما اینکه حکومت ایران، مطابق تهدیدات قبلی فرماندهان سپاه، بخواهد مستقیماً به سمت کشتیها یا پایگاههای هوایی و دریایی آمریکا شلیک کند، بسیار بعید است؛ برای اینکه چنین اقدامی با واکنش چندین برابری آمریکا مواجه خواهد شد. بهخصوص با توجه به قشون و لشکر مفصل و آمادگی بالایی که آمریکا در منطقه دارد، چنین گزینهای اگرچه میتواند یک واکنش احتمالی باشد، اما خیلی بعید است که جمهوری اسلامی دست به چنین قماری بزند. واکنش دیگر این است که جمهوری اسلامی به ناامن کردن معبر کشتیها یا کشتیهای آمریکایی در مناطق نفتخیز عراق یا عربستان اقدام کند؛ و یا اینکه مجدداً تاسیسات نفتی منطقه را هدف بگیرد. این هم گزینه خوبی نیست برای اینکه هم اکنون آمریکا بهطور مستقیم برای درگیری اعلام آمادگی کرده است، بنابراین دیگر مثل حمله به آرامکو یا حمله به پهپاد آمریکایی، بدون واکنش نخواهد بود. یعنی ناامن شدن معبر کشتیها از سوی ایران، با واکنش جدی آمریکا مواجه خواهد شد.
لذا گزینههای قهرآمیز در همین حدود است که گفتم. گزینه دیگر، که جمهوری اسلامی قبلا در زمان جنگ ایران و عراق آن را تجربه کرده، این است که کوتاه بیاید. یعنی بعد از دریافت چنین ضربه سنگینی از آمریکا، کشورهایی را واسطه کند. فرض کنید رئیس جمهور فرانسه یا نخست وزیر ژاپن یا سلطان عمان یا حتی روسها وسط بیایند تا تنش ایجاد شده را فوراً رفع کنند. اما اگر جمهوری اسلامی بخواهد کوتاه بیاید، مشکل بعدیاش این است که نیروهای طرفدار خودش مسالهدار میشوند؛ بهخصوص نیروهای سپاه. الان حتی اصولگراها و افرادی در هسته سخت حکومت نیز، بعد از حوادث آبان ماه مسالهدار شدهاند و نامههای انتقادی علنی مینویسند و با نظام مشکل پیدا کردهاند. بنابراین اگر جمهوری اسلامی واکنشی به کشته شدن قاسم سلیمانی نشان ندهد، روند مسالهدار شدن طرفدارانش تشدید خواهد شد.
یورونیوز: فکر میکنید کشته شدن قاسم سلیمانی چه تاثیری بر مردم معترض در ایران و عراق و لبنان خواهد داشت و دیگر اینکه، به نظرتان آیتالله سیستانی چه موضعی در قبال این واقعه اتخاذ میکند.
محسن سازگارا: درباره آیتالله سیستانی، نمیدانم ایشان چه موضعی خواهد گرفت. آقای سیستانی مثل سایر مراجع، همیشه چندپهلو حرف میزند. بهخصوص اینکه داماد و پسرش هم با ایران نزدیکیهایی دارند؛ تا این جای کار هم یکی به نعل زده و یکی به میخ. نمیدانم ایشان چه کار خواهد کرد. ولی مردم عراق و لبنان، که الان چندین هفته است که در اعتراض به سر میبرند و قاسم سلیمانی را مهمترین نماد دخالت جمهوری اسلامی در امور کشورشان قلمداد میکردند، قاعدتاً بابت مرگ قاسم سلیمانی خوشحالی خواهند کرد و اعتراضاتشان انرژی و جان جدیدی میگیرد. اما در مورد مردم ایران، با توجه به اینکه قاسم سلیمانی در کشتار مردم ماهشهر دست داشته و نیروهایی از تیپ فاطمیون را وارد ماهشهر کردند و به این ترتیب نیروی قدس را وارد میدان کردند، فکر میکنم دست کم مردم این بخشهای کشور شادمان خواهند شد که قاتلشان کشته شده است. البته تبلیغات رسمی حکومت اعلام عزای عمومی و نمایش عدهای خواهد بود که بر سرشان میکوبند و گریه میکنند؛ ولی جو عمومی جامعه، با توجه به سرکوب و کشتار وحشیانه مردم ایران در آبان ماه، به گونهای است که هر کدام از رهبران جمهوری اسلامی کشته شوند، مردم قاعدتاً خوشحالی خواهند کرد؛ برای اینکه حکومت در آبان ماه ظلم و ستم عجیب و غریبی در حق مردم کرد و بعد هم گردنکلفتی کرد و برای مردم خط و نشان کشید. بنابراین جدای از تبلیغات حکومتی، میتوان حدس زد که مردم ایران هم بابت کشته شدن قاسم سلیمانی شادی خواهند کرد. حالا اینکه مقدار این شادی چقدر و نحوه بروز آن چگونه خواهد بود، پیشبینیاش دشوار است.
یورونیوز: قبلا زیاد گفته میشد که ترامپ به دلیل در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری، قطعا از درگیری با ایران پرهیز میکند. به نظر میآید این تحلیل چندان دقیق نبود. ضمناً بسیاری از تحلیلگران میگفتند ممکن است یک واقعه کوچک منجر به وقوع جنگ بین ایران و آمریکا شود. آیا آن «واقعه کوچک» میتواند کشته شدن آن پیمانکار آمریکایی در پایگاه k1 کرکوک باشد؟ واقعهای که تا به حال حمله آمریکا به حشدالعشبی، حمله حشدالشعبی به سفارت آمریکا و کشته شدن قاسم سلیمانی را در پی داشته است.
محسن سازگارا: آقای ترامپ همین الان هم میگوید جنگ نمیخواهد. قطعاً آقای ترامپ جنگ تمامعیار، به سبک لشکرکشی به عراق یا افغانستان، نمیخواهد و چنین چیزی در سال انتخابات هم به نفعش نیست. ولی اینکه یک شهروند آمریکایی کشته شود و آمریکا در واکنش به این واقعه ضرب شست نشان دهد، اتفاقا امری است که در سال انتخابات مطلوب است و ژست آقای ترامپ هم این است که رئیس جمهور قدرتمندی مثل رونالد ریگان است. ترامپ بارها هم از اوباما به دلیل کوتاه آمدنهایش انتقاد کرده است.
بنابراین اینکه کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در پایگاه k1 در کرکوک، نردبانی شود که تنش بین دو کشور از آن بالا برود و تقابل بین آنها مرحله به مرحله شدیدتر شود، بستگی به واکنش ایران دارد؛ چون آمریکا الان ضربهاش را زده است و منتظر اقدام احتمالی ایران است. در پاسخ به سوال قبلی گفتم چند گزینه پیش روی ایران است. بسته به اینکه ایران کدام گزینه را انتخاب کند، ممکن است تنش بالا بگیرد و به جنگ تبدیل شود. در هر صورت آمریکا به قدر کافی نیرو در منطقه دارد که اگر درگیریای هم پیش آید، بتواند خسارات سنگینی به جمهوری اسلامی بزند. دولت آمریکا برای ورود به این وادی، مشکلی هم ندارد؛ چراکه توجیهش این است درگیری نظامی در پی واکنش دولت این کشور به کشته شدن یک شهروند آمریکایی در عراق بوده است. هر دو حزب آمریکا هم، علیرغم دعواهای سختی که در آستانه انتخابات با هم دارند، به طور کلی با دفاع از جان شهروندان این کشور در هر جای دنیا موافقند. مردم آمریکا هم از جنگی که نقطه آغازش واکنش ارتش آمریکا به کشته شدن یکی از هموطنانشان بوده، استقبال میکنند و اصلاً از دولت آمریکا چنین انتظاری هم دارند. به هر حال الان توپ در زمین جمهوری اسلامی است. باید دید رهبران جمهوری اسلامی میخواهند چه واکنشی نشان دهند. اگر واکنش تندی نشان دهند، باز هم ضربات تندتری از آمریکا دریافت خواهند کرد.
رهبری بر پیکر شهید سلیمانی نماز میخوانند
ترور در بغداد: تحلیل شبکه خبری سی ان ان (+به روز شد)