-بعد از ترور قاسم سلیمانی و اصغرپاشاپور نوبت به فرهاد دبیریان رسید.
-یک منبع آگاه به کیهان لندن می‌گوید اینکه یک فرمانده ایرانی در محله زینبیه، پاتوق نیروهای جمهوری اسلامی، ترور شده آشکار می‌کند تا چه اندازه موقعیت سپاه پاسداران در سوریه شکننده است.
- موج دوم شکار فرماندهان سپاه در سوریه و عراق با حذف قاسم سلیمانی آغاز شد که رد پای همکاری آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای منطقه در آن پیداست.
دیدهبان حقوق بشر سوریه فرهاد دبیریان را چهره‌ای نزدیک به حسن نصرالله و فرمانده عملیات نظامی علیه داعش در جنگ آزادی پالمیرا (تدمر) نامید و نوشته او جمعه حوالی «حرم زینب» مورد سوء قصد مسلحانه قرار گرفته است.
اما چرا شهردار منطقه «زینبیه» در سوریه یک ایرانی است؟! در این‌باره یک منبع آگاه به کیهان لندن می‌گوید: «زینبیه حوالی دمشق است. مثل شهر ری در جنوب تهران که منطقه‌ای است با بافت مذهبی‌نشین و بازارهای تو در تو. در گذشته که زائران به سوریه می‌رفتند اسکان بسیاری کاروان‌ها در مسافرخانه‌های این منطقه بود. هم ارزان است و هم مغازه‌داران اغلب فارسی بلدند. بعضی از اصناف و دفاتر توریستی و گردشگری مستقیم و غیرمستقیم وابسته به عوامل جمهوری اسلامی است. خیلی از محصولات و کالاهای ایرانی در مغازه‌های زینبیه به فروش می‌رسد. با شروع جنگ تا الان این شهر پاتوق نیروهای موسوم به مدافع حرم و افغان‌ها و پاکستانی‌هاست. بعضی از آنها هم با خانواده‌شان در همین محله مستقر شدند. نفوذ جمهوری اسلامی در این منطقه خیلی زیاد است؛ و چون بیشترین تعداد زائران هم از ایران به سوریه می‌رفتند و پول خرج می‌کردند مردم محلی هم رابطه خوبی با ایرانی‌‌ها داشتند.»
این منبع آگاه می‌گوید اینکه یک فرمانده ایرانی در محله زینبیه ترور شده آشکار می‌کند تا چه اندازه موقعیت سپاه پاسداران در سوریه شکننده است.
ترور زنجیره‌ای فرماندهان ارشد سپاه و «جبهه مقاومت»
ترور فرهاد دبیریان دو ماه بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس توسط پهپادهای آمریکایی حوالی فرودگاه بغداد صورت گرفت. حدود یک ماه پیش نیز اصغر پاشاپور از دیگر فرماندهان سپاه در سوریه کشته شد. گفته شد پاشاپور فرمانده قرارگاه عملیاتی شمال سوریه بوده و عمده آموزش‌های شبه‌نظامیان برعهده او بود. جسد اصغر پاشاپور با دو اسیر «تحریر الشام» در سوریه مبادله شد.
حمیدرضا باب‌الخانی یکی دیگر از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که اواخر بهمن ۹۸ در حمله موشکی اطراف حلب کشته شد.
در یک ماه اخیر نزدیک به ۴۰ نیروی شبه‌نظامی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که اغلب آنها از نیروهای فاطمیون (افغان‌ها) بودند در سوریه کشته شدند. به این تلفات باید ترور زنجیره‌ای فرماندهان حزب‌الله و حشدالشعبی و دیگر گروه‌های شبه نظامی را افزود.
در هشت سال گذشته سوریه و عراق مسلخ فرماندهان و نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است. موج اول تلفات فرماندهان بلندپایه سپاه پاسداران در این مناطق از اوایل سال ۹۴ تا اواخر سال ۹۵ بود. در فاصله‌ای حدود دو سال شاهرخ دایی‌پور، عبدالله باقری نیارکی از محافظان محمود احمدی‌نژاد، عبدالله اسکندری، محمدعلی الله‌دادی، فرشاد حسونی زاده، حمید مختاربند، حسین همدانی، سعید سیاح طاهری، حسنعلی شمس آبادی، غلامرضا سمایی، غلامعلی قلی‌زاده و دیگران در سوریه و عراق کشته شدند.
شمار زیادی از فرماندهان و نیروهای شبه نظامی وابسته به جمهوری اسلامی در سوریه و عراق کشته شدند در سرکوب اعتراضات داخلی ایران حضور میدانی داشتند.
تخمین زده می‌شود شمار کشته‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هشت سال گذشته در جریان درگیری‌های منطقه حدود ۶۵۰۰ نفر باشد.
فصل شکار سپاهی‌ها در سوریه و عراق
موج دوم شکار فرماندهان سپاه در سوریه و عراق با حذف قاسم سلیمانی آغاز شد که رد پای همکاری آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای منطقه در آن پیداست. همزمان استراتژی ارتش اسرائیل برای مقابله با تهدیدات رژیم ایران آغاز شد. اسرائیل یک برنامه راهبردی جدید پنج ساله به نام «مومنتوم» تدوین کرده که بخشی از آن تشکیل «ستاد ویژه مقابله با رژیم ایران» است.
بر اساس اطلاعاتی که در این مورد منتشر شده قرار است یک سرلشکر در رأس این ستاد قرار گیرد و راهکارهایی برای ارتقاء سرعت و توانمندی در نابودی دشمنان با دقت زیاد و در کمترین زمان ممکن ارائه دهد.
با افزایش درگیری‌ها در شمال غربی سوریه که یکسوی آن شبه‌نظامیان مورد حمایت آنکارا و ارتش ترکیه قرار دارند و سوی دیگرش وفاداران اسد و شبه‌نظامیان مورد حمایت سپاه هستند، رژیم ایران تلفات سنگینی دید. سیدعلی زنجانی یک آخوند اعزامی از ایران نیز اخیرا در حمله هوایی ارتش ترکیه در ادلب کشته شد. در کمتر از یک ماه حدود ۵۰ نیروی وابسته به جمهوری اسلامی ایران در این درگیری‌ها کشته شدند.
در موج اول کشته شدن فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه و عراق اغلب آنها در جریان درگیری‌ها و تبادل آتش جان خود را از دست دادند اما به نظر می‌رسد در موج دوم حذف آنها برنامه‌ریزی شده است و رد پای دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی شماری از کشورهای غربی و دشمنان منطقه‌ای جمهوری اسلامی در آنها پیداست.
به عنوان مثال در جریان ترور قاسم سلیمانی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بعضی مهره‌های دستگاه‌های امنیتی عراق را متهم به همکاری با آمریکا کردند. با این حال اطلاعات عراق هرگونه مشارکت در ترور قاسم سلیمانی را تکذیب کرد.
