انتخابات مجلس و نوشدارو بعد از مرگ سهراب
سرور عزیز و مکرم جناب آقای دکترحسن روحانی.
رئیس جمهوری اسلامی ایران.
با سلام و تحیات.
اعتراض جنابعالی به نحوه عملکرد شورای محترم نگهبان درانتخابات ایران، حکایت نوشدارو بعداز مرگ سهراب است. نفس حرفتان درست است ولی ابراز آن حالا چه سودی دارد؟ «انتخابات آزاد» را هرطورتعریف کنیم باانتخابات در ایران فاصله زیادی پیدا میکند. این ادعای نظام که درتمامیِ کشورها بالاخره یک مکانیسمی وجود دارد بمنظورغربالگری داوطلبان وهرکس که ثبت نام کرده لزوما نمی تواند درانتخابات شرکت کند،بی پایه واساس است.
مردمسالاری راهرطورکه تعریف کنیم، انتخابات آزاد یکی ازاصول بنیادین آن است وانتخابات آزاد یعنی مردم به هرکس که بخواهند آزادانه میتوانند رای بدهند.به هرعذر وبهانه و بهر دلیلی که ممانعت ازانتخاب مردم صورت بگیرد، نام آن انتخابات را دیگر انتخاباتِ آزاد نمیتوان گذارد.
نظارت استصوابی، حتی بفرض آنکه با انگیزه کاملا خیرخواهانه وصرفاهم بقصد خدمت وراهنمایی مردم هم صورت گرفته باشد، آشکاربا انتخابات آزاد در تناقض است. این که یک نهادی بمردم بگویداین چند نفرصلاحیت ندارند وآن چند نفردارند وشما ازمیان آنها که مامیگوییم صلاحیت دارند انتخاب نمایید، مغایربا ابتدایی ترین مبانی مردمسالاری است.
این حق مردم است که اگرخواسته باشند یک فردنامطلوب راهم بتوانند انتخاب نمایند. بگذریم که صلاحیت ها همواره باسم خیرخواهی وهدایت مردم بوده اما واقعیت آنست که مصالح جریانات وابسته به حکومت لحاظ شده تا خیروصلاح مردم. بماند که حتی اگرهم بالفرض شورای نگهبان صرفا دغدغه منافع مردم را میداشت بازهم کارش قابل قبول نمیتوانست باشد.
اما چرا انتقاد درست شما «نوشداربعد ازمرگ سهراب»است. چون زمانی که جنابعالی از پشتیبانی مردمی برخوردار میبودید انتظار میرفت که لایحه اصلاح قانون انتخابات را تقدیم مجلس می کردید و خواهان کنار گذاردن نظارت استصوابی میشدید. سلمنا که حتی اگر در مجلس هم رای میآورد، شورای نگهبان آن را رد میکرد. اما جایگاه مردمی شما با پشتوانه ۲۴میلیون رای باعث میشد تا مسئله انتخابات آزاد در سطح جامعه مطرح شود. اماجنابعالی بعداز انتخاباتِ۹۶ مهر سکوت برلبان مبارک زدید وحالا که دیگر کار از کار گذشته، محبوبیت شما به صفر رسیده و سهراب هم جان به جان آفرین تسلیم کرده رفتهاید بدنبال نوشدارو.
ایام بکام باد.
مرگ مشکوک فرزند دادستان بوشهر در منزل