ع،ایماگر - زیتون
شاید کسی انتظار نداشته باشد که دروغ هم جزو مغالطات باشد ولی مغالطهی دروغ (Lying Fallacy) یکی از رایجترین مغالطههاست که البتّه تشخیص آن از دروغِ ساده کمی دشوارتر است.
این مغالطه معمولاً جایی صورت میگیرد که راست و دروغ به هم آمیخته باشند. مثلاً گوینده پس از گفتن چند راست و جلب اعتماد مخاطب یک دروغ بگوید یا دروغ میان سخن راست پنهان باشد به گونهای که نتوان به سادگی آن را تشخیص داد.
سخنان امیرعلی حاجیزاده دربارهی نحوهی سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین مثال خوبی است. اصل کلام او مبتنی بر یک اعتراف بود که حرف درستی است، یعنی نظام حاکم دست از پنهانکاری سهروزه برداشت و اعتراف به خطا کرد ولی لابهلای آن حرفهایی زد که با بررسی آن آشکار میشود بهرهای از واقعیّت ندارد.
حاجیزاده گفت:
«شرایط جنگی بود و امریکاییها گفته بودند که ۵۲ نقطه از تهران را میزنند، سامانهای که موشک را شلیک کرد به شبکه اضافه شد، به این سامانه اعلام شد که موشکهای کروز به طرف کشور شلیک شده است و هواپیماها در راهند. اوپراتور گفت که ما درخواست کردیم فضای کشور از پرواز غیرنظامی خالی شود ولی به آن ترتیب اثر داده نشد. هدفی روی رادار دیده میشود که کروز تشخیص داده میشود. او موظّف بوده که تماس بگیرد ولی نتوانسته است ارتباط بگیرد و ده ثانیه فرصت داشته که تصمیم بگیرد و تصمیم بدی میگیرد. من همان زمان به ستاد کل نیروهای مسلح اطلاع دادم. آنها مشغول بررسی شدند و پس از دو روز صبح جمعه نحوهی وقوع سانحه آشکار شد و خود ستاد کل آن را رسانهای کرد. نیروی مسلّح و سپاه قصد پنهانکاری نداشت ولی آنها که باید پروازها را لغو میکردند، نکردند و تصمیم عجولانهی یک فرد این واقعه را رقم زد.»
ابهامهای کلام حاجیزاده از این قرار است:
۱- به گفتهی برخی کشورهایی که در نیروهای ائتلاف بودند مانند لتونی و دانمارک، آنها از چندساعت پیش از حمله میدانستند که قرار است حمله شود. گفتهی حاجیزاده دربارهی جنگیبودن شرایط در صورتی کاملاً درست بود که حمله غافلگیرانه میبود و انتظار میرفت که با جواب همراه باشد؛ وقتی حمله با هماهنگی غیررسمی انجام شد، شرایط صددرصد جنگی نبود. ایران جنگ تمامعیار ایران و عراق را تجربه کرده است که تجهیزات راداری و سامانههای پیشرفتهتر امروز را نداشت ولی آن زمان چنین اتّفاقی رخ نداد.
۲- سامانهای که موشک را شلیک کرد در پایگاه موشکی امام سجّاد ملارد واقع شده بود که همانجا طهرانیمقدّم در انفجاری مشکوک کشته شد و این پایگاه از قدیم دارای سامانهی ضدّ موشک بوده است.
۳- او در کلامش چندبار اشاره میکند که کسانی موظّف بودند که پروازها را لغو کنند ولی نامی از آنها نمیآورد و حتّی پست آنان را هم مشخّص نمیکند. گفته میشود که امریکا معمولاً پیش از حملهی هوایی ایرلاینها را خبر میکند، در عراق هم خبرنگار بیبیسی نوشته است که پروازهای کشورهای منطقه به بغداد از چندساعت مانده به نیمهشب قطع شده بود. در صورت صحّت این ادّعا، ادامهی پروازها برای جلوگیری از حملهی متقابل امریکا با استفاده از مانع هواپیماها و مسافران غیرنظامی بوده است. در کلام حاجیزاده طبعاً اثری از پرداختن به این موضوع مهم دیده نمیشود.
۴- در سخنان فرماندهان سپاه موارد فراوانی از اعتراف به قدرت بینظیر راداری ایران یافت میشود ولی حاجیزاده خیلی ساده میگوید که به اپراتور گفتند که موشکهای کروز شلیک شده و هواپیماها در راهند. هواپیماها میتوانند برگردند ولی موشکهای کروز چطور؟ چه کسانی این خبر اشتباه را به اپراتور دادند؟ حاجیزاده به عنوان نمایندهی نظام حاکم پشت تریبون قرار میگیرد ولی فقط به عنوان فرمانده هوافضای سپاه سخن میگوید.
۵- حاجیزاده از عدم امکان ارتباط اپراتور با مرکز به سادگی رد میشود و احتمال جمینگ را بیان میکند. اگر در شرایطی که کشور با این همه ادّعای ایمنی برای اوّلینبار در سالهای اخیر در معرض حمله باشد ولی سیستم ارتباط راداری کار نکند، طرّاحان و مجریان این سیستم هم بخشی از بار ماجرا را بر عهده دارند.
۶- «تصمیم بد اپراتور در فرصت ده ثانیهای» جایی معنا دارد که او تصمیمی خلاف آنچه به او آموزش دادهاند بگیرد. شخصی که نتواند هواپیمای بوئینگ را که اوّلاً سطح مقطع راداری بسیار بیشتری از موشک کروز دارد، ثانیاً سرعتش بسیار کمتر از آن است و ثالثاً به جای اینکه از منطقهی مرزی به تهران نزدیک شود، در حال دورشدن از تهران بوده تشخیص دهد، چگونه در آن پست قرار گرفته است؟ کسانی که وی را به کار گرفتند از خود آن فرد تقصیر بیشتری دارند. (برای تقریب به ذهن، فردی را در نظر بیاورید که اجازه دهد شخصی که گواهینامه ندارد پشت فرمان اتومبیلش بنشیند؛ در صورت بروز سانحه او بیشتر مقصّر است یا راننده؟)
۷- حاجیزاده میگوید که یک «تصمیم فردی» اشتباه باعث این خطا شد در حالیکه به گفتهی او دستکم چهار گروه دیگر مقصّرند. یکی کسانی که به آن فرد گفتند موشکهای کروز شلیک شدهاند و در راهند، دوّم کسانی که پروازها را لغو نکردند، سوّم مسئولان ارتباط با اپراتور و دست آخر کسانی که فردی بدون مهارت لازم را به کار گرفتند. مجموعهی این عوامل دست به دست هم داد تا آن فاجعه رقم بخورد پس مسأله فردی نبوده و کلّ سیستم مقصّر است.
۸- او مدّعی است که نیروهای مسلّح قصد پنهانکاری نداشت. روند حرفهای بررسی سانحهی هوایی این است که به محلّ سقوط هواپیما دست زده نشود ولی آن محل را با بولدوزر زیرورو کردند و با غلطک روی آن رفتند. این کار هیچ معنایی جز تلاش برای پاککردن سرنخهای علّت سقوط نداشت.
۹- به گفتهی حاجیزاده روند معمول در چنین مواردی بررسی بیشتر است، اوّلا این در صورتی پذیرفتنی است که ستاد کل نیروهای مسلّح باید تا رسیدن به نتیجه اعلام میکرد که مشغول بررسی تمام احتمالاتاند تا به نتیجه برسند ولی آنان به ضرس قاطع اعلام کردند که شلیکی انجام نشده و این ادّعا دروغ و مضحک است. انکار یکی از جوانب موضوعی که در حال بررسی است یعنی پنهانکاری.
ثانیاً این زمانی است که که مجرم و قاضی یکی نباشد یعنی خود نیروهای مسلّح نداند که خودش مرتکب این مسأله شده است. کسانی که با سختگیریهای نیروهای نظامی آشنایند میدانند که نیرو باید پاسخگوی تکگلولهی درون خشابش هم باشد؛ شلیک موشک که جای خود دارد. وقتی همان شب میدانستند که خودشان شلیک کردهاند، چه جای بررسی؟ این بررسی جایی است که مثلاً موشک متعلّق به نیروی بیگانه و ناشناس باشد. (مثلاً بررسی موشکهای شلیکشده به آرامکو توسّط سازمان ملل که با تأخیر اعلام شد)
۱۰- به گفتهی حاجیزاده صبح روز جمعه موضوع کاملاً آشکار شد و ستاد کل خودش آن را رسانهای کرد ولی نمیگوید که چرا روز شنبه اعلام شد؟ او تاریخ اعلام را نمیگوید گویی بلافاصله پس از آشکارشدن ماجرا آن را اعلام کردند در حالیکه یک روز فاصله بین آنها وجود دارد. این فاصله هم بخشی از تلاش برای پنهانکاری است.
با نظرداشت تمام موارد فوق، امیرعلی حاجیزاده میان اعتراف به زدن هواپیمای مسافربری (که سخن درستی است) حرفهای خلاف واقع زیادی را گنجانده تا تلاش برای پنهانکاری سپاه و نیروهای مسلّح لاپوشانی شود. او تا سه روز پس از آنکه به گفتهی خودش با شنیدن خبر آرزوی مرگ کرد، با خونسردی مشغول گفتن حرفهای خلاف واقع دیگری دربارهی حمله به پایگاه امریکا، واردکردن تلفات آنچنانی، جنگ الکترونیکی و... بود. در حالیکه سالها پیش رهبر نظام توجیه اشتباه در زدن ایرباس را از امریکاییها نمیپذیرفت، حالا خیلی راحت ناتوانی یک سیستم دفاعی به اشتباه عجولانهی یک فرد فروکاسته و تلاش برای پنهانکاری انکار میشود. امریکا بلافاصله اعتراف به اشتباه کرد ولی نظام مقدّس تنها پس از انتشار فیلمها، رصد ماهوارهای امریکا و تلاش کشورهای دیگر برای اطّلاع از محتوای جعبه سیاه هواپیما، پس از سه روز انکار، با ناامیدی از امکان لاپوشانی ماجرا به آن اعتراف کرد.
چهل و یک سال و «سه روز» دروغ، سولماز ایکدر
موش و گربه انتقام، هادی خرسندی